معرفی و دانلود کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو

معرفی کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو

کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو نوشته‌ی الف پرویسن، از مجموعه قصه‌های خاله ریزه، ماجرای طنز پیرزنی به تصویر می‌کشد. او در تمام طول سال مشغول ماجراجویی است، اما در پایان سال چه کاری انجام خواهد داد؟ خاله ریزه سوار بر یک گربه می‌شود، یک مرغ او را به فرزندی می‌پذیرد، دوستش گوزن را نجات می‌دهد و کلی داستان جذاب دیگر که لحظات مفرحی را برای شما به ارمغان خواهند آورد.

درباره‌ی مجموعه قصه‌های خاله ریزه:

الف پرویسن (Alf Proysen) در این مجموعه، داستان‌های خاله ریزه یک زن بامزه و دوست داشتنی‌ را به تصویر می‌کشد که مشکلش هم مثل خودش بامزه است. او گاهی اوقات به اندازه سوزن کوچک می‌شود و با دردسرهای غول پیکر و بزرگ مواجه می‌شود. او در این موقعیت به جاهای مختلف می‌رود و ماجراجویی‌هایی خنده‌داری را تجربه می‌کند. خاله ریزه یک راز دیگر هم دارد! او وقتی کوچک می‌شود می‌تواند با حیوانات هم دوست شود و صحبت کند.

مجموعه قصه‌های خاله ریزه داستان‌هایی جذاب و طنزآمیز دارد که کودکان را به خوبی سرگرم کرده و لحظات مفرح و شادی را برای آن‌ها رقم می‌زند.

انیمیشن اقتباس شده از کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو:

مجموعه انیمیشنی با اقتباس از این کتاب در کشور ژاپن ساخته شده است؛ کارتونی خاطره‌انگیز که در ایران با نام «خاله ریزه و قاشق سحرآمیز» شناخته می‌شود.

کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو مناسب چه کسانی است؟

داستان خاله ریزه در آستانه سال نو (Mrs. Pepperpot's Year) برای کودکان سنین 7 تا 9 سال سرگرم کننده و خنده‌دار است.

در بخشی از کتاب خاله ریزه در آستانه سال نو می‌خوانیم:

هر سال چند روز مانده به عید کریسمس، ویترین فروشگاه‌ها پر از جوجه‌های نرم و کرکیِ مخصوص عید می‌شد. خاله‌ریزه هم برای بچه‌های اطراف پیغام می‌فرستاد که بدش نمی‌آید آن‌ها زحمت خرید را برایش بکشند. بچه‌ها هم خیلی خوشحال می‌شدند، زیرا خاله‌ریزه همیشه به آن‌ها شیرینی می‌داد و گاهی هم حتی به آن‌ها پول می‌داد تا خرج کنند.

بنابراین در این‌جور وقت‌ها صفی از بچه‌ها جلو در خانۀ خاله‌ریزه دیده می‌شد؛ ولی با تمام شدن عید و ناپدید شدن جوجه‌ها از توی ویترین فروشگاه‌ها، خاله‌ریزه دوباره خودش برای خرید از خانه بیرون می‌رفت.

حالا چرا خاله‌ریزه این‌کار عجیب را می‌کرد؟... اگر کمی صبر کنید به شما می‌گویم.

سال‌ها قبل در یک روز عید، خاله‌ریزه به ‌این فکر افتاد که جوجه پرورش دهد. او می‌توانست از یک جوجه‌فروشی چندتا جوجۀ یک‌روزه بخرد؛ ولی به‌خودش گفت: «جوجه نیاز به مادر دارد!»

بنابراین خاله‌ریزه پیش همسایه‌ها رفت و از آن‌ها یک مرغ کُرچ قرض گرفت. همۀ مرغ‌ها نمی‌خواهند جوجه بزرگ کنند. بعضی از آن‌ها وقت خودشان را صرف آراستن پرهایشان می‌کنند، دنبال غذا می‌گردند و هرجا جعبه‌ای دم دستشان باشد، توی آن تخم می‌گذارند؛ ولی مرغ کرچ تخم‌هایش را در لانه جمع می‌کند و روی آن‌ها می‌نشیند و با گرمای بدنش آن‌ها را گرم می‌کند و اگر کسی بخواهد تخم‌مرغ‌ها را بردارد خیلی ناراحت می‌شود.

فهرست مطالب کتاب

ماجرای مراسم سال‌ نو
بخت‌و‌اقبال خاله‌ریزه
خاله‌ریزه به «آرنه» کمک می‌کند
خانه‌تکانی بهاری
جوجه‌های عید
کوکو
خاله‌ریزه و دست‌فروش
شکار گوزن
آقای پپرپوت و وضعیت هوا
خاله‌ریزه در بیمارستان
کریسمس خاله‌ریزه
پی‌نوشت