معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی قاب

عکس جلد کتاب صوتی قاب
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی قاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی قاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی قاب

کتاب صوتی قاب نوشته‌ی زینب قادری، داستانی کوتاه از زندگی زنی است که شبیهش را در جامعه‌ی ایرانی بسیار می‌بینیم. زن خانه‌دار که مادر یک دختر کوچک نیز هست،‌ بعد از سال‌ها زحمت کشیدن در خانه‌ی خود و شوهرش متوجه می‌شود که تمام راه را اشتباه آمده است...

درباره‌ی کتاب صوتی قاب

روی قالی ایرانی هزارنقش نشسته و با حوصله،‌ مواد دلمه را در برگ‌های سبز خوشبو می‌پیچد. روبه‌رویش قاب عکسی است که تصویری از او در گذشته را نشان می‌دهد؛ زنی با روسری سرخی که موهایش را فرق کج باز کرده. در آن عکس مهربان و زیبا به نظر می‌رسد. آن عکس، تمام آنچه که بوده را به خاطرش می‌آورد...

زینب قادری کتاب صوتی قاب را با چنایی فضایی آغاز می‌کند. زن در فضای گرم و دلپذیر خانه نشسته و برای خانواده‌اش غذا آماده می‌کند. دستش مشغول به پیچیدن دلمه‌هاست، اما فکرش در هزار جای دور و نزدیک پرسه می‌زند. خاطرش هست که برای نشستن در این خانه و پیچیدن همین دلمه از چه چیزهایی در زندگی‌اش گذشته. هنوز هم گوشه‌ی فرش خانه را که بالا بزنی، فرم قبولی‌اش در دانشگاه خودنمایی می‌کند. یادش هست که برای رسیدن به شوهر و فرزند و خانه‌داری، همه‌چیز را کنار گذاشت. قید دانشگاه و تحصیل را زد تا بتواند همسر مردی شود که ادعا می‌کرد دوستش دارد.

اما حالا بعد از گذر سال‌ها، همان مرد به او می‌گوید که از بس شسته و رفته و سابیده،‌ دستانش مثل دست‌های کلفت‌ها شده است. همان مرد به او سرکوفت زن‌های دیگر را می‌زند که لوندی بلدند و زرنگی می‌کنند، که دستانشان هیچ به دستان او شباهت ندارد. که اگر او هم زن بودن بلد بود، کارش به چنین وضغیتی نمی‌کشید...

کتاب صوتی قاب کاری از نشر صوتی خانه‌ی داستان چوک است. این کتاب را با صدای خود نویسنده،‌ یعنی زینب قادری می‌شنوید.

کتاب صوتی قاب برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های کوتاه اجتماعی علاقه دارید، این کتاب برای شماست.

در بخشی از کتاب صوتی قاب می‌شنویم

قوری سفیدگل‌قرمزی، با چای قرمز دم کرده، داشت خرماهای سیاه‌گون داخل بشقاب سفالی را می‌شمرد. خرماهای سیاه‌گون، به رنگ چشمان زن داخل قاب عکس بودند که روسری قرمز داشت و فرق موهایش کج بود. چهره‌ای آرام و متوازن، با ابروهایی فاصله‌دار و چشمانی خوش‌ترکیب که حالا داشت نگاه می‌کرد به دست‌های او که برگ‌های دلمه را می‌پیچید.

فهرست مطالب کتاب صوتی

8 دقیقه
قاب

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی قاب
نویسنده
راویزینب قادری
ناشر صوتی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابMP3
مدت۷ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های صوتی داستان کوتاه ایرانی، کتاب‌های صوتی داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی قاب

مرصاد
۱۴۰۴/۰۳/۱۱
بنظرم یه جوری بود رمان. فکر میکنم برای اینکه نویسنده بیشتر گوینده هست تا نویسنده، احساس میکردم یه سری جاها از داستانُ گُم میکرد. متاسفانه و خوشبختانه باید گفت که ایشون نتونستندداستان خوبی بنویسند چون فکر کنم ابتدای کارشون باشه. اما گویندگی شون واقعا عالیه. واقعا میتونستند بنظرم بهتر بنویسند کار من بسیار ضعیفی بود. الان این کتاب را هر چند رایگان اما بخاطر گویندگی بسیار خوب ایشون خواستم گوش بدم که متوجه شدم واقعا ضعیف کار کردند این سه ستاره را هم برای این میدم که گویندگی خوبی دارند، اینم بگم که اشتباه برداشت نشه که مثلا من بسیار سَختگیر هَستم یا بی حساب نقد میکنم (یه قسمت‌هایی از داستان جالب بود یه جایی کلمات خوب و درستی و پشت سر هم چیده بود که نشون میده اگه کار کنه اتفاقاً قدرت نویسنده شدن را هم دارند میفهمم حرف‌هایی که در این داستان زده شد حرف دل خِیلیا هست اما بنظرم نتونسته بود داستان را خوب دربیاره، کُل داستان خراب بود بنظرم ضعیف کار شده بود اما جُزء داستان خوب بود، که یک نویسنده خوب هَم کُل رو رعایت میکنه هَم جُزء رو انشاالله که این نویسنده‌های ایرانی یاد بگیرن حتی اگر داستانی مینویسند زود عجله نکنند که کتاب بشه خیلی روش فکر کنند خیلی وقت بزارند خیلی کتاب بخوانند و درک و هوش خودشونو بالا ببرند بعد بیان کتاب بنویسند و منتشر کنند که مثل این کار نشه که مشخص هست روش تفکر نشده و شاید هم تا داستانی نوشتند عجله کردند و زود منتشر کردند. واقعا اکثر رمان‌هایی که بنده می‌پسندم برای خارجی‌ها هست، نویسنده‌های ما باید آنقدر قوی باشند که خارجی‌ها رمان‌های ایرانی بخوانند نه این که من یک رمان ایرانی گوش بدم و کُلی نَقدش کنم. بازم ممنون از کتاب راه.
📚 طاها احمدی 📚
۱۴۰۴/۰۳/۰۹
سلام و عرض ادب خدمت همهٔ ایرانیان. این داستان صوتی در هفت دقیقه ضبط شده است که شاید کوتاه به نظر بیاید؛ ولی بیانگر تمام جزئیات هست. داستان راجب زنی است که بخاطر خانواده و شوهر و بچه هایش از خواسته ها و آرزو های جوانی اش می گذرد. آن زن با اینکه در دانشگاه قبول شده بود به دانشگاه نرفت تا در کنار اش و خانواده باشد کار های خانواده اش را در خانه انجام دهد. او حدود ۲۰ سال زحمت می کشد؛ اما در نهایت شوهرش به او می گوید دستت مثل کلفت ها سیاه و بی ریخت شده. از طرفی شوهرش به زنانی که دلربایی میکنند و دست به هیچ کاری نمیزنند و از نظر او شیطون بلا هستند توجه می کند و به زن خود عشق نمی ورزد. این قضیه ادامه پیدا می کند تا زمانی که در جیب لباس شوهرش قبض تلفن زن همسایه را می بیند. همان زنی که از دسته زن های شیطون بلا و دلربا بود. نکته این داستان این هست که به زنانی که از خواسته های خود بخاطر خانوادهٔ خود گذشته اند کم توجهی می شود و حتی در بعضی مواقع از چنین زنان طلبکار هم می شوند. به نظر من چنین زن هایی که به خانوادهٔ خود اهمیت می دهند از هزاران هزار زنانی که فقط به دنبال توجه و علایق خود هستند بهترند. با تشکر از برنامهٔ کتابراه عزیز. 🌹💯🕊️
Eli
۱۴۰۴/۰۲/۱۳
داستان واقعی درباره بسیاری از زنان جامعه ما در طول سالیان طولانی هست. درباره زنی که فداکاری‌ها و از خود گذشتگی‌های زیادی در زندگی برای شوهر و بچه‌اش انجام میده و خودش و آرزوها و خواسته هاش رو در زندگی نادیده میگیره و الویتش رو شوهر و بچه‌اش قرار میده ولی در نهایت با گذشت سال‌ها از زندگی مشترکش با و سرکوفت‌ها تحقیرهای شوهرش و مقایسه کردن‌های او با زنان دیگه مواجه میشه ولی راه درست رو انتخاب میکنه و تصمیم به تغییر شرایط میگیره. داستان خوبی بود.
hashemi hashemi
۱۴۰۴/۰۳/۲۸
یک گذری کوتاه بود بر زندگی و افکار زنی ساده و اهل زندگی که بعد از سال‌ها زندگی همسرش او را با زنان جوانتر و متفاوت مقایسه میکرد. زنی که موقعیت‌هایی برای انجام کارهایی که به شوهرش آسیب میزد در جوانی داشت ولی اکنون که پا به سن گذاشته بود همسرش قدرش را نمیدانست. خیلی کوتاه بود و انگار در پایان داستان قصد تغییر داشت.
مجیدناجی
۱۴۰۴/۰۲/۱۵
داستان، باز هم یکی از مشکلات خانواده و زندگی مشترک است. زندگی زناشویی که یکی از زوجین حاکم است و ظالم و خواسته دیگری را در نظر نمیگیردو همسر اینگونه افراد چون از خواسته‌های خود میگذرند آن دیگری سواستفاده میکند و در انتها به راحتی به خانه و خانواده خود خیانت میکند و حق را به خودش میدهد...
ممنونم از کتابراه
مهلا جان
۱۴۰۴/۰۳/۰۱
کاش خانمها در ذهنشون این حقیقت رو میذاشتن که باید خودشون و زندگیشون در اولویت باشه، نه شوهر و بچه و دیگران، خودشونو یه کم دوست داشته باشن و فدای دیگران نکنن، زنها قبل از اینه مادر، همسر یا خواهر و یا فرزند باشن یک انسانن، که حق دارن ازادانه و خوشحال زندگی کنن♥️🌸🌷🌹
شادیه بنی اسد
۱۴۰۴/۰۲/۳۰
این داستان کوتاه به نظر م جالب نبود بیشتر دشمنی زنان و باهم عنوان میکرد اینکه اگه زنان پشت هم بودن این مسایل تو زندگی زناشویی نداشتیم
الهام طاهریان
۱۴۰۴/۰۲/۲۸
هست دیگه بعضی‌ها نامهربان و بداخلاق میشن همسرشون هم در نقش قربانی فرو میره
Shekoo Dehkordi
۱۴۰۴/۰۲/۳۰
خیلی بهترازین میتونست باشه
مشاهده همه نظرات 9

راهنمای مطالعه کتاب صوتی قاب

برای دریافت کتاب صوتی قاب و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟