معرفی و دانلود کتاب صوتی بازجویی از صدام
برای دانلود قانونی کتاب صوتی بازجویی از صدام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی بازجویی از صدام
کتاب صوتی بازجویی از صدام، اثر مامور اطلاعاتی آمریکا جان نیکسون، به روایت سرگذشت یکی از قدرتمندترین حاکمان بدنام عصر امروزی میپردازد.
جان نیکسون (John Nixon) در کتاب صوتی بازجویی از صدام (The Interrogation of Saddam Hussein)، تصویر بیطرفانهای از این مرد را برای مخاطب به نمایش میگذارد که در جلسات متعدد بازجویی پس از دستگیری او به دست آورده است.
صدام در آن زمان بالاترین قدرت در عراق بود که این جایگاه را مدیون عزم و ارادهی کامل، تیزهوشی سیاسی و اهرم نه چندان بیاهمیت خدعه و فریبکاری بود. اما در بعضی جنبهها به دلیل دوران فقر جوانی و نداشتن تحصیلات رسمی، بسیار ضعیف عمل میکرد. صدام لایق عنوان «قصاب بغداد» بود زیرا صدها هزار نفر از مردمش را کشت و جنگی را علیه ایران شروع کرد که جان هفتصد هزار نفر را گرفت که یکصد هزار نفر از آنها غیرنظامی بودند. او بدون هیچ دغدغهای از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. با این همه، پیچیدهتر از آن بود که در ظاهر نشان میداد. مهم است بدانیم که این آدم کیست و چه انگیزههایی داشته است. مطمئناً دوباره در این منطقه از جهان افرادی شبیه او را خواهیم دید.
کتاب صوتی بازجویی از صدام، اطلاعات بسیار متفاوت و جدیدی دربارهی زندگی و نگاه دیکتاتور گذشتهی عراق یعنی صدام حسین به مخاطبان منتقل میکند. بسیاری از کتابهایی که با مضمون خاطرهنویسی و با موضوع سازمان سیا منتشر میشوند، محافظه کارانه یا سانسور شدهاند، اما این کتاب یک استثنا است.
جان نیکسون، در این کتاب دیدگاه و موضع سیاسی صدام نسبت به مردمش، کشورهای دیگر، اقوام و گروههای مذهبی و سیاسی کشورش را شرح میدهد و سپس تحلیل و بررسی میکند. نیکسون پیش از حمله به عراق، کارشناس وضعیت عراق و خاورمیانه بود و مأموریت تعیین هویت و تخلیهی اطلاعاتی صدام را پس از دستگیری او در یک پناهگاه زیرزمینی، بر عهده گرفت.
در بخشی از کتاب صوتی بازجویی از صدام میشنویم:
سالها بود که در سیا با صدام نفس میکشیدم. وقتی به سینما میرفتم و فیلم خوب نبود، اغلب خودم را در حالتی پیدا میکردم که دارم یادداشتهای مربوط به او را در ذهنم کنار هم مرتب میکنم. گاهی اوقات نمیتوانستم به او فکر نکنم؛ صدام مثل نوار فیلم توی مغزم میچرخید. و این فقط مختص به من نبود. با شماری آدم حرفهای پای کار در سیا همکار بودم که مثل خودم خورۀ صدام بودند. ما پازلهای بسیار خوبی دربارۀ او داشتیم ولی آنقدر نکتهبین نبودیم که او را در یک تصویر بزرگتر ژئوپولتیکی ترسیم کنیم. به نظرم، پس از جنگ اول خلیج فارس و تحلیل رفتن منابع اطلاعاتیمان، بسیاری از تحلیلگران شروع کردند به پذیرش کاریکاتوری خالص از صدام به عنوان شیطانی قصاب که به هر نحو و به هر قیمتی که شده باید از سر راه برداشته شود. بنابراین، سختتر شده بود که او را از یک دریچۀ همدلانه بنگریم؛ دریچهای که از طریق آن میتوانستیم ببینیم صدام با فشارهای همسنگ روبروست که گاهی اوقات او را به اقداماتی وا میداشت که خطر آن را به جان خریده بود، اقداماتی چون تعقیب شیعیان عراقی که صدام معتقد بود با ایران، کشورِ در جنگ با عراق، همدست هستند. صدام ناچار بود که محکومیت بینالمللی را (به دلیل نوع برخورد با شیعیان جنوب عراق) در نظر بگیرد، بهرغم اینکه خلاف این دیدگاه خودش بود که بسیاری از آنها عامل ایران به شمار میروند.
صدام یک هوراشیو آلگر خطرناک بود که رفتارهای ظالمانهاش، برکشیدن حیرتانگیزش به قدرت را در سایه قرار داده بود. او در سال 1937 در تکریت، شهری عقبمانده در شمال بغداد، متولد شد - هرچند که بعدها پول زیادی را صرف عمران و آبادی آن کرد. سعید ابوریش، یکی از زندگینامهنویسان صدام، میگوید تکریتیها وقتی در حال عزیمت به شهرهای اطراف بودند مغازهدارها دکانهای خود را میبستند چون مردم تکریت به راهزنی و اوباشگری مشهور بودند. (همیشه حس میکردم جامعهی اطلاعاتی به اندازۀ کافی به سالهای نخست زندگی صدام توجه نکرده بود که عاملی کلیدی برای فهم او به عنوان انسان محسوب میشد.)
پدر صدام تقریباً سه ماه پیش از تولدش درگذشت و مادرش آدمی ژرف بین، عجیبوغریب و تا حدودی صوفیمسلک بود که به فاصلۀ کمی پس از تولد صدام با برادر شوهرش ازدواج کرد. در بسیاری از زندگینامههایی که دربارۀ صدام نوشته شده، آمده است که پدر ناتنیاش او را اذیت میکرد (هر چند که وی در جریان مکالمات ما این ادعا را قویاً تکذیب کرد). صدام همچنین به خاطر اینکه پدرش مرده بود و مادرش آدمی عجیب و غریب بود مورد تمسخر پسران تکریت قرار میگرفت. آماتزیا بارام، استاد دانشگاه حیفا و پژوهشگر مهمان در چند اندیشکدۀ آمریکایی، گفته است که صدامِ جوان با خودش اسلحه داشت و هر زمان احساس تهدید میکرد آن را در هوا تکان میداد. این داستان، استعارهای شد از اینکه چرا صدام به دنبال سلاحهای کشتارجمعی است و چرا این خواست را رها نمیکند. در دورانی که با صدام بودم، از او دربارهی این داستان پرسیدم، و او طوری به من نگاه کرد که گویی دیوانهام. گفت همه اسلحه دارند و اگر من اسلحهام را نشان میدادم احتمالاً به این دلیل بوده که دیگران نیز همین کار را میکردند.
صدام هر چند دانشآموز خوبی نبود ولی باهوش و زرنگ بود. در دوران جوانی خانوادهاش را ترک کرد و برای کسب شهرت و ثروت به بغداد رفت. پدر ناتنیاش مشوق او در این راه بود چون به این نتیجه رسیده بود که صدام نمیتواند استعدادهایش را در تکریت شکوفا کند. او در بغداد نزد داییاش خیرالله طلفاح رفت که شهردار پایتخت بود. صدام و ساجده، دختر خیرالله، جدا نشدنی به نظر میرسیدند. رابطهی او و ساجده برای صدام سودبخش بود چون موجب تحکیم پیوند و ارتباطات قدرتمندش با قبیلهی طلفاح شد و راه را برای ورودش به دنیای سیاستهای توطئهآمیز در پایتخت عراق باز کرد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی بازجویی از صدام |
نویسنده | جان نیکسون |
مترجم | هوشنگ جیرانی |
راوی | میلاد تمدن |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۸ ساعت و ۳۷ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی تاریخی، فلسفی و اجتماعی، کتابهای زندگینامه و خاطرات |