معرفی و دانلود کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
برای دانلود قانونی کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
حس «گناهکار بودن» لیلی را رها نمیکند. مبادا آنطور که باید مادر خوبی نباشد و برای فرزندش فداکاری نکرده باشد؟ کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین نوشتهی ویرژینی گریمالدی ما را با دو زن آشنا میکند؛ «لیلی» که بهتازگی مادر شده و همه از او توقع دارند تا خود را فراموش کند و به یک مادر تماموقت تبدیل شود. از سوی دیگر با «الیز» مواجهایم که فرزندانش بهدنبال زندگی خود رفتهاند و او نمیداند با بقیهی عمر خود چه کند! این رمان ما را با انتظارات نابهجای جامعه از مادر و رنجهای مادران در دورههای مختلف زندگی فرزندانشان روبهرو میکند.
دربارهی کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
ادوارد پشت در ورودی خانه نشسته است. پوزهاش را به زمین چسبانده و نگاه غمگینش به نقطهای دوردست گره خورده. نه او و نه الیزا نمیتوانند باور کنند که توماس قرار نیست به این زودیها به خانه برگردد. هنگامی هم که بازگردد فقط یک مهمان موقتی است و چند روز بعد از رسیدنش، وسیلههایش را جمع میکند و از این خانه ششصد کیلومتر فاصله میگیرد.
ساعت دوازده شب است. الیز تلفن را برمیدارد و با دخترش شارلین تماس میگیرد. فاصلهی او و شارلین بهاندازهی یک دنیاست. سالها پیش هنگامی که دخترش تصمیم گرفت برای درس خواندن به پاریس برود، تنها چیزی که او را آرام میکرد، حضور پسرش، توماس، در آن خانه بود، اما از امروز به بعد، نه توماس در کنارش حضور دارد و نه شارلین. الیز به مادری بازنشسته تبدیل شده و باید به زندگی خالی خود که با هیچچیز جز حضور فرزندانش پر نمیشود، عادت کند. کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین (Et que ne durent que les moments doux)؛ ما را با دو اتفاق مواجه میکند که نمیدانیم کدام از دیگری دشوارتر است؛ مادر شدن با تمام چالشهایش؛ سر و سامان گرفتن فرزندان با وجود تنهاییهایی که برای مادر و پدر در پی دارد؛ اتفاق نخست اضطراب و حادثهی دوم ملال را به ارمغان میآورند.
ویرژینی گریمالدی (Virginie Grimaldi) یک فصل در میان، واگویهها و چالشهای ذهنی دو زن را برای ما مطرح می کند؛ لیلی و الیز. لیلی به تازگی مادر شده. زندگی او دیگر هیچ ربطی به یک ماه قبل ندارد. باید تمام لحظات، آینده و رویاهای خود را برای این موجود کوچک بگذارد و این کودک را به اولویت خود تبدیل کند؛ او نمیداند چطور به این اضطرابها گاه و بیگاه عادت کند! چطور باید این موجود کوچک را که حتی قادر نیست بهتنهایی غذا بخورد، بخوابد و دمای بدنش را تنظیم کند، زنده نگهدارد! این مسئولیت شبیه به معجزه کردن است. او در کنار این مسئولیت بزرگ، باید به سایر وظایف زندگی نیز رسیدگی و بدتر از همهی اینها، چارهای ندارد جز اینکه افسردگی پس از زایمان را نیز تحمل کند. او از زنی آزاد و شاد، به مادری پر مشغله و نگران تبدیل شده که باید بتواند به این زندگی جدید خو بگیرد.
به جز لیلی باید وضعیت الیز را نیز درک کنیم. او پس از بیست و چند سال باید شغل تمام وقت خود را رها و دیگر «مادری» نکند. او تاکنون مادری ایثارگر بوده که همهی هست و نیست خود را در اختیار فرزندانش گذاشته و حالا دیگر چیزی برای خود ندارد. دلتنگی، غم، بیهدفی و انزوای اجباری رهایش نمیکنند. کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین ما را با جهان متفاوت این دو زن آشنا میکند؛ زنانی که گذشته و آیندهی یکدیگر هستند؛ زنانی که اگر بخواهند در کنار مادر بودن خود را نیز انسانی با حق انتخاب و آزاد بدانند، به «مادر بد» بودن متهم میشوند و اگر تمام هست و نیست را به پای فرزند خود بریزند، در نهایت چیزی جز تنهایی و رنج نصیبشان نخواهد شد. ویرژینی گریمالدی در عین روایت زندگی این دو زن، به توقع اجتماع از جایگاه «مادر» و احساس ناکافی و گناهکار بودن که همیشه به مادران القاء میشود، نقد وارد میکند و احساسات و چالشهای مادران را برای ما نمایان میسازد.
کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین با ترجمهی فرزانه مهری در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین
- ویرژینی گریمالدی با بهرهگیری از طنزی ظریف و احساسی لطیف، دل خوانندگان را میرباید و آنان را مجذوب شخصیتهایی میکند که عمیقاً دوستداشتنی و دلانگیزند. (تله دو سمان)
- این کتاب دربردارندهی روایتهایی تأثیرگذار است که هر خوانندهای میتواند خود را در آنها بیابد. (ماریون لاگاردِر)
- ویرژینی گریمالدی با حساسیتی عمیق با خوانندگان و اطرافیانش اطراف برقرار میکند. او احساسات، مهربانیها، ترسها، امیدها و تجربههای انسانی را درک میکند و آنها را در نوشتههایش بازتاب میدهد. (آدل برو)
کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین برای چه کسانی مناسب است؟
باید خود را آماده کنی. تغییری بزرگ در راه است. قرار است تا اطلاع ثانوی و تا هنگامی که به تو اطلاع میدهند، مسئولیتی شبانهروزی بر عهدهات قرار بگیرد؛ مسئولیتی که هیچکس جز خود تو نمیتواند آن را پیش ببرد. اما از همین حالا باید روزی را که از این مسئولیت عزل میشوی گوشهی ذهن داشته باشی و برای آن هنگام برنامهای تدارک ببینی. این کتاب داستانی اجتماعی است و برای افرادی که دوست دارند با معضلات مادر شدن و مادری بودن آشنا شوند، جذاب و تأثیرگذار خواهد بود.
در بخشی از کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین میخوانیم
«چرا این کار رو مىکنى؟ منظورم نوازش کردن نوزادهاست.»
ژان لویى این را از من مىپرسد، پس از گذراندن چهار ساعت مجدد با نوآ. تا دم ماشین مرا همراهى کرد، تمام طول راه با هم گفتگو کردیم، اما تصور نمىکردم چنین موضوع شخصىاى را پیش بکشد. با این حال، انگار رکگویىاش بر من تأثیر گذاشت، تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم.
اولین دلیل خود نوزادان بودند. آنها را از پیله گرم و تاریکشان بیرون کشیده و در معرض سرما و نور تند قرار داده بودند، از آغوش مادر و پدر گرفته و به دستگاههایى که زوزه مىکشیدند وصل کرده بودند. من فقط کمى از وقتم را برایشان صرف مىکنم، آنها آن را به صورت گرما، محبت و آرامش دریافت مىکنند. چند ساعت تبدیل مىشود به شانسى براى خوب بزرگ شدن، کیمیاگرى خوبى است.
دومین دلیل خودم هستم. وقتى تصمیم گرفتم نوازشگر شوم، تصور نمىکردم وارد رابطهاى دوطرفه مىشوم. مسلماً رضایت از کمک کردن بخشى از آن است؛ کار خوب انجام دادن. اما فقط این نیست. آن چیزى که هنگام در آغوش گرفتن نواً حس مىکنم بسیار جادویى است. با هر دَم سبکم مىکند، با هر بازدم تسلایم مىدهد. پلى است میان دیروز و امروزم. بدرود گفتن را با کسى که دیگر نخواهم بود سهلتر مىکند.
«با کمک کردن به دیگرى، خودم رو هم نجات مىدم.»
ژان لویى لبانش را به هم مىفشرد.
«در کل، رفتار خودخواهانهایه.»
حرفش آزردهام مىکند. مىخواهم دوباره زره به تن کنم که اضافه مىکند: «منم متوجه همین مسئله شدهم. من این کار رو براى اونا مىکنم، اما براى خودم هم هست. من بچه نمىخواستم. پدرى داشتم که فقط اسمش پدر بود. ما بچههاش نبودیم، کیسهبوکسش بودیم. برادر بزرگم مثل اون شده، من مىترسیدم مثل اون بشم. تا سىسالگى تونستم خودم رو از هر رابطه دونفرهاى دور نگه دارم، اما عاقبت عاشق شدم.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کاش چیزی نمیماند جز لحظات شیرین |
نویسنده | ویرژینی گریمالدی |
مترجم | فرزانه مهری |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 303 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-04-0370-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |