معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند

برای دانلود قانونی کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند

از جهان کودکی‌های خود چقدر فاصله گرفته‌اید؟ با شنیدن کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند نوشته‌ی مهدی عبدالله پور به دنیای خیال‌انگیز فرشته می‌روید و خود را برای روز اول مدرسه‌تان آماده می‌کنید. اما ماجرای این داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود...

درباره‌ی کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند

شخصیت اصلی و راوی کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند دختربچه‌ای به‌نام فرشته است که خودش را برای رفتن به مدرسه و ورود به فصل جدید زندگی‌اش آماده می‌کند. او جهان را از پنجره‌ی کودکانه‌ی خود روایت می‌کند. داستان از مغازه‌ی خیاطی شروع می‌شود. فرشته به همراه مادرش به آنجا رفته است تا لباس فرم مدرسه‌اش را پرو کنند. در دنیای خیال‌انگیز فرشته زن خیاطی که نخ را از سوزن رد می‌کند، قاتلی بی‌رحم است که دارد سوزن را به دار می‌زند. او می‌گوید با چیزهایی مثل مرگ و قتل و کشتار بیگانه نیست و معنی آن‌ها را از فیلم‌هایی که پدر و مادرش تماشا می‌کنند یاد گرفته است.

تماشای این صحنه چنان برای فرشته هولناک و تأثربرانگیز است که تا مدت‌ها ذهنش را رها نمی‌کند. صحنه‌ای که زن خیاط سوزن را نخ می‌کند، در قالب یک ترومای وحشتناک در ذهن راوی نقش بسته است. در ادامه‌ی داستان کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند، جزئیات بیشتری از ذهنیت و نگرش راوی کوچک داستان را می‌شنویم. اما آیا عنوان کتاب درباره‌ی اوست؟ یا درباره‌ی خیاطی که در نظر فرشته قاتلی بی‌رحم است؟ آیا با قاتلی بالفطره یا حتی بالفعل طرف هستیم؟

نشر صوتی کانون فرهنگی چوک این داستان مهدی عبدالله‌پور را در قالب کتاب صوتی منتشر کرده است. این اثر را با صدای غزل بابایی، بهاره سرمدی، زهرا کامکار، مهدی رضایی، زینت رشدی، لیدا نیک‌فرید و نیلوفر کوفی‌گر می‌شنوید.

کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های کوتاه علاقه دارید، شما را به شنیدن این کتاب صوتی دعوت می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند می‌شنویم

«نکن! نکن! سوزن رو دار نزن. گناه داره! نکشش. مامان! بیا سوزن رو نجات بده. داره خفه‌ش می‌کنه.» صدای خرخر سوزن که نفس‌های آخرش را می‌کشید حس می‌کردم. مادرم بلند شد که بیاید سمتم و بغلم کند. اما من تحمل دیدن صحنه‌ی قتل را نداشتم. من با کلمات قتل، کشتار و شکنجه آشنا بودم. زیرا این حرف‌ها و صحنه‌ها را از فیلم‌هایی که مادر و پدرم تماشا می‌کردند یاد گرفته بودم. از خیاطی خارج شدم و تا خانه دویدم. تا نزدیک‌های صبح مادرم را بغل گرفته بودم. صحنه‌ی قتل و دار زدن سوزن به دست خانم خیاط عذابم می‌داد. با گریه به مادرم گفتم: «مامان! چرا به اون خیاط هیچی نگفتی؟ هان؟ مامان برو به پلیس بگو برن بگیرنش. دستگیرش کنن. توروخدا مامان...»

- باشه. باشه عزیزم. تو آروم باش ماه من. آروم باش نفس من.

پدرم آمد و کنارم نشست و مرا از بغل مادرم جدا کرد و در بغل خودش گرفت.

- هیچی نیست نفسم. آروم باش. باشه؟ صبح نمی‌خواد بری مدرسه. استراحت کن. باشه؟

- نه. می‌خوام برم. می‌خوام برم. توروخدا. می‌خوام برم.

- باشه دورت بگردم. باشه نفسم. فقط آروم باش. حداقل یه کم بخواب.

فهرست مطالب کتاب صوتی

22 دقیقه
عاقل‌ها قاتلم کردند

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند
نویسنده
گویندهغزل بابایی، بهاره سرمدی، زهرا کامکار، مهدی رضایی، زینت دشتی، لیدا نیک فرید، نیلوفر کوفی گر
ناشر صوتی کانون فرهنگی چوک
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابMP3
مدت۲۱ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه صوتی
رایگان - 0 یورو
افزودن به کتابخانه

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند

شکوفه امیری
۱۴۰۱/۱۱/۲۵
درود، کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند، خلق شده توسط مهدی عبدالله پور
به نظرم آقای عبدالله پور بین قلب و عقل رابطه دیوانگی و عاقلی گذاشت، گاهی بین قلب و ذهن ما تفاوت بسیار زیادی است قلب ما می‌تواند درد‌ها را حس کند ولی عقل درست‌ترین آگاهی را به ما می‌رساند در اینجا اگر چه کودک عاقل شد حتی در نوجوانی
هم نتوانست از درد کشیدن بقیه چشم پوشی کند
انسان‌ها خیلی جاها بی دلیل آزار میدهند و به خودشان حق می‌دهند، در صورتی که با تمام بی رحمی این درد را بر کسی دیگر فرود می‌آورند و حس عاقل بودن می‌کنند، اگر کسی با آن‌ها هم عقیده نباشد، او را جدا از خود می‌کنند یا می‌خواهند مثل خودشان بشود، در صورتی که افکار شخص مانند خودشان شد، دست از سرش برمیدارند، شخص عادت می‌کند، مانند آن‌ها شود، در صورتی که همیشه همان شخصی است که باید باشد
ژینو شامحمدی
۱۴۰۱/۱۰/۲۵
هیچ وقت ستاره‌ها را کم‌نمیکنم ولی خوب... به هرحال همین که یک نویسنده جرعت به نوشتن می‌کند خودش‌ی چیزه ست...
این داستان به شدت احمقانه و در حین حال خوب بود... اولش نظر به شدت پایینی داشتم ولی آخرش چند جمله جالب داشت...
بیاید دقیق تر بررسی کنیم... حتی در سن۱۵ سالگی هم به احمق بودن‌خود پی این نبود
نبرده؟... مریضی بیشتر یک تفکر بچه گانه بود... حالا اگر بچه‌ی قاتل واقعی بود و تصور می‌کرد قاتل نیست یا چیزی در این میان... آن موقعه دیگر دیوانه را می‌ساخت ولی نه در این قالب داستان بله:)
منیژه پورمحمدی
۱۴۰۱/۱۱/۲۴
داستان ضعیفی بود. اینکه هرکس چیزی که می‌نویسد بنام کتاب ثبت شود خیلی خوب نیست. باید حسابی توجه کنند که به چه مطالبی اجازه ثبت داده می‌شود. از این کتاب تنها چیزی که دستگیرم شد این بود که پدر ومادر جلوی بچه‌ها فیلم‌های ترسناک نبینند. میشد طور دیگری هم این را گفت. ولی اینجا خیلی بی‌معنی بیان شد. اصلا از داستان خوشم نیامد. روانپریش
علیرضا رجبیان
۱۴۰۲/۱/۳۰
کتاب خوبی بود کوتاه ومختصر، شاید نویسنده با هدف هشدار به والدین مطالبی رو به رشته تحریر دراورده، از این رو تا حدودی به هدفش رسیده بود چون من احساس کردم احتمالا رفتار کودک بخاطر دیدن فیلم‌های ترسناک همراه والدین به چنین فوبیایی مبتلا شده بود،
ولی احساسات کودکانه بسیار زیبا به رشته تحریر درامده بودند، که بنوبه خود کم نظیر بود
فائقه
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
کتاب بدی نیست ولی فکر کنم بچه پیش فعال بود وبا تجویز دارو بیماری خودش رو کنترل میکرد ودر نهایت موفق شد با دارو این تنش‌ها وتوهم‌ها رو کنترل کنه وباعث آزارش نشه البته فکر کنماااا خیلی واضح تو کتاب در مورد مشکل وافکار ونظر پزشک و داروهایی که مصرف میکرد نگفته فقط تصور من این بود که بچه پیش فعال است
علی رضا
۱۴۰۲/۲/۴
اصل داستان خوب بود و به والدین اخطار میده که مراقب کودکانشان باشند. ولی کودک در‌ای سن بعید میدونم اینقدر حساس باشد که پوست مداد و خون خودکار افکارش را به هم بریزه. اگر در سنین بالاتر دچار فوبیا بشود ممکن هست. البته این نظر من هست.
زهرا زهراوی
۱۴۰۱/۱۰/۲۱
سلام. از یک زاویه نگاه کنیم چرت و پرت است ولی از زوایای دیگر نکات قابل تأمل هم دارد. بچه‌های من بیش فعال هستند و زمانی که قرص ریتالین مصرف میکنند مغز و ذهنشان کاملاً تغییر میکند و از دید بهتری به زندگی نگاه میکنند.
راضیه علیمرادی
۱۴۰۲/۱/۳
داستان جالبی بود. تا حالا از این منظر به اتفاقات روزمره اطرافم نگاه نکرده بودم.
جملات داخل داستان، به همان اندازه که ساده بیان شده بودن به همان اندازه هم ایهام داشتن و...
Saye Roshan
۱۴۰۱/۱۰/۱۶
شخصیت اصلی بیشتر جاهل و نادان بود تا دیوانه! نویسنده خیلی سعی کرده بود یه شخصیت دیوانه رو توصیف کنه اما اصلا موفق نشده، در کل ایده بد نبود..
افسون
۱۴۰۲/۱/۷
سلام داستان در مورد دختربچه‌ای است که با برداشت کودکانه در مورد اشیائ مثل جانداران رفتار کند وبا دیدن ناراحت می‌شود و پدر و مادرش سعی دارند او را درمان کنند
خانوم راد
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
تواین دنیا هرچیزی ممکنه.. پس به عادتها بسنده نکنیم.. چیزی که برای ما عجیب ودوراز واقعیته امکان داره.. امری بدیهی وگوشه‌ای اززندگی یک فردباشه.. درکل بدنبود..
شهین محمدی
۱۴۰۲/۱/۲۴
محتوای کتاب خیلی عالی بود و مصداق این مثال معروف است (خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)! یا (به شهر کورها داخل شدی بایدکور شوی)!
علی مهری
۱۴۰۱/۱۲/۲۸
داستانش کمی تخیلی بود و مناسب سن کودکان و برا پسرام تعریف کردم و همش تکرار می‌کردن صحنه‌ها رو، کلی تو خونه می‌خندیم ممنون
Hadi_O
۱۴۰۲/۱/۱۹
خب، داستان تقریبا جالبیه و اینکه باید به مفهوم داستان توجه کنیم و متن ظاهری شاید غیر منطقی به نظر برسه.......
س.م
۱۴۰۱/۱۲/۲۷
من کتاب رو موضوعشو دوست داشتم نگاهش جالب بود
اما صدای گوینده تو سن ۱۵ سالگی چرا اینقدر مسخره و مصنوعی شده بود 🤭
مشاهده همه نظرات 30

راهنمای مطالعه کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند

برای دریافت کتاب صوتی عاقل‌ها قاتلم کردند و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.