معرفی و دانلود کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی

عکس جلد کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی
قیمت:
69500 تومان - 7.49€
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی

کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی نوشتۀ هیئون سئو لی، نگاهی فوق‌العاده به زندگی در یکی از بی‌رحم‌ترین و مخفی کارترین دیکتاتوری‌های جهان و ماجرای مبارزه هراس‌آور یک زن برای فرار از دستگیری و رساندن خانواده‌اش به آزادی است.

دختری با هفت اسم (The girl with seven names) در سال 2015 منتشر شد و خیلی زود جزو کتاب‌های پرفروش‌ نیویورک‌تایمز قرار گرفت. همچنین در همان سال نامزد جایزه بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد.

هیئون سئو لی (Hyeonseo Lee) که کودکی‌اش در کره شمالی سپری می‌شد یکی از میلیون‌ها نفری بود که در دام رژیم مخفی کار و ستمگر کمونیست روزگار می‌گذراندند. خانه کودکی‌اش در مرز چین او را در شرایطی فراتر از حدود کشور محصورش قرار می‌داد و وقتی قحطی دهه 1990 آمد او شروع به تفکر، پرسشگری و درک این نکته کرد که در سراسر عمرش شستشوی مغزی شده است. با توجه به میزان فقر و بیچارگی اطرافیانش متوجه شد که کشورش نمی‌تواند چنان که می‌گفتند «بهترین کشور روی زمین» باشد.

هنگامی که به سن هفده سالگی رسید تصمیم گرفت از کره شمالی بگریزد. در مخیله‌اش هم نمی‌گنجید که برای اینکه باز هم کنار خانواده‌اش باشد باید دوازده سال صبوری کند.

هیئون سئو لی دربارۀ این اثر می‌گوید:

«داستانی که می‌گویم برای افرادی مثل من که در کرۀ شمالی به‌ دنیا آمده و از آن فرار کرده‌اند داستان عجیبی نیست. اما می‌توانم تأثیرش را در افراد حاضر در این همایش ببینم. شوکه شده‌اند. احتمالاً از خودشان می‌پرسند چرا هنوز چنین کشوری در دنیا وجود دارد.

شاید درک این واقعیت برایشان سخت‌تر هم باشد که من چطور هنوز عاشق کشورم هستم و دلم برایش تنگ شده، برای کوه‌های برفی‌اش، برای بوی نفت سفید و زغا‌ل‌سنگ، برای دوران بچگی‌ام، آغوش امن پدرم و خوابیدن کف زمین‌های گرم. درست است که زندگی جدیدم راحت است، اما هنوز هم دختری هستم اهل هیسان که آرزو دارد همراه خانواده‌اش در رستوران موردِ علاقه‌شان نودل بخورد. دلم برای دوچرخه‌ام تنگ شده، و برای منظرۀ رودخانه‌ای که به چین می‌رود.

ترک‌ کردن کرۀ شمالی به ترک‌ کردن هیچ کشوری شباهت ندارد. بیشتر شبیه رفتن از جهانی دیگر است. هر چقدر هم از آن دور شوم، باز هم جاذبه‌اش رهایم نخواهد کرد. حتی برای کسانی که در آن کشور، رنج زیادی کشیده‌اند و از جهنم فرار کرده‌اند هم ممکن است زندگی در دنیای آزاد چنان دشوار باشد که برای کنار آمدن با آن و یافتن خوشبختی دست‌وپا بزنند. حتی بعضی از آن‌ها تسلیم می‌شوند و به زندگی در آن جای تاریک برمی‌گردند-درست مثل خود من که وسوسه شدم برگردم، آن‌ هم بارها.

اما واقعیت این است که من نمی‌توانم برگردم. درست است که رؤیای آزادی کشورم را در سر می‌پرورانم، اما کرۀ شمالی هنوز بعد از گذشت سالیان سال، مثل همیشه، کشوری بسته و ظالم است، و اگر زمانی برسد که بتوانم با امنیت خاطر به آن برگردم، احتمالاً در کشور خودم غریبه‌ خواهم بود.

حالا که این کتاب را بازخوانی می‌کنم، می‌بینم که این داستان بیداری من است، داستان بلوغی طولانی و دشوار. به این واقعیت دست یافته‌ام که به‌ عنوان یک فراری از کرۀ شمالی، در جهان، غریبه محسوب می‌شوم، یک تبعیدی‌. هر قدر هم تلاش کنم تا خودم را با جامعۀ کرۀ جنوبی وفق بدهم، باز هم فکر نمی‌کنم به‌ طور کامل به‌ عنوان شهروند کرۀ جنوبی پذیرفته بشوم. از این مهم‌تر اینکه، خودم هم این هویت را قبول ندارم. من خیلی دیر به کرۀ جنوبی رفتم، در بیست‌وهشت‌ سالگی. ساده‌ترین راه برای حل مسئلۀ هویتم این است که بگویم کره‌ای هستم. اما چنین کشوری وجود ندارد. کرۀ واحدی وجود ندارد.»

در بخشی از کتاب دختری با هفت اسم می‌خوانیم:

با صدای گریۀ مادرم از خواب بیدار شدم. مین‌هو، برادر کوچکم، هنوز روی زمین کنار من خواب بود. ناگهان پدرم سراسیمه وارد اتاق شد و فریاد زد «بیدار شین!»

دست‌های ما را کشید، هُلمان داد و از اتاق بیرون کرد. مادرم پشت‌ سرش بود و مثل بید می‌لرزید. آسمان صاف بود. غروب شده بود و هوا رو به تاریکی می‌رفت. مین‌هو هنوز گیج خواب بود. به خیابان رفتیم و سرمان را سمت خانه چرخاندیم. تنها چیزی که به چشم می‌خورد دود سیاه روغنی بود که از پنجرۀ آشپزخانه بیرون می‌زد و شعله‌های سیاه آتش که روی دیوارهای بیرون خانه زبانه می‌کشید.

در کمال تعجب دیدم پدرم با عجله سمت خانه برگشت.
صدای غرش عجیبی مثل هجوم طوفان از داخل خانه به‌ گوش رسید. صدایی مثل بوم. کاشی‌های یک قسمت از سقف فرو ریخت، و گلوله‌ای از آتش مثل یک گل نارنجی‌ رنگ شن به آسمان پرتاب شد و خیابان را روشن کرد. یک قسمت از خانه غرق در آتش شد و دود غلیظ و سیاهی از بقیۀ پنجره‌ها بیرون زد.

پدرم کجا بود؟
در یک چشم‌به‌هم‌زدن تمام همسایه‌ها دورمان جمع شدند. یک نفر با سطل روی آتش‌ آب می‌ریخت-انگار با این کارش آتش‌سوزی مهار می‌شد. صدای غژغژ‌ کردن و از هم‌ گسیختن چوب‌ها بلند شد و بعد هم کل سقف آتش گرفت.

گریه نمی‌کردم. حتی نفس هم نمی‌کشیدم. چرا پدرم از خانه بیرون نمی‌آمد؟
شاید فقط چند ثانیه گذشت اما مثل چند ساعت طول کشید. ناگهان از خانه بیرون آمد و سمت ما دوید. بدجور سرفه می‌کرد. تمام هیکلش از دود، سیاه شده بود و صورتش از روغن برق می‌زد. در هر دستش دو قاب مستطیلی بود.

فهرست مطالب کتاب

سخن نویسنده
مقدمه
پیش‌گفتار
بخش اول: بهترین کشور دنیا
فصل اول: قطاری در دل کوهستان
فصل دوم: شهری در مرز جهان
فصل سوم: چشمان روی دیوار
فصل چهارم: زن سیاه‌پوش
فصل پنجم: مرد زیر پل
فصل ششم: کفش‌های قرمز
فصل هفتم: شهر توسعه‌یافته
فصل هشتم: عکس اسرارآمیز
فصل نهم: کمونیست خوب بودن
فصل دهم: سرزمین سنگی
فصل یازدهم: این خانه نفرین شده است
فصل دوازدهم: فاجعه‌ای روی پل
فصل سیزدهم: پرتویی بر دریای تاریک
فصل چهاردهم: قلب بزرگ از تپیدن ایستاد
فصل پانزدهم: دوست‌دختر یک تبهکار
فصل شانزدهم: زمانی این نامه را می‌خوانی که پنج نفر از ما دیگر در این دنیا نخواهیم بود
فصل هفدهم: نورهای چانگبای
فصل هجدهم: روی یخ
بخش دوم: در قلب اژدها
فصل نوزدهم: دیدار با آقای آهن
فصل بیستم: حقایقی درمورد وطن
فصل بیست‌ویکم: خواستگار
فصل بیست‌ودوم: دام ازدواج
فصل بیست‌وسوم: دختر شنیانگ
فصل بیست‌وچهارم: تماسی پر از عذاب وجدان
فصل بیست‌وپنجم: دو مرد اهل کرۀ جنوبی
فصل بیست‌وششم: بازجویی
فصل بیست‌وهفتم: نقشه
فصل بیست‌وهشتم: دستۀ تبهکار
فصل بیست‌ونهم: آرامش نور مهتاب
فصل سی‌ام: بزرگ‌ترین و پرشتاب‌ترین شهر آسیا
فصل سی‌ویکم: زن شاغل
فصل سی‌ودوم: ارتباط با هیسان
فصل سی‌وسوم: درددل با خرس عروسکی
فصل سی‌وچهارم: شکنجه‌دادن مین‌هو
فصل سی‌وپنجم: شوک عشقی
فصل سی‌وششم: مقصد سئول
بخش سوم: سفر به تاریکی
فصل سی‌وهفتم: به کره خوش‌ آمدید
فصل سی‌وهشتم: زن‌ها
فصل سی‌ونهم: خانۀ وحدت
فصل چهلم: مسابقۀ یادگیری
فصل چهل‌ویکم: در انتظار سال ۲۰۱۲
فصل چهل‌ودوم: مکانی برای ارواح و سگ‌های هار
فصل چهل‌وسوم: وضعیت بغرنج
فصل چهل‌وچهارم: سفر شبانه
فصل چهل‌وپنجم: زیر آسمان گستردۀ آسیا
فصل چهل‌وششم: گم‌شدن در لائوس
فصل چهل‌وهفتم: به هر قیمتی
فصل چهل‌وهشتم: مهربانی غریبه‌ها
فصل چهل‌ونهم: سیاست رفت‌وآمد
فصل پنجاهم: انتظار طولانی برای آزادی
فصل پنجاه‌ویکم: چند معجزۀ کوچک
فصل پنجاه‌ودوم: آمادۀ مرگ هستم
فصل پنجاه‌وسوم: زیبایی یک ذهن آزاد
پس‌گفتار

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی
نویسنده
مترجمالهه علوی
ناشر چاپیانتشارات کتاب کوله پشتی
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات432
زبانفارسی
شابک978-600-461-131-2
موضوع کتابکتاب‌های زندگی نامه
قیمت نسخه الکترونیک
69500 ت - 7.49 یورو
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی

Hana
۱۳۹۸/۹/۲۹
داستانی فوق العاده زیبا و احساسی بود.
در کمتر از 3روز تمومش کردم.
همیشه دلم میخواست راجع به این کشور و مردمش بیشتر بدونم قبلا مستندی از کره شمالی دیده بودم ولی این کتاب دید تازه و روشن تری بهم داد.
سرسختی دختر و تلاش‌های بی‌وقفش واقعا قابل تحسین بود هیچوقت تسلیم نشد واسه هدفش سخت جنگید و در موفق
نهایت شد.
مادرشم هوش و ذکاوت خوبی داشت تو حیاتی‌ترین لحظات بهترین تصمیم هارو میگرفت و خانوادشو بارها نجات داد قطعا دختر هم این هوش رو از مادرش به ارث برده بود.
واقعا زندگی مردم کره شمالی خیلی دردناکه همه‌ی زندگیشون در ترس و اضطراب میگذره اصلا نمیدونن آزادی چیه اینقدر شست و شوی مغزی دادنشون که وقتی با دنیای جدید و آزادی روبرو میشن به سختی میتونن با شرایط جدید خودشونو وفق بدن و لذت ببرن.
یه نکته دیگه هم از کتاب جالب بود با توجه به میزان رفاه و آسایش هر کشور در یک بازه زمانی یکسان چقدر سطح دغدغه‌های مردمشون میتونه متفاوت باشه تو یه کشور واسه یه وعده غذایی موندن چیزی واسه خوردن ندارن سرپناه ندارن یجاهم دنبال عمل‌های زیبایی و مد و... هستن
امیدوارم هرچه زودتر کره شمالی ازین وضعیت بد رهایی پیدا کنه و دوتا کره متحد شن
هیچ جای دنیا جنگ و فقر نباشه همه در صلح و آرامش زندگی کنن.
Amirhamzeh Rafiee
۱۳۹۷/۱۰/۱۷
این جمله‌اش فوق العاده بود، حقوق بشر تو اون کشور فقط واسه یه نفر اجرا میشه اونم رهبر کره بود،
Akef Moazez Lesko
۱۳۹۸/۹/۱۳
مدتها بود که میخواستم کتابخوان بگیرم ولی بایستی خودم رو با واندن کتابی دیجیتال می‌سنجیدم تا اینکه تو فرودگاه مهرآباد این کتاب نظرم رو جلب کرد. از کتابراه سریع خریدم و امشب تمومش کردم.
نخست اینکه خوندنش خیلی راحت بود و این برایم جالب بود.
بعد اینکه کتابی را برای شروع انتخاب کرده بودم که عالی بود و
از این بابت خرسندم. البته فکرش رو میکردم زیبا باشه ولی بیش از انتظارم بود. در نهایت با جمله‌ای که برایم جالب بود این کتاب رو حتماً پیشنهاد می‌کنم:
در این کتاب میخوانیم:
طبق گفتۀ آندری لانکو تاریخ‌شناس، رژیمی که تمایل دارد انسان‌های زیادی را بکشد تا در عرصۀ قدرت بماند، تا مدت زیادی قدرتمند باقی خواهد ماند.
سپاس از کتابراه
ماریان مهر
۱۴۰۲/۱۲/۸
شناخت نحوه زندگی در کره شمالی به نظر من نه تنها جالبه، بلکه خیلی هم مفیده، به قول لقمان که میگه ادب از بی ادبان آموخته، با خوندن وضع زندگی مردم کره شمالی میتونیم آزادی یاد بگیریم نکته مهم دیگه این کتاب شناخت سیاست دیگر کشورها در مواجهه با دیکتاتوری‌ها هستش، وقتی می بینیم در مقابل فشارها و توحش چنین دولت‌هایی حکومت‌هایی مانند چین در پی منافع خودشون، به اعمال این فشارها کمک می‌کنند، دید متفاوت تری به حقوق بشر پیدا می‌کنیم. نکته جالب دیگر کتاب حضور امید و تعلق خاطر مردم کره شمالی به خانمان جهنمی شون هست، که حتی بعد از فرار از ان جا، هنوز هم تعلق خاطر رو به ان کشور حس می‌کنند، از نکات جالب دیگه در این کتاب میشه دریافتن رابطه مستقیم فساد حکومتی با تعریف جرم توسط مردم رو بیان کرد، زمانی که حکومتی فاسد باشه، پاره کردن اشتباهی عکس رهبر کشور در یک روزنامه، حکم مرگ رو داره، اما رشوه دادن و حتی تجارت شیشه و مواد مخدر جرم کوچیک و بی ارزشیه و انسان‌های معمولی هم باهاش با راحتی مواجه میشن. وقتی فشارهای‌های حکومتی زیاد باشه، انسان‌ها نسبت به هم سنگدل میشن، و برای حفظ بقای خودشون، راحت زیرپای هم نوع خودشون رو خالی می‌کنند و....
زیبا طاهری نیا
۱۴۰۲/۳/۲۴
کتاب بسیار خوبی ست برای کسانی که کنجکاو در نوع زندگی مردم کره شمالی هستند از جمله خودم، سپاس از ترجمه روان سرکار خانم علوی، کتابی بدون حاشیه و توصیفاتی اضافی، آموزنده، آشنایی با حکومتهای دیکتاتوری و شستشوی مغزی مردم از کودکی، و فساد و رشوه و.... از راس هرم تا انتها که به مردم میرسد، زندگی رباتهایی به ظاهر انسان که در یک موقعیت جغرافیایی محبوس هستند و (دقیقا یاد مثالی در مورد قورباغه هامیافتم اگر درون قابلمه‌ای اب جوش باشد نمیتوان قورباغه را درون آن انداخت ولی اگر قورباغه‌ها درون قابلمه با آب باشند بعد حرارت رو کم کم بدیم قورباغه‌ها متوجه داغی آب نمیشن کم کم پخته میشن بعد میمرن) حکایت مردم کره شمالی ست، در این منجلاب دختری که با کنجکاوی کودکانه پا را فراتر از مرزها میگذارد تا ب زندگی معمولی و آزاد یه انسان معمولی برسد و تحمل مشقات و اراد ه راسخ برای رسیدن به هدف که باید آفرین گفت مخصوصا برای نجات مادر و برادر، ود پایان ممنون از تیم کتابراه که این کتاب را در اختیار خوانندگان قرار دادید.
اسرین رستگاری
۱۴۰۱/۸/۵
سلام به همگی
اول از همه ممنون از ترجمه روان خانم الهه علوی که باعث شد این کتاب و بیوگرافی ارزشمند رو بخونم.
یکی از استادای بزرگ موسیقی ۲ سال قبل به من پیشنهاد کرد حتما این کتاب رو بخونم ولی من هی پشت گوش انداختم. خوشحالم که بالاخره موفق شدم بخونمش.
هیئون سئو لی محیط خانواده و اجتماع کره شمالی
رو به خوبی به تصویر کشیده ولی اینم درنظر بگیریم که اونا از قشر متوسط به بالای جامعه بودن پس وای به حال طبقات پایین تر و..
تصویر دردناکی از سختی و جهل کره شمالی برام تداعی شد و واقعا آدمی تا چه اندازه میتواند زندانی قدرت یک دیکتاتور و بدنبالش ذهن خودش باشد. چه زندگی‌هایی که بیهوده تلف میشوند. هیئون سئو لی دختری بلندپرواز، باهوش و خستگی ناپذیر بود. محکم و قوی و با اصول و با اخلاق بود و از شانس هاشم نهایت استفاده رو کرد.
کتاب ارزشمندیه بخونیدش حتما یه چیزایی برای یادگیری برای همه داره.
لیلی
۱۴۰۱/۱۰/۲۵
در طول عمرمون قصه هاى زیادى از مردمان مختلف با قوم و ملیت هاى مختلف رو خوندیم یا شنیدیم اما متفاوت‌ترین قصه، قصه ى مردان و زنانیه که در کابوسى وحشتناک و مخوف به نام *کره شمالى* زندگى مى کنن, که دارن شان و یا ار. ال استاین هم نمى تونن همچین جهان ترسناکى رو حتى در داستان هاى خودشون خلق کنن. تنها کارى که از دستمون بر میاد غافل نشدن ازمردم کره شمالى تنها از راه شنیدن صداشونه. دوتا خوبى داشت این کتاب: ١- اطلاعات خیلى خوبى در مورد فرهنگ مردم کره شمالى به دست اوردم حالا جدا از بخش سیاسى کره شمالى که همه ى ما کم و بیش مى دونیم چطورى ان همیشه دوست داشتم بدونم مردم کره شمالى چطورى زندگى مى کنن و روزگار مى گذرونن، به چى فکر مى کنن، اعتقادات و سنت هاشون چیه. ٢- من اهل خوندن زندگى نامه نیستم ولى از بس زندگى خانم هیئون سئولى پرفراز و نشیب.
محمد غلامی
۱۳۹۷/۱۱/۲۲
قطعاخوندن این کتاب روبه دوستانم پیشنهاد میکنم بیان کتاب بنظرم من جذاب بودوزمانیکه شروع به خواندن میکردم باهمه خستگی دوست داشتم داستان را پیگیری کنم دومین مطلبی که برای من واقعا جالبه سعی و تلاش دختری تنهااونم درانبوهی از مشکلات که این میتونه خودش برای بسیاری از جوانان درس باارزشی باشه ودر آخر حکومت همراه باخفقان کره شمالی وازطرف دیگرحکومت کره جنوبی یک سرزمین یک ملت یک آب و خاک یکی مرتبط با غرب وپایبندبه اصول دمکراسی و دیگری غرق درطزوتفکرات باطل و پوسیده کمونیست و بلوک شرق تفاوتهااززمین تا آسمان وازبعضی جهات اتفاقات پیش آمده درکشوربی شباهت به کره شمالی نیست که جای افسوس فراوان داره
رحمان زمانپور
۱۳۹۹/۸/۲۸
این کتاب خیلی خوبه، و شاید خیلیا بگن شبیه ایران خودمونه اممم آره یه جورایی شبیه هست اما من دعا میکنم کشورمون سریعتر اصلاح بشه و مدیرا آدم بشن بخدا حیفه کشور به این خوبی که ما داریم همه چی داریم همه چی... فقط کافیه ارتباطامون به دنیا وصل بشه و بتونیم راحت تجارت و تولیدمونو بالا ببریم، من شک ندارم ما اگه کشور به دنیا وصل بشه خیلی سریع پیشرفت میکنیم چون پایمون خیلی قویه... اما این کتاب با ماجراهای جذابش به ما نشون میده باید تلاش کنیم و ناامید نشیم من یه استادی داشتم خدا رحمتش کنه همیشه میگفت هیچ وقت برای شروع دیر نیست... حتما این کتابو بخونین.
صدیقه عبدالهی
۱۳۹۷/۱۰/۹
کتاب بسیار آموزنده و تامل برانگیزیه. هرگز فکر نمیکردم مردم کره اینقدر توی فضای خفقان و دیکتاتوری بوده باشن. کتاب بخوبی فضای حاکم بر جامعه کره شمالی در دهه ۱۸۹۰ و بعد از اون رو به تصویر میکشه گویی خواننده در کوچه و خیابانهای هیسان راه میره! فرهنگها و طرز تفکرها به گونه جذابی بیان و تفسیر شده اونقدر که خواننده دلش نمیخواد کتاب رو زمین بگذاره. رهبر کبیر و رهبر عزیز کاملا برخلاف تصور من بودند و خوشحالم کتابراه کتابهایی رو دراختیار ما قرار میده که دید ما رو وسعت میده. حتی دختر ۱۱ ساله من هم براحتی با کتاب ارتباط برقرار کرده. خانواده ما بیصبرانه منتظر نسخه صوتی این کتاب هستند.
Haniyeh R
۱۴۰۲/۱/۳
کتاب به حدی جذاب بود که تا پنج صبح برای تمام کردنش بیدار موندم. نویسنده قدم به قدم شما رو با خودش در مسیر فرار از کره شمالی همراه میکنه. شما همه ترس‌ها، اضطراب‌ها، استرس‌ها و هیجانات هیئون رو کاملا حس می‌کنید و شرایط سخت مهاجران کره شمالی رو کاملا درک می‌کنید. این کتاب عمق سختی پناهجویان رو کاملا عریان به ما نشون میده به این امید که ما در قضاوت هامون در مورد این افراد بیشتر دقت کنیم.
همچنین شما به این درک می‌رسید که برخی چیزهایی که در زندگی کاملا برای ما عادی شده چطور برای بعضی آدم‌ها در برخی نقاط جهان چیزی شبیه آرزو هست.
کتابیه که صد در صد ارزش خواندن داره.
melika ahmadi
۱۳۹۷/۱۰/۵
واقعا کتابیه که نباید از دستش داد.. زندگی و باور‌های مردم در کره شمالی.. همیشه برام سوال بود که چجوری زندگی میکنن مردم این کشور.. باور‌هایی که در کشور‌های دیکتاتوری به خورد مردم میدن.. صحنه‌های نفس گیر و جذاب و استرس آور فرار و نهایتا پایانی خوب برای نویسنده کتاب.. گاهی بعضی قسمت‌ها انقدر دلهره آور و پر استرس بود که انگار از روی یه فیلم نوشته شده و نمیشد باور کرد که اینها سرنوشت یک فرده..
Puya Persia
۱۴۰۱/۸/۱۷
یکی از فوق العاده‌ترین کتاب‌هایی در این زمینه بود که خوندم در چهار شب تمومش کردم اینقدر داستانش جالب بود که یهو میدیدم ساعت دو شب و من دارم کتاب میخونم همیشه دلم میخواست درباره مردم کره شمالی بیشتر بدونم یه چیزای کمی از اینترنت خوندم اما کامل نبودن این کتاب باعث شد اطلاعاتم بیشتر بشه وچه زندگی سختی دارن مردم کره شمالی از همه چیز محرومن و برای مردمی که از کره شمالی فرار میکنن اون آزادی که دارن درکش براشون سخته اگه تو کشورشون بمونن یه سختی‌هایی دارن اگه فرار کنن دوری خانواده براشون غیر قابل تحمله در هر دوصورت سختی همیشه همراهشون هست
Fateme Morshedi
۱۳۹۹/۲/۱۳
این کتاب باعث شد به چیزای زیادی فکر کنم به چیزایی که تو عمرم حتی بهشون توجه نکردم و قطعا یکی از چیزایی که این کتاب بهم ثابت کرد دروغ بودن کلمه "شانس" و معنا بخشیدن به اینکه خدا همیشه هوامونو داره هست! مهم نیست ما چه دینی داشته باشیم اون در هر صورت کمکمون میکنه طوری که مین یونگ تونست یکی از پس بر که مشکلاتی بیاد یکیشم ممکنه برای آدمی مثل من که زندگی معمولی و رویتینی داره فکر کردن بهش وحشتناک باشه و تنها چیزی که میتونم بگم اینه که واقعا از خوندش لذت بردم! احساسات مختلف و تجربه کردم درد، عشق به وطن، خانواده، ترس
امیر باقری
۱۴۰۱/۳/۲۱
از بین کتاب‌هایی که درباره افراد فراری از کره شمالی دیدم این بهترین کتاب است در عین شناخت قابل قبولی که از کره به شما ارائه میدهد داستان جذابی هم دارد به علاوه اینکه نسبتا جدیدتر از دیگر کتاب‌های در این زمینه است (رهبر عزیز، آکواریوم‌های پیونگ یانگ، فرار از اردوگاه ۱۴ و...)
سخنرانی نویسنده کتاب و
در Ted talk باعث شد در خواندن این کتاب تعلل نکنم علاوه بر این کتاب
کتاب نیم دانگ پیونگ یانگ رضا امیرخانی هم پیشنهاد میشود
خود این خانم نویسنده هم روحیه بسیار قوی سرسخت داشتند و یاعث ایجاد انگیزه در من شدند!
مشاهده همه نظرات 347

راهنمای مطالعه کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی

برای دریافت کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.