معرفی و دانلود کتاب روابط متکامل زن و مرد

معرفی کتاب روابط متکامل زن و مرد

کتاب روابط متکامل زن و مرد نوشته‌ی علی صفایی حائری با نگاهی عمیق و الهام‌گرفته از آیات و روایات، به بررسی ازدواج، وظایف همسران، تفاوت نقش‌ها، مسئله‌ی حجاب و تساوی زن و مرد می‌پردازد. اثری کاربردی و تأثیرگذار برای جوانان، زوج‌ها و علاقه‌مندان به روابط انسانی و معنوی که به‌ دنبال ساختن زندگی مشترکی متعادل، آگاهانه و معنادار هستند.

درباره‌ کتاب روابط متکامل زن و مرد

کتاب روابط متکامل زن و مرد نوشته‌ی علی صفایی حائری اثری است خواندنی و تأمل‌برانگیز درباره‌ی مهم‌ترین رابطه‌ی انسانی: ازدواج. این کتاب حاصل دو نوشتار و یک سخنرانی از استاد صفایی است که با نگاهی ژرف و بی‌آلایش، مفاهیم بنیادینی همچون ارزش ازدواج، وظایف متقابل همسران، تساوی زن و مرد، مسئله‌ی حجاب و آزادی‌های مشروع را بررسی می‌کند. نویسنده با بیانی دقیق مخاطب را از سطح بحث‌های ظاهری و کلیشه‌ای به عمق مفاهیم انسانی و ازدواج می‌برد.

در کتاب روابط متکامل زن و مرد ازدواج نه صرفاً یک قرارداد اجتماعی بلکه پیوندی مبتنی بر شناخت، مسئولیت‌پذیری و رشد روحی و فکری دانسته می‌شود. علی صفایی حائری با استناد به آیات و روایات و همچنین تجربه‌ی زیسته، از مخاطب می‌خواهد تا با بیداری دل و درک درست از هدف ازدواج، به‌ دنبال رابطه‌ای متعادل، انسانی و معنوی باشد. او تفاوت میان «نقش» و «شغل» زن و مرد را گوشزد می‌کند و تأکید دارد که برابری حقوق به معنای یکسان‌سازی وظایف نیست بلکه تفاوت‌ها باید در جهت تکامل متقابل به کار گرفته شوند.

بیان عمیق و در عین حال لطیف نویسنده باعث شده تا مفاهیم سنگین و چالش‌برانگیزی مانند دیه، ارث، حجاب و آزادی به شیوه‌ای قابل فهم، دلنشین و متناسب با زندگی امروز ارائه شوند. صفایی حائری در کنار تحلیل عقلانی، از زبان روایی نیز بهره می‌گیرد و با مثال‌هایی چون قصه‌ی شتر و روباه، ازدواج‌های بدون بصیرت را به‌ تصویر می‌کشد.

کتاب روابط متکامل زن و مرد از علی صفایی حائری راهنمایی کوتاه و عمیق برای داشتن ازدواجی آگاهانه و مبتنی بر سنت‌های الهی است که توسط انتشارات لیله‌ القدر منتشر شده است.

کتاب روابط متکامل زن و مرد برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب روابط متکامل زن و مرد برای جوانان در آستانه‌ی ازدواج، زوج‌های دغدغه‌مند و همه‌ی کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از روابط انسانی و حقوق زن و مرد هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب روابط متکامل زن و مرد می‌خوانیم

چه وقت ما دین را اساس قرار مى‌دهیم؟ ما یک موقع مى‌گوییم به دین احتیاجى نداریم. علم من، تجربه‌ی من، عقل من، فلسفه‌ی من، عرفان من یا غرایز من براى حل و فصل مسائل زندگى من کافى هستند. با این دید، من دیگر خدا را، اگر هم باشد، دین را، حتى اگر بپذیرم، لازم‌الاجراء نمى‌دانم، یا در محور و در متن زندگى‌ام قرار نمى‌دهم. بر اساس او کارى نمى‌کنم. مبنا نمى‌شود. چیزى است در کناره زندگى‌ام، چون؛ من بدون او مى‌توانم. بحث اثبات خدا نیست. خدا هست، پیغمبر هم هست، من به او نیاز ندارم.

نکته‌اى را که مى‌گویم قابل تأمل است. من الان یقین دارم در پنج مترى من آب هست. یقین هم دارم آب هست. من تشنه نیستم. دنبال آب نمى‌روم. ولى اگر احتمال بدهم در ده کیلومترى من آب است و بچه‌هاى من العطش مى‌گویند و خودم تشنه‌ام، به‌دنبالش مى‌روم. حتى بر اساس احتمال راجح و احتمال عقلایى، حرکت مى‌کنم. پس آن چه من را به حرکت وادار مى‌کند، علم به چیزى نیست، اضطرار به آن است. احتیاج به آن است.

مادامى که من، دین را حتى اگر قبول کردم، خدا را حتى اگر باور کردم که هست، اگر به آن نیاز نداشته باشم و بگویم بدون دین مى‌توانم راهم را بروم و مى‌توانم بدون دین زندگى کنم، طبیعتاً دین یا در متن نمى‌آید، بر کنار مى‌شود، یا اگر هم مى‌آید متن بى‌بدیلى نیست، مى‌تواند نسخه بَدَل داشته باشد.

اینجاست که تو از دین مى‌توانى کنار بکشى. ثبات تو در رابطه با دین ممکن است متغیر باشد. یک روز باشى یک روز نباشى. این دیگر مربوط است به شرایطى که تو دارى. دین متن تو نیست. یک روز آن را دارى، یک روز ندارى.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه ویراستار
ازدواج‌
1. ارزش ازدواج‌
2. آثار ازدواج‌
3. وظایف همسران‌
آموزش‌
مشورت‌
نظارت‌
تساوى زن و مرد
شغل‌
نابرابرى در ارث‌
دیه و خون بها
حجاب و آزادى‌
حجاب و آزادى روابط
زیر بناى حجاب‌
وسعت حجاب‌
مقدار حجاب و برخورد
روابط متکامل زن و مرد