معرفی و دانلود کتاب ماهرخ

عکس جلد کتاب ماهرخ
قیمت:
۸۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب ماهرخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب ماهرخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب ماهرخ

کتاب ماهرخ نوشته‌ی زلیخا رخشانی، رمانی است که خواننده را به دنیایی بسیار متفاوت با دنیای مدرن شهری می‌برد و تفاوت‌های این دو سبک زندگی را برای مخاطب مدرن تا حدودی مشخص می‌کند. این کتاب در یک دِه رخ می‌دهد و نویسنده با بازسازی فضایی روستایی داستان خانواده‌ای را که ماهرخ دختر بزرگشان است، روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب ماهرخ

زلیخا رخشانی، نویسنده‌ی کتاب ماهرخ، در این کتاب فضایی روستایی، سرزنده و باطراوت را به تصویر می‌کشد که در آن زندگی انسان‌ها فراز و فرودهایی دارد. شخصیت اصلی این رمان دختری به نام ماهرخ است. ماهرخ خاطره‌ای بسیار آزاردهنده از کودکی‌اش دارد. زمانی که او کودک بوده، روزی زنی به نام طوبی به خانه‌ی آنان پناه می‌آورد. خانواده‌اش به طوبی پناه می‌دهند و از او حمایت می‌کنند. اما پس از یک سال پدر خانواده‌دوستش که عاشق مادر او بوده، با طوبی سر و سرّی پیدا می‌کند و پس از مدتی همسر و فرزندانش را رها می‌کند و با طوبی می‌رود. مادر ماهرخ و ماهدانه، پس از این ماجرا دق می‌کند و این دو دختر، خود، گلیم زندگی‌شان را از آب بیرون می‌کشند. از اینجا به بعد، خرده‌روایت‌هایی وارد داستان می‌شوند. روایت عشق جادویی ماهرخ و یوسف، روایت علاقه‌ی پسرعمه‌ی آن‌ها به ماهدانه و پس‌ زده‌ شدنش و روایت مسموم شدن معشوق جلال‌الدین، پسر کدخدای ده. این خرده‌روایت‌ها تصویری از کلیت فضای ده و آدم‌هایش به خواننده می‌دهد، اما شخصیت اصلی داستان، تا آخر، همان ماهرخ است.

معرفی و دانلود کتاب ماهرخ

مهم‌ترین ویژگی کتاب ماهرخ، زبان ادبی‌ای است که زلیخا رخشانی در روایت داستان از آن استفاده کرده است. این زبان ادبی موجب می‌شود که تصویری که نویسنده از فضای روستایی و نیمه‌قدیمی به دست می‌دهد، برای ذهن خواننده آشناتر و ملموس‌تر شود. علاوه بر این، توصیفاتی که نویسنده از صحنه‌های طبیعی‌ روستا می‌دهد نیز، این فضای ناآشنا در زندگی مدرن را، برای مخاطب آشنا می‌کند.

مرکز داستان کتاب ماهرخ، روایت عشق ماهرخ و یوسف است. این دو یک‌بار در کودکی یکدیگر را ملاقات کرده‌اند و پس از آن، بارها خوابی مشترک را دیده‌اند و آتشی مخفی در دلشان شعله‌ور شده است. تا اینکه روزی در صحرا با هم ملاقات می‌کنند و رابطه‌ی جدی‌شان آغاز می‌شود. یوسف دوست جلال‌الدین، پسر کدخداست و از این جهت، داستان عشق ناکام جلال‌الدین هم جای خود را در روایت باز می‌کند.

یکی از مضمون‌های اصلی این داستان، مسئله‌ی بی‌وفایی به زنان و خشونت علیه آنان در زندگی سنتی روستایی است.

در کل باید گفت، کتاب ماهرخ نوشته‌ی زلیخا رخشانی، رمان عاشقانه‌ی خیال‌انگیزی است که بدون اشاره به دنیای مدرن، جلوه‌هایی از تفاوت‌های دو سبک زندگی سنتی و مدرن را با به تصویر کشیدن وضعیت زندگی روستایی، برای مخاطب روشن می‌کند.

این کتاب به همت انتشارات طلایه به انتشار رسیده است.

کتاب ماهرخ برای چه کسانی مناسب است؟

این رمان برای کسانی که به داستان‌های روستایی و سنتی علاقه‌مندند، مناسب است.

در بخشی از کتاب ماهرخ می‌خوانیم

یوسف پشت سر جلال‌الدین به طرف اتاقی که فانوس در آن روشن بود رفتند. جلال‌الدین دو لنگه در را از هم گشود و داخل شد. یوسف هم یالله‌گویان پشت سرش وارد شد. صفی‌الدین و مرد دیگری که مسن‌تر از او نشان می‌داد نشسته و دیگر برادران جلال‌الدین و پدرشان نیز اطراف آن‌ها نشسته بودند. جلال‌الدین، یوسف را به برادر کوچکش معرفی کرد. سلام علیک کردند. او جوانی بود لاغراندام و برخلاف دیگر برادرانش چهره‌ای گندمگون داشت. ابروان پهن و پرپشت شاخصه صورتش بود، موهایش را هم به دو طرف باز کرده بود. دوستش صفدر به نسبت او قد کوتاه‌تری داشت، چهره‌اش آفتاب سوخته و بی‌رنگ بود. وقتی دوباره همه نشستند، جلال‌الدین رو به برادرش گفت:

- خب برادر حالا هر چه را که برای ما تعریف کردی، یک بار دیگر برای یوسف تعریف کن.

صفی‌الدین نگاهی به چهره پرسان یوسف انداخت و گفت:

- خیلی وقت بود که منتظر فرصتی بودم تا به خاطر رنجی که برادرم به سبب نادانی من متحمل شده بود، درس عبرتی به جمشیدمیرزا بدهم. حدوداً چهل روز پیش بود که باخبر شدم او برگشته، بنابراین به همراه رفیقم صفدر پی‌اش رفتیم. خواستم بدانم محل سکونتش کجاست و این سال‌ها را کجا گذرانده، بعد به حساب او برسم. ده روزی طول کشید تا او بعد از سرکشی از چند جا به عمارتش که جایی خلوت بود رفت. دو روز صبر کردیم، بعد خودمان را به جای آدم‌های بدبختی که به دنبال کار می‌گردند، جا زدیم. از آن جا که قیافه من تغییر کرده بود، جمشیدمیرزا مرا به خاطر نیاورد. او به ما گفت در عمارت خودش برای ما کاری نیست، پس بهتر است به عمارت کناری که متعلق به یکی از بستگان مادرش که شازده مال و منال‌داری بود برویم. آن‌ها نیاز به باغبان داشتند و ما را قبول کردند. هر روز منتظر فرصتی بودیم تا جمشید میرزا را در مکانی خلوت به دام بیندازیم، اما... اما در اوج ناباوری چند روز قبل چیز بسیار عجیبی دیدم.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب ماهرخ
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات طلایه
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات352
زبانفارسی
شابک978-964-2925-25-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب ماهرخ

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب ماهرخ

برای دریافت کتاب ماهرخ و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.