معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی مقام رسمی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مقام رسمی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مقام رسمی
کتاب صوتی مقام رسمی داستانی جذاب و شنیدنی از ویلیام سامرست موآم یکی از معروفترین نویسندگان و نمایشنامهنویسان انگلیسی است.
لوئیس ریمایر با شماره 68763 به اتهام قتل همسرش، دورهی دوازده ساله محکومیتش را در زندان سن لورن دو مارونی، ندامتگاه بزرگی در گینهی فرانسه میگذراند. او به دلیل این که قبلا پلیس بود و همچنین رفتار خوبش در زندان به عنوان جلاد رسمی انتخاب شده است. برای او کلبهای در 500 متری زندان ساختهاند تا از دست دیگر مجرمین در امان باشد. تا این که یک روز کاری پرکار در زندگیاش پیش میآید و او قرار است گردن شش مرد محکوم به اعدام را بزند.
ویلیام سامرست موآم (William Somerset Maugham) یکی از پرکارترین داستاننویسان قرن بیستم بود و در زمان حیاتش میلیونها نسخه از داستانهای بلند و کوتاه و نمایشنامههای وی به زبانهای مختلف ترجمه و به فروش رفت. از معروفترین آثارش میتوان "وفای زن و داستانهای دیگر"، "لبه تیغ"، "لرزش برگ" و "حاصل عمر" را نام برد.
در قسمتی از کتاب صوتی مقام رسمی (An official position) میشنویم:
قیافهاش خشن بود، اما مگر میشود هیچوقت از چیزی مطمئن بود. او خودش دیده بود که یک زندانبان؛ یک آدم درشت هیکل و قوی، موقع انجام اعدام غش کرده و مرده بود. نمیخواست که دستیارش در زمان نامناسب دچار حملهی عصبی شود. لبخند دوستانهای به او زد و با انگشت در بستهای را که پشت آن گیوتین قرار داشت نشانش داد.
«این هم یه نوع کاره. میدونی، شش نفرند. وضع بدیه. هر چی زودتر تموم شه بهتره!»
«اوه، نگران نباش! بعدِ چیزایی که اینجا دیدهم، از هیچ چی نمیترسم. منظورم اینه که برام فرقی با کندن سر مرغ نداره.»
لوئیس ریمایر قفل در را باز کرد و به داخل رفت. دستیارش هم بدنبالش وارد شد. در آن اتاق کوچک که بزرگتر از یک سلول نبود، به نظر میرسید که گیوتین همهی فضا را گرفته است و شوم و شیطانی آنجا ایستاده است. لوئیس ریمایر صدای نفس زدن آرامی را شنید، رویش را برگرداند و دید که زندانبان با چشمانی وحشت زده به دستگاه زل زده است. رنگش از بیماری و تب و انگل، که همهی محکومین به آن دچار بودند، زرد بود، اما حالا رنگش از شدت وحشت پریده بود. جلاد با خوشدلی خندید.
«چیزی رو به یادت میآره؟ تا حالا ندیده بودی؟»
«نه، هیچوقت!»
لوئیس ریمایر از ته گلو خندید.
«اگه دیده بودی که حالا زنده نبودی تا بتونی قصهش رو برا کسی تعریف بکنی. چطوری از زیرش در رفتی؟»
«داشتم از گرسنگی میمردم. بهشون التماس کردم یه چیزی بدند بخورم، اما به جاش سگهاشونو ول کردن طرفم. من هم کشتمشون. به اعدام محکوم شدم، اما وکیلم رفت پاریس و از رئیس جمهور برام تخفیف گرفت.»
لوئیس ریمایر که رضایتش از برق چشمهایش پیدا بود، گفت: «نمیشه انکار کرد که زنده بودن از مردن بهتره»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مقام رسمی |
نویسنده | ویلیام سامرست موآم |
مترجم | هما کریمی |
گوینده | معصومه نورزاد |
ناشر چاپی | کانون فرهنگی چوک |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی داستان و رمان خارجی، کتابهای داستان و رمان خارجی |
چگونگی ازدواج شخصیت داستان، چگونگی از دست دادن همسرش و مسیری که تا پذیرش شغل جلادی در پیش میگیره و نهایتا رویای تاسیس یک کافهیدلپذیر، هرگز اتفاقاتی عادی نیست. تک تک انتخابهای او شرایط رو در حالی پیچیدهتر میکنه که نویسنده با بازگویی افکار شخصیت اصلی داستان، این حس رو به مخاطب القا میکنه که بر این باوره: «در رخ دادن هیچ یک از این وقایع، کوچکترین نقشی نداشته و صرفا پیش اومده.»
یک قسمت داستان حقیقتا برام حیرت انگیز بود، شخصیت اصلی داستان، اعتراف میکنه، وقتی شخصی گرفتار میشده، بارها و بارها در طول زندگیش دوستانش رو دیده که به عنوان شاهد، از هیچ تلاش و حتی اغراق کردنی فروگذار نمیکنند تا شرایط زندگی و مجازات برای دوستشون سخت و سختتر بشه و بعد در موقعیتی قرار میگیره که بر این باوره، دقیقا کسانی همین رفتار رو با او در پیش میگیرند که کوچکترین آسیبی به اونها نرسونده و مجازاتی رو که میشد پس از گذر سه چهار سال ازش خلاصی یافت، با شهادتهاشون به یک عاقبت بسیار سهمگین تری بدل میکنند.
واقعیتش دلم میخواست این داستان اینقدر زود تموم نمیشد و بیشتر به جزئیات پرداخته شده بود، این دوگانگی در عادی جلوه دادن شر