معرفی و دانلود کتاب دردونه جمال باجی

معرفی کتاب دردونه جمال باجی

کتاب دردونه جمال باجی، رمانی تاریخی است که علی دین محمد آن را به رشته‌ی تحریر درآورده است. نویسنده در این اثر با شرح زندگی برادر نایب‌الحکومه‌ی فارس در دوران قاجار، نمایی زنده و روشن از شرایط مردم در آن دوران را تصویر می‌کند و طی روایتی گرم و صمیمی از دغدغه‌ها و مسائلی می‌گوید که در دنیای امروز نیز ملموس و قابل درک‌اند.

درباره‌ی کتاب دردونه جمال باجی

علی دین محمد در آغاز کتاب دردونه جمال باجی، با شرحی تصویری از ولوله‌ای می‌گوید که تمامی اهل خانه، از خدمتکارها گرفته تا صاحب‌خانه و اطرافیان را به تکاپو انداخته است. ماجرا به این شرح است که جمال‌باجی، همسر دردانه‌ی ضیاءخان، از بزرگان ولایت فارس در نوزدهمین روز از ماه رجبِ سال 1302 قمری، در هوای مطبوع شیراز بعد از نماز صبح درد زایمان را کم‌کم در وجودش احساس می‌کند و حالا ساعت‌هاست که در حال درد کشیدن است، به این امید که بعد از دو بار از دست رفتن بچه‌ی درون شکمش، این بار به سلامت بزاید.

نویسنده با جزئیاتی تمام و کمال، شور و اضطراب حاکم بر خانه را به تصویر می‌کشد و در این بین به مرور مخاطب را با شخصیت‌های داستانی آشنا می‌کند که اولینِ آن‌ها، ضیاءخان برادر ابوالحسن خان مشیرالملک، نایب‌الحکومه‌ی فارس است. او گوشه‌ای دل‌نگران به انتظار تولد فرزندش نشسته و در سویی دیگر گلین‌خانم، خواهر بزرگش در حال تشر زدن به خدمه است.

به مرور، شخصیت‌های دیگر، وارد داستان کتاب دردونه جمال باجی می‌شوند و نویسنده با بهره‌گیری از قلم توانمند خود و استفاده از لهجه‌ی شیرازی، داستانی دلنشین خلق می‌کند تا در خلال داستان‌سرایی، گوشه‌ای از زندگی و دغدغه‌های مردم طبقات مختلف در دوران قاجار را ترسیم کند. چراکه معتقد است با وجود تغییر ظاهر و پوشش مردم، باطن و روحیات همچنان به همان شکل در حال تکرارند و به همین سبب این مسائل را می‌توان در عصر حاضر نیز به چشم دید.

با اینکه علی دین محمد با تکیه بر مطالعات تاریخی، دست به نگارش رمان دردونه جمال باجی زده اما از قوه‌ی تخیل نیز بسیار بهره برده است تا بیش از آنکه بر شرح مستندگونه‌ی تاریخ متمرکز شود، بتواند داستانی گیرا و در عین حال سرشار از گره‌های داستانی پیش روی مخاطب قرار دهد. گفتنی‌ست که این رمان خواندنی و دلنشین با تلاش نشر زرین اندیشمند راهی بازار کتاب شده و در دسترس مخاطبان علاقه‌مند قرار گرفته است.

کتاب دردونه جمال باجی برای چه کسانی مناسب است؟

چنانچه از خواندن داستان‌هایی که گذشته را به تصویر می‌کشند، لذت می‌برید و دلتان می‌خواهد همراه با روایتی دلنشین قدم به قدم در کوچه‌های تاریخ قدم بزنید، پس خواندن این رمان را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب دردونه جمال باجی می‌خوانیم

روز پر شور و هیاهو شهر و خصوصاً منزل ضیاء به دمدمای غروب رسیده و مردان کارگر خسته و ژولیده از کار روزانه سلانه سلانه راه کوچه‌ها برای رسیدن به خانه را طی می‌کردند. برخی از زنان محل برای خنک شدن فضای خانه و استقبال از آقای منزل مقابل خانه را آب‌پاشی کرده و بوی نم خاک مشام هر رهگذری را نوازش می‌دهد.

هیاهوی و بازیگوشی بچه‌های قد و نیم قد تو کوچه پس کوچه‌ها کاملاً به چشم می‌آید.

از انتهای کوچه‌ای، مش کاظم و سه زن در پشت سرش سلانه‌سلانه حرکت می‌کنند. این سه زن، منیر و هاجر به‌همراه اکرم کلفت خانه هستند که چادر بلند مشکی و روبندی بر صورت دارند. البته برای معلوم بودن و تمیز دادن رتبه زن‌ها در محل و گذر و بین مردم، روبندهای منیر و هاجر سفید بود و روبند اکرم قهوه‌ای که گاهی مشکی هم میشد. طبق قول و قرار با هاجر و اصرار زیاد ضیاء به منیر خانم برای جبران زحمات و هدیه بدنیا آمدن بچه، قرار شد مش کاظم آن‌ها را به بازار برده و در خرید و گردش از بازار راحتشان بگذارد و هر چی دوست داشتند بخرند. اکرم نیز در معیّت منیر و هاجر و احیاناً کمک و بارکشی همراهشان باشد. مش کاظم عاقبت اندیشی کرده و با فرض اینکه خرید خانمهای منزل زیاد و سنگین شود، قاطری را بدنبال خودش می‌کشید.

با آنکه در اغلب مواقع، زنان در انظار و رفت و آمد بیرون از خانه با هم حرف و گفتگویی نداشتند و تمام طول گذر از کوچه و محلات ساکت و سربزیر بودند و صد البته چشمانشان مانند دوربینی از زیر برقع روبند، همه مسائل و اتفاقات بیرون از خانه را ضبط و ذخیره می‌کرد تا در داخل منزل و وقت مناسب هم صحبتی پیدا شود و کل حوادث و اتفاقات دیده شده را تفسیر و تعبیر کنند، اما هیاهو و معرکه بچه‌های ریز و درشت و شیطنت‌های بازیگوشی آن‌ها در گذر و کوچه، باعث تفریح و تفنّن منیر و هاجر شده و علی‌الخصوص حالا که با آمدن گل پسری ملوس، عمه و خاله شده بودند، مدام به قیاس دُردانه خودشان با بچه‌های دوربرشان پرداخته و خیلی آهسته که کسی متوجه نشود زمزمه‌کنان با هم صحبت می‌کردند.