معرفی و دانلود کتاب خاطرات

عکس جلد کتاب خاطرات
قیمت:
۱۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب خاطرات و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب خاطرات و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب خاطرات

روایتی طنزآمیز و خواندنی از تقابل دو نسل با تفکر و سبک زندگی متفاوت! کتاب خاطرات نوشته‌ی داستان‌نویس محبوب و پرفروش فرانسوی، دیوید فوئنکینوس، روایتگر ارتباط یک مادربزرگ دوست‌داشتنی و نوه‌اش است. این رمان اجتماعی یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های فرانسوی در سال‌های اخیر به شمار می‌رود.

درباره کتاب خاطرات:

چه می‌شود اگر متوجه شوید که پیش از مرگ پدربزرگ محبوب‌تان به اندازۀ کافی به او نگفته‌اید که چقدر دوستش دارید؟! این اتفاقی است که برای شخصیت اصلی داستان خاطرات رخ می‌دهد. او که علاقه‌ی بسیاری به مادربزرگ و پدربزرگش داشت، پس از فقدان پدر بزرگش، دلگرم خاطراتی از زبان مادربزرگ خود می‌شود.

دیوید فوئنکینوس (David Foenkinos) در کتاب خاطرات (The Memories) برشی از داستان زندگی پسری به نام رما را روایت می‌کند. رما 23 ساله است و به عنوان مسئول شیفت شب یک هتل کوچک در پاریس کسب درآمد می‌کند؛ اما رویایی بزرگ‌تر را در سرش می‌پرورداند. رما که سودای نویسندگی دارد، از هیچ تلاشی برای داستان نوشتن فروگذار نمی‌کند؛ اما در عین حال تخصصی در این زمینه ندارد و تنها با روایت‌های شفاهی مادربزرگش از خاطرات قدیمی، تمرین نویسندگی می‌کند.

مادربزرگ رما، مدلین، پیرزنی بذله‌گو و خوش‌مشرب است که 60 سال دارد و به عنوان یکی از دوستان صمیمی رما خودش را می‌شناسد، نه صرفا مادربزرگ او. مدلین که دل خوشی از زندگی ندارد و بخت تاکنون با او یار نبوده، اکنون بنا به تصمیم پسرش، پدر رما، باید در خانه سالمندان زندگی کند. مدلین و رما که عمیقا از این اتفاق ناراحت هستند فکری برای این وضعیت می‌کنند و داستان در این نقطه به اوج جذابیت خود می‌رسد.

مدلین صبح روزی با یک ساک دستی برای همیشه از آسایشگاه سالمندان می‌گریزد...!

سال 2014، فیلمی درام و کمدی به کارگردانی ژان پل روو، بر اساس این کتاب ساخته شد که با استقبال گستردۀ مخاطبان فرانسوی مواجه گشت.

خواندن کتاب خاطرات به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی دوستداران رمان‌های فرانسوی را به خواندن این کتاب جذاب دعوت می‌کنیم. همچنین علاقمندان داستان‌های درام از مطالعه کتاب خاطرات لذت خواهند برد.

با دیوید فوئنکینوس بیشتر آشنا شویم:

او یکی از خلاق‌ترین و پرفروش‌ترین نویسندگان معاصر فرانسوی از نگاه نشریه فیگارو است که در سال 1971 دیده به جهان گشود. دیوید فوئنکینوس علاوه بر داستان‌نویسی، به سایر فعالیت‌های ادبی همچون نمایش‌نامه‌نویسی و فیلم‌نامه‌نویسی نیز می‌پردازد و در دنیای تصویر نیز چهرۀ سرشناس و موفقی است. وی تحصیلاتش را در رشته موسیقی در دانشگاه سوربن به پایان رساند؛ اما فعالیت قابل توجهی در زمینه تحصیلی‌اش نداشت. در حقیقت علاقۀ بسیار دیوید به نوشتن، او را در مسیر دیگری قرار داد. فوئنکینوس با استعدادی خدادادی توانست به سرعت مخاطبان خود را بیابد و به یکی از 5 نویسنده برتر فرانسه در سال‌های اخیر تبدیل شود. از دیگر کتاب‌های دیوید فوئنکینوس می‌توان به «شارلوت»، «به سوی زیبایی» و «دو خواهر» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب خاطرات می‌خوانیم:

پس از چند ماه هرج‌ومرج، که رؤاى جهان رو به انهدام در آن همانند موش‌وگربه دنبال هم مى‌دویدند، شهر از نو پایه‌ریزى شد. پدربزرگم مدال افتخار دریافت کرد. همسرش، مات‌ومبهوت، در مراسمى که او در آن «عضو بزرگ نهضت مقاومت ملى فرانسه» نام گرفت، شرکت کرد. آن مدال سبب افتخار بود، اما مادربرزگم که از این راه به فعالیت‌هاى زیرزمینى همسرش پى برده بود، چندان به مدال اهمیتى نمى‌داد. او هرگز در این باره چیزى نمى‌دانست. بدتر اینکه هرگز شک هم نکرده بود. شوهرش بعضى شب‌ها دیر به خانه مى‌آمد، کسى نمى‌دانست دقیقا چه‌کارى انجام مى‌دهد، با اندوه به خودش گفته بود که شاید با زن دیگرى ملاقات مى‌کند، اما حتى یک‌بار هم به نهضت مقاومت ملى فرانسه فکر نکرده بود. خود را احمق مى‌دانست. پرسید: «چرا به من چیزى نگفتى؟ چرا من را از این‌ها آگاه نکردى؟» پدربزرگم پاسخ داده بود که نخواسته‌بود او را در خطر بیندازد. این مسئله هیچ ربطى به اعتمادکردن نداشت. او همیشه در پیداکردن واژگان مناسب توانایى شگفت‌انگیزى داشت. شاهد مثالش این است که وقتى مادربزرگم به اخمش ادامه داد، او گفت: «اما تو مى‌دانستى.»

«چه چیزى را؟ این که تو عضو مقاومتى؟ البته که نه، من نمى‌دانستم.»

«چرا. تو خیلى خوب مى‌دانستى که براى زندگى‌کردن با تو باید مقاوم بود.»

مادربزرگم لبخندى زد تا کدورت از بین برود. پدربزرگم او را بوسید؛ لبانش طعم روزهاى آینده را مى‌داد. آن‌ها سه فرزند داشتند، از جمله پدرم، که خودش هم فرزندى داشت و او من بودم. زندگى سپرى شد، تا اینکه قالب صابون کوچکى پدربزرگم را کشت.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب خاطرات
نویسنده
مترجممعصومه خطیبی بایگی
ناشر چاپینشر البرز
سال انتشار۱۳۹۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات312
زبانفارسی
شابک978-964-442-930-9
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب خاطرات

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب خاطرات

برای دریافت کتاب خاطرات و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.