معرفی و دانلود کتاب نجوای سایه‌ها

معرفی کتاب نجوای سایه‌ها

کتاب نجوای سایه‌ها مجموعه‌ای از شش داستان کوتاه، نوشته‌ی هرتا مولر نویسنده‌ی رومانیایی - آلمانی است که سختی‌های زندگی را در یک کشور سوسیالیستی همراه با فشارهای اجتماعی و سیاسی نشان می‌دهد. این کتاب که در گروه داستان‌های کوتاه واقع‌گرای اجتماعی قرار دارد، یکی از آثار مهم نویسنده به شمار می‌آید.

درباره‌ی کتاب نجوای سایه‌ها

خانواده‌ای در سفری با ماشین از روستا عبور می‌کنند. در این مسیر، چشم کودک به طبیعتی بکر و پر رمز و راز از مزارع سبز، آسیاب‌های نمور، مردان و زنان بیگانه، مار و پرندگان جنگل می‌افتد. کودک تصویری زنده از تفاوت‌ها و مقایسه‌ی بین زندگی معمولی و آنچه در طبیعت جریان دارد، می‌بیند و همزمان از روابط پنهان پدرش باخبر می‌شود. این داستان با عنوان گلابی گندیده، یکی از داستان‌های کتاب نجوای سایه‌ها با نام اصلی Drückender Tango نوشته‌ی هرتا مولر (Herta Müller) است که با زبان و توصیفات نمادین موقعیت‌هایی از زندگی را توصیف می‌کند.

هرتا مولر، نویسنده برجسته‌ی آلمانی رومانیایی، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، است. او که در سال 1953 در رومانی به دنیا آمد، همزمان با حکومت کمونیستی نیکولای چائوشسکو در این کشور زندگی می‌کرد. وی با فشار و سانسور شدید حکومت مواجه بود، تا اینکه پس از چاپ کتاب نجوای سایه‌ها، دیگر اجازه‌ی نشر کتاب‌هایش را در رومانی پیدا نکرد. این شرایط در نهایت او را واداشت که به آلمان غربی مهاجرت کند و فعالیت خود را در آلمان ادامه دهد.

کتاب نجوای سایه‌ها دومین کتاب هرتا مولر است که در سال 1984 در بخارست منتشر شد. درحالی‌که مطبوعات و رسانه‌های رومانیایی واکنش‌هایی منفی یا انتقادی به این اثر نشان دادند، نقدهایی در آلمان پیرامون آن منتشر شدند که دیدگاهی مثبت داشتند و آن را اثری برجسته و زمینه‌ساز شهرت مولر می‌دانستند. امروزه، این کتاب یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار مولر محسوب می‌شود و جای خود را در تاریخ ادبیات معاصر تثبیت کرده است.

برخی داستان‌های کتاب نجوای سایه‌ها عمدتاً درباره‌‌ی سختی‌ها و مصائب زندگی در یک روستای کوچک در جمهوری سوسیالیستی رومانی هستند؛ یعنی زمانی که نیکولای چائوشسکو هنوز بر کشور حکومت می‌کرد و فشارهای سیاسی و اجتماعی شدیدی بر مردم وارد می‌آمد. با این وجود، برخی دیگر از داستان‌های این کتاب به زندگی شهری و فضای پراسترس شهرها می‌پردازد.

نام اصلی کتاب را می‌توان به «قهقهه مرگ» یا «رقص مرگ» ترجمه کرد که احتمالاً اشاره‌ای نمادین به شعر معروف پاول چلان، شاعر رومانیایی‌تبار آلمان، می‌کند. این ارتباط نمادین بین «رقص مضاعف مرگ» در ادبیات چلان و «رقص ستم» مولر، بر محتوای اندوهناک و بحران‌زده آثار مولر تأکید می‌کند.

در مجموع، نجوای سایه‌ها با زبانی ساده، روان و همزمان گزنده و نیش‌دار نگاشته شده است که دردهای زندگی در جامعه‌ای ستم‌دیده را به تصویر می‌کشد. هرتا مولر در توصیفاتش از جملات کوتاه، چندپهلو، نمادین و گاهی نامفهوم استفاده می‌کند که به تفکر و تعمق برای فهم عمق داستان نیاز دارد.

این کتاب یکی از کتاب‌های جیبی نشر نیماژ است که با ترجمه‌ی احسان قبادی منتشر شده است.

کتاب نجوای سایه‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حاضر برای کسانی که به داستان‌های کوتاه اجتماعی از ادبیات شرق اروپا علاقه‌مند هستند، مناسب خواهد بود.

در بخشی از کتاب نجوای سایه‌ها می‌خوانیم

بند جوراب‌های مادر چنان به او فشار می‌آورند که دارند بدنش را می‌بُرند و شکم به‌تنگناافتاده‌اش را بالا رانده‌اند. جنس بند جوراب‌های مادر حریر کلفت آبی روشن است با لاله‌هایی کم‌رنگ‌تر، و دو گیره‌ی پلاستیکی سفید و دو قلاب فلزی ضدزنگ دارند.

مادر جوراب‌ ابریشمی سیاه را روی میز می‌گذارد. جوراب‌های ابریشمی ساق‌های پهن و پانما دارند. آن‌ها از شیشه‌ی سیاه ساخته شده‌اند. پاشنه‌های گرد و پنجه‌های مربعی‌شکل ضخیم دارند. آن‌ها از سنگ سیاه ساخته شده‌اند.

مادر جوراب‌ ابریشمی سیاه را تا روی ران‌هایش بالا می‌کشد. لاله‌های کم‌رنگ‌ از همان‌جا تا روی شکم مادر شناورند. گیره‌های پلاستیکی سفید، سیاه می‌شوند و قلاب‌ها بسته.

مادر پنجه‌های پای سنگی‌اش را جمع می‌کند و پاشنه‌های سنگی‌اش را در کفش سیاهش فرو‌ می‌برد.

قوزک‌های پای مادر دو سیب‌آدم سنگی سیاه می‌شوند.

ناقوس همان واژه‌ی همیشگی را با لحنی زمخت و نامفهوم فریاد می‌زند. طنین ناقوس از گورستان به گوش می‌رسد. ناقوس به‌طور مداوم می‌تپد.

مادر حلقه‌ی گلی تیره‌رنگ ساخته‌شده از شاخ‌وبرگ کاج و گل‌های داوودی سفید در دست دارد. مادربزرگ رزاری10 پرسروصدایی از جنس سنگ‌ سفید همراه با تندیس گردی از مریم مقدّسِ خندان در دست دارد که رویش نوشته‌ای محو به خط مجاری باستان و دوران پادشاهی مجارستان حک شده است:

سپاس، مریم پاکدامن

رزاری از انگشت اشاره‌ی مادربزرگ آویزان است و مقابل مفصل سرخ و نحیفش تاب می‌خورد.

من دسته‌ای درهم‌گوریده از سرخس‌های آبی و تعداد اندکی شمع به سردی و سفیدی انگشتانم حمل می‌کنم.

پیراهن مادر چین‌های مشکی دارد. کفش‌های مادر هم‌گام با قدم‌های کوتاهش تق‌تق صدا می‌دهند. لاله‌های مادر دور شکمش شناورند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
گلابی‌های گندیده
تانگوی آتشین
وقایع‌نامه‌ی روستا
محور سیاه بلند
شب توکا
زیر پوست، اتاق‌های زیادی هست