معرفی و دانلود کتاب جور دیگر جهان: مجموعهی داستانهای فراواقعی
برای دانلود قانونی کتاب جور دیگر جهان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جور دیگر جهان: مجموعهی داستانهای فراواقعی
دنیا منطقهایی قابل پیشبینی دارد که گاهی کسلکننده میشود ولی محمدهاشم اکبریانی در کتاب جور دیگر جهان، دنیا را همانطوری نشان میدهد که دلش میخواهد. جهانی که اسکلتهای کهنه سر از خاک در میآورند و با خورشید دعوا میکنند، درختهایی که منتظر مینشینند و مردههایی که برای زندهها مراسم عزاداری میگیرند. دنیایی غافلگیرکننده، دور از تمام کلیشههای همیشگی.
دربارهی کتاب جور دیگر جهان
جهان میتواند جور دیگری هم باشد. محمدهاشم اکبریانی در کتاب جور دیگر جهان آن را اثبات کرده است. همین حالا که دارید این سطرها را از نظر میگذرانید، در این کتاب دختری سر گرگ روی تنش گذاشته و در گرگ و میش سپیدهدم، آهسته در دل کوهها گم میشود. یکی هست که به پدر و مادرش التماس میکند باهم ازدواج نکنند و بچهدار نشوند. چون واقعا معلوم نیست به دنیا آمدنش قرار است چه دردی را از او و دیگران دوا کند. اینجا دنیایی است که اعضای بدن با هم دعوا میکنند، از همدیگر جدا میشوند و بعد بدنهای غریبه را برای تنها نبودن انتخاب میکنند.
کتاب جور دیگر جهان تلنگری است به زندگیای که به آن عادت کردهایم. به فکرهایی که در لابهلای جهان پیشبینیپذیر و منطق خشک آن گم شده است. نویسندهی این کتاب با خلق کردن جهانی نیمه سوررئال راههای جدیدی برای نگاه کردن به زندگی پیدا کرده است. محمدهاشم اکبریانی، پا در جهانی ناشناخته گذاشته است که در آن هیچ چیز ثابت نیست. آدمها در زمانی که بیمحابا پس و پیش میرود، غرق میشوند و هر روز بر سر گوری خالی گریه میکنند تا قبل از مرگ برای خودشان عزاداری کرده باشند. دنیایی که یک ذهن خیالپرداز در آن ریشهدارترین و عمیقترین امیال و افکار آدمها را به جهانی منحصربهفرد دعوت کرده است تا بالاخره بتوانند از پستوی ناخودآگاه بیرون بیایند و حرفشان را بزنند!
این اثر مجموعهای از داستانهای کوتاه است که همگی در یک حال و هوای تخیلی و غافلگیرکننده قرار گرفتهاند. شاید بعد از خواندن یکی دوتا داستان به غافلگیرشدن عادت کنید ولی هر کدام از آنها انگار به نحو منحصربهفردی مخاطب را متحیر میکنند و از کرختی روزمرگی بیرونش میکشند. از سویی دیگر عناصر فرهنگ عامهی قدیمی، رنگ و بویی آشنا به تمام داستان میزند و موقعیتهای بامزهای که از لای این کارناوال تخیلی بهوجود میآید، حتی دیدتان را به جدی بودن زندگی اطرافتان تغییر میدهند. شاید روزی اگر جهان روی متفاوتی از خودش را به شما نشان دهد، دیگر آنقدرها غافلگیر نشوید!
این کتاب را انتشارات نیماژ به مخاطبان معرفی و عرضه کرده است.
کتاب جور دیگر جهان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر دنبال کتابی هستید که در روزهای آرامشبخش واقعاً سرگرمتان کند و به داستانهای کوتاه با چاشنی رئالیسم جادویی علاقه دارید، «جور دیگر جهان» را به هیچ وجه از دست ندهید. این کتاب بهترین همراه برای لحظاتی است که به دنبال غرق شدن در دنیایی دیگر هستید.
در بخشی از کتاب جور دیگر جهان: مجموعهی داستانهای فراواقعی میخوانیم
تو دریا قدم میزدم که یهو یه ماهی اومد و من رو یهجا قورت داد. قبلش وقتی دهن باز کرد و خواست من رو بخوره، هرچی داد زدم بابا، تو به این کوچیکی نمیتونی من رو قورت بدی، حالیش نشد. البته کاملاً در اشتباه بودم چون اون من رو قورت داده بود و من تو شکمش بودم. اونجا سهچهارتا از این جونورهای چندسلولی و ریزهمیزه هم بودن که چون چیزی نمونده بود هضم بشن و از بین برن سخت گریه میکردن. وقتی اینجور دیدمشون دلم بهحالشون سوخت و گفتم پاشین یه مقدار برقصیم تا از غصهتون کم شه. اونهام قبول کردن. یکیشون خیلی خوب گیتار میزد و یکیشون محکم به درام میکوبید. بقیه و منم ریخته بودیم وسط و میرقصیدیم. اونقدر رقصیدیم که دلورودهی ماهیای که ما رو خورده بود ریخت بههم و با یه عُق، همراه استفراغش بیرون افتادیم. اصلاً فکرش رو هم نمیکردم همچی اتفاقی بیفته. خیلی باحال بود. جونورهای تکسلولی یک کیفی میکردن که بیا و ببین. حتی چندتاشون اومدن پای منو ببوسن که نذاشتم و گفتم: «مگه من خدای شمام؟»
دوباره راه افتادم و تو دریا قدم زدم و یه ترانهی شاد رو بلندبلند خوندم. تو این حال ماهیای که من رو قورت داده بود اومد جلوم و گفت: «چطوری باوفا؟» گفتم: «مخلصم دربست.» گفت: «بازم بخورمت؟» گفتم: «من آخرش نفهمیدم تو به این کوچیکی چطور من رو قورت دادی؟» گفت: «خیلی فکر نکن.» گفتم: «باشه.» بعدشم گفت: «عمراً تو رو بخورم چون هنوز دلورودهم درد میکنه.» این رو گفت و رفت پی کارش. البته دقیق که فکر میکنم شایدم من رو قورت داد و من الان تو شکم اونم و فقط فکر میکنم تو دریام. از خودم پرسیدم یعنی کی میشه فهمید من کجام؟ جوابش رو نتونستم پیدا کنم. بالاخره یه جایی هستم دیگه. باید آهنگ ترانهای رو که خیلی شاده و دوستش دارم سوت بزنم. حتم دارم حالم خیلی جا میآد.
فهرست مطالب کتاب
استخوانِ قلمِ پا
تعمیر چشم و قلب و مغز
مادرم فمینیست شده
خود واقعی
از قعر به قعر
اعضای سرگردان بدن
الان چه زمانیست
بحث من و خورشید
پیرزن برای کدام مرده گریه میکند؟
تفنگ شکار
جواب
چه کسی بود؟
همه گم میشوند
حرفهای من در قبلاز تولد
حرفهای پیرمرد مبتلابهفراموشی
در سرزمین مردهها
یادگار
خوردن انسانها حق حیوانات است!
دراختیارگرفتن زمان
در دسترس
در شکم ماهی
دیدن روح
خورشید از حرکت باز ایستاد
قلبفروشی
گذشتهی من
راز پشت در
پولدارشدن
راهرفتن در تاریکی
رقص برگها
روزی که مرگ جشن گرفت
زلزدن به دریا
زندان یا ضِندان یا...
زندگی «بله» و «نه»
ساعت کار قلب من
صورتم چیزی کم دارد
پیرمردی که مادرش مرده بود
غمی که باد همیشه با خود دارد
قاتل مرموز
فرق آدم پیر و جوان
کاش هیچ نویسندهای را نبینم
کاشتن انسان در زمین
عطر خوش
هست اما نیست
جنگ
کسی را که در رؤیاهایم بود یافتم
کفش سالم
گلْ غنچه داد، تو میمانی!
سنگ میگوید «نساز»
مردی با دندانهای زهردار
کاشتن افکار پریشان
موبایل لیلی و مجنون
میخواهم ازدواج کنم اما پدر مخالف است
ننه
یافتن مرکز هستی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جور دیگر جهان: مجموعهی داستانهای فراواقعی |
نویسنده | محمدهاشم اکبریانی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367660-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |