معرفی و دانلود کتاب مراقبت از او

معرفی کتاب مراقبت از او

داستانی پرآشوب از زبان مجسمه‌سازی پیر که از دل سلولی تاریک در زندان روایت می‌شود؛ کتاب مراقبت از او نوشته‌ی ژان باتیست آندره آ نویسنده‌ی پرآوازه‌ی فرانسوی، رمانی است درمورد عشق، هنر، آزادی و مقاومت در برابر ظلم. میکل آنجلو ویتالیانی که به‌خاطر درگیری با دیکتاتوری فاشیستی موسولینی سال‌ها است در زندان به سر می‌برد، به تماشای گذشته نشسته و روزهای تلخ و شیرین آن را مرور می‌کند. گفتنی‌ست رمان حاضر برنده‌ی جایزه‌ی ادبی گنکور شده است.

درباره‌ی کتاب مراقبت از او

میکل آنجلو ویتالیانی ملقب به میمو، مجسمه‌سازی ایتالیایی - فرانسوی است که برای چهل سال به دلیل مبارزه با رژیم فاشیست موسولینی، در زندان ایتالیا به سر می‌برد. کتاب مراقبت از او (Veiller sur elle) شاهکار ژان باتیست آندره آ (Jean-Baptiste Andrea) که موفق به دریافت عنوان رمان پرفروش بین‌المللی شد، روایتگر داستان میمو، ماجرای عاشقانه‌اش با ویولا و جنگیدن او برای آزادی و ذات زندگی است. رمان از زبان شخصیت اصلی بازگو می‌شود که با مرور خاطرات سال‌های دور، دوران کودکی تا بزرگسالی‌اش را برایمان تصویر می‌کند. داستانی درمورد عشق و زیبایی و هنر که در چنگال بی‌رحم سیاست پژمرده می‌شود.

پدر و مادر میمو که در جست‌و‌جوی شرایط بهتر برای زندگی، از منطقه‌ای مرزی بین ایتالیا و فرانسه، به یکی از شهرهای ایتالیا مهاجرت می‌کنند، از همان سال‌های اول سکونتشان ناخواسته با آشفتگی‌های سیاسی حکومت دیکتاتور موسولینی درگیر می‌شوند؛ اتفاقی که میموی 17 ساله را نیز در دام خود می‌کشاند. میکل آنجلو که از ابتدا حرفه‌ی مجسمه‌سازی را انتخاب کرده، پس از مواجهه با حکومت فاشیست و محدودیت‌های بی‌شماری که برای هنرمندان قائل است، دست از مقاومت برنداشته و زیر بار ظلم و خفت دیکتاتور نمی‌رود. در همین اثنا رابطه‌ی عاشقانه‌اش با دختری به نام ویولا دستخوش تغییراتی شده و در تندباد حوادث متعدد، برای زنده ماندن دست‌و‌پا می‌زند.

زبان شاعرانه و ادبیات زیبایی که ژان باتیست آندره آ در کتاب مراقبت از او (Watching Over Her) به کار برده، این اثر را از یک رمان با مایه‌های سیاسی فراتر برده و به شاهکاری ادبی تبدیل کرده است. همچنین سبک روایت غیرخطی این رمان یکی دیگر از ویژگی‌های بارز آن است که جذابیتی دوچندان به آن بخشیده است. این شیوه از روایت همان عنصری است که نوعی تعلیق به سرتاسر رمان تزریق کرده و خواننده را تا آخرین صفحه همراه خود می‌کشاند. ویژگی فرمال دیگری که در این کتاب موردتوجه است، گفت‌و‌گوهای درونی شخصیت اصلی است که میان سولی‌لوگ (گفت‌و‌گو با خویشتن) و مونولوگ (گفت‌و‌گوی تک نفره با شخصیتی فرضی) در رفت‌و‌آمد است. این موضوع ما را با جهان ذهنی میکل آنجلو یا میمو آشناتر کرده و زمینه را برای همذات‌پنداری و همراه شدن با داستان فراهم می‌کند. ماجراهای زندگی میمو که نبردی است میان ذات زندگی، آزادی و هنر در برابر ظلم، فاشیست و نظام دیکتاتور، تنها یک قهرمان دارد: مجسمه‌سازی که با استقامت در راه آزادی و عشق، برای لحظه‌ای هم حاضر به پذیرش خفت و بی‌عدالتی نمی‌شود.

کتاب مراقبت از او، همان‌طورکه از نامش پیدا است، حکایت مراقبت از یک آرمان، یک عشق و باور قلبی است که با هنر و زیبایی همنشینی می‌کند و چیزی جز انسانیت و مقاومت در برابر ظلم نمی‌شناسد.

این کتاب توسط مهدی بهنوش ترجمه شده و به همت انتشارات افکار در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب مراقبت از او

• برنده‌ی جایزه‌ی گنکور
• کتاب پرفروش بین‌المللی

اقتباس‌ سینمایی از کتاب مراقبت از او

• موریل سوزای و فرانسوا ایورنل، در سال 2024 حق نمایش فیلمی بر اساس این رمان را کسب کردند.

نکوداشت‌های کتاب مراقبت از او

• این کتاب نمونه‌ی ادبیات محبوب و در عین حال باکیفیت است. (فیلیپ کلودل)
• حماسه‌ای مبتکرانه. (Elle)
• بسیار با طراوت... مانند سنبلی که از زیر بوته‌ها بیرون می‌آید. (دیدر دِکوئین)

کتاب مراقبت از او برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب ارزشمند به علاقه‌مندان رمان‌های عاشقانه‌ی سیاسی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب مراقبت از او می‌خوانیم

من سرزمینم را در اُکتبرِ 1916 به همراه یک دائم‌الخمر و یک پروانه کشف کردم. فردِ دائم‌الخمر پدرم را می‌شناخت و توانسته بود به‌خاطر وضعیتِ کبدش از سربازگیری فرار کند، با وجود این، اتفاقاتِ پیش‌آمده آدم را مطمئن می‌کرد که سیروزِ کبدی‌اش مدت زیادی به‌اش مهلت نمی‌دهد. بچه‌ها، پیرها و افراد لنگ را ثبت‌نام می‌کردند. نشریات می‌نوشتند که پیروز می‌شویم و بُش به‌زودی به خاطرات می‌پیوندد. در جامعه‌ی ما خبرِ ملحق‌شدنِ ایتالیا به متفقین که سال قبل به وقوع پیوسته بود، مانند نویدِ پیروزی پذیرفته شد. کسانی که از جبهه برمی‌گشتند ساز دیگری می‌زدند، البته کسانی که هنوز می‌خواستند ساز بزنند. مهندس کارمون که مانند سایر ریتال‌ها در اگومورت به برداشت نمک پرداخته و بعد در ساووا یک خواربارفروشی باز کرده بود و در آن‌جا بخش عمده‌ی انبار شراب خود را مصرف می‌کرد، تصمیم گرفته بود برگردد. برای این‌که ترسش را فراموش کند لب‌هایش را از شراب مونته‌پولچانو قرمز می‌کرد و در همان ‌حال می‌گفت: «اگر قرار است بمیرم می‌خواهم در سرزمین خودم باشم.»

سرزمین او ناحیه‌ی آبروتزو بود. مرد مهربانی بود و قبول کرد که سر راه، مرا هم به منزل عمو آلبرتو برساند. این کار را کرد، زیرا دلش برایم می‌سوخت و هم‌چنین، فکر می‌کنم به‌خاطرِ چشم و ابروی مادرم قبول کرد. چشم‌های مادران، اغلب جالب هستند، اما عنبیه‌ی چشم‌های مادرِ من به رنگ آبی خاصی بود که به بنفش می‌زد. قطعاً بارها پسران به‌خاطر آن به جان هم افتاده بودند تا این‌که پدرم به این داستان‌ها پایان داده بود. یک سنگ‌تراش دست‌های خطرناکی دارد. من هم نمی‌توانم خلافِ این حرفی بزنم. خیلی زود رقبا در مقابل او سپر انداخته بودند.

مادرم در ایستگاه مودان اشک‌های بنفش ریخت. عمویم آلبرتو که او هم مجسمه‌ساز بود سرپرستیِ مرا به عهده می‌گرفت. مادرم قسم خورد که به‌زودی نزدِ من می‌آید، وقتی که بتواند کارگاه را بفروشد و کمی پول به دست بیاورد. کاری که چند هفته یا درنهایت چند ماه طول می‌کشید، برای او بیست سال ادامه داشت. قطار سوت کشید و دودی سیاه را در هوا پراکند که هنوز هم طعمِ آن را حس می‌کنم و تنها پسر او و مهندسِ سرخوش را با خود بُرد.