معرفی و دانلود کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ

معرفی کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ

محمد امیریاراحمدی در کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ به زیر پوست جامعه‌ای می‌رود که از هویت خود بیگانه شده است. نمایشنامه‌ی حاضر تأثیر منفعت‌طلبی فردی بر زوال فرهنگ جمعی را به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از طنزی تلخ رقابت سه بیوه بر سر میراث همسرشان را روایت می‌کند. این نمایشنامه بارها و توسط گروه‌های مختلف به روی صحنه رفته و تحسین بینندگان را برانگیخته است.

درباره‌ی کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ

پس از مرگ محمدتقی خان سالار جنگ در حدود نودسالگی، سه همسر او متوجه می‌شوند که قرار نیست هیچ ارثی دریافت کنند. محمد امیریاراحمدی در کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ مرگ محمدتقی خان و واکنش بیوه‌ها به وصیت‌نامه را تبدیل به موضوعی برای پرداختن به مسائل اجتماعی می‌کند.

زمان داستان بیوه‌های غمگین سالار جنگ در اواخر دوره‌ی قاجار اتفاق می‌افتد. محمدتقی خان که هرگز نتوانسته است صاحب فرزند شود، سه‌بار ازدواج کرده و بیوه‌های سالار جنگ در سه رده‌ی سنی متفاوت هستند. این تفاوت سنی بین بیوه‌ها و مسئله‌ی فرزندآوری طنز داستان را پیش می‌برد. هم‌زمان با طنز موقعیت و زبانی موجود در نمایشنامه‌ی بیوه‌های غمگین سالار جنگ، محمد امیریاراحمدی در سطح‌های دیگر روایت تزلزل اخلاقی افراد مختلف جامعه را به تصویر می‌کشد. دروغ‌هایی که هرکدام، شخصیت‌ها را به گفتن دروغ‌های بیشتری سوق می‌دهد. فریب و ریاکاری شخصیت‌های داستان تا جایی پیش می‌رود که دیگر خبری از واقعیت وجود ندارد و همه در وضعیتی زندگی می‌کنند که بر دروغ بنا شده است. آگاهی شخصیت‌ها از غیرواقعی بودن این وضعیت، در عین تن دادن آن‌ها به این جهان دروغین تلخی گزنده‌ای به طنز نمایشنامه‌ی بیوه‌های غمگین سالار جنگ اضافه کرده است.

محمد امیریاراحمدی نشان می‌دهد که شخصیت‌های داستان در گردابی گیر کرده‌اند که اگر دروغ‌گویی دیگران را فاش کنند مجبور به پذیرفتن ریاکاری خود هستند. کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ که توسط انتشارات آواژ منتشر شده است با استعاره‌هایی طنزآلود به نقد جامعه‌ای می‌پردازد که دروغ‌گویی و منفعت‌طلبی را مبنای روابط خود قرار داده است.

اقتباس‌ فرهنگی از کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ

در سال 1397 نسخه‌ی ضبط شده‌ی تئاتر بیوه‌های غمگین سالار جنگ به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور منتشر شد. فیلم بیوه‌های غمگین سالار جنگ بدون هیچ تغییری نسبت به کتاب و اجراهای تئاتری پیشین به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور و نویسندگی امیر یارمحمدی تولید شده است.

کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ برای چه کسی مناسب است؟

علاقه‌مندان به تئاتر و نمایشنامه از خواندن کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ لذت خواهند برد. این کتاب برای کسانی که به فضای اجتماعی اواخر دوره‌ی قاجار علاقه‌مند هستند نیز مناسب است. طنز تلخ روایت امیر یاراحمدی می‌تواند سلیقه‌های مختلف را با داستان بیوه‌های غمگین سالار جنگ همراه کند.

با محمد امیریاراحمدی بیشتر آشنا شویم

امیر یاراحمدی، نمایشنامه‌نویس و کارگردان، در سال 1338 در بروجرد به دنیا آمد. یاراحمدی فعالیت هنری خود را با نقاشی و مجسمه‌سازی در هنرستان هنرهای زیبای کمال‌المک شروع کرد و تحصیلات خود را در نمایشنامه‌نویسی رادیویی ادامه داد. امیر یاراحمدی نگارش و تنظیم بیش از صد نمایشنامه‌ی کوتاه و بلند رادیویی را به‌عهده داشته است. از جوایز یاراحمدی می‌توان به نشان عالی مرکز هنرهای نمایش رادیو، جایزه‌ی بهترین نمایشنامه‌ی رادیویی و دریافت لوح تقدیر خانه تئاتر برای یک عمر فعالیت موثر اشاره کرد و از نوشته‌های او می‌توان نمایشنامه‌ی «وقت خواب ماهی‌ها» و نمایشنامه‌ی «شکارگاه ممنوع» را نام برد.

در بخشی از کتاب بیوه‌های غمگین سالار جنگ می‌خوانیم

[شمس‌الله خارج می‌شود. نیم‌تاج مدتی سکوت می‌کند و سپس با لحنی غمبار و کلماتی شمرده شروع به صحبت می‌کند.]

نیم‌تاج: نه غسلی... نه کفنی... نه تربت و ترمه و گلابی!... نه نوحه و شیون و عزایی!... بی​‌سیّم و هفت!... بی چهلم و سال!... بی‌ اجر و قرب مثل مرده‌ی کفار! بی‌ایل و تبار عین غربتی‌ها.
طلعت: ایل و تبارشون کجا بود شازده‌ خانم ‌جان؟! جناب مم‌تقی‌ خان هزار ماشاالله انقدر عمر فرمودن که سیاه‌پوش همه‌ی ایل و تبارشون شدن! همشیره‌ خانم‌ جانِ نو عروس‌شون که سال وبا...
شاپرک: جون‌ِمرگ شد...
طلعت: خان‌ دایی ‌جان اهل تمیز‌شون که روز کودتا رفت زیر بارکش ارتش...
شاپرک: لَشِشو آوردن.
طلعت: خاله‌ خانم‌ جان‌ خوش نشین‌شون که تو فرنگ کِشتیش خورد به سنگ...
شاپرک: رفت تو کام نهنگ.
طلعت: خان‌ عمو ‌جان‌ یار و غارشون که تو دارالقمار بمبئی، دار و ندارشو داد به باد...
شاپرک: خودشو از تیرک سقف آویزون کرد.
طلعت: عمه ‌خانم ‌جان‌ بی عار و ننگ​شون که با قاپوچی عمارت بلدیه...
شاپرک: فرار کرد.

[لَله​‌باشی آفتابه به دست وارد می​‌شود.]