معرفی و دانلود کتاب نباید گفته شود

عکس جلد کتاب نباید گفته شود
قیمت:
۳۲,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب نباید گفته شود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب نباید گفته شود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب نباید گفته شود

تهران شهر بزرگی است که می‌توان به‌راحتی در آن رازهایی را پنهان ساخت و از حقیقت فرار کرد. کتاب نباید گفته شود از پروین مختاری، داستان یکی از همین رازهاست. ماجرای بهناز، زنی است که صلاحیت نگه داشتن بچه‌اش را نداشته و او را به بهزیستی می‌سپارد و ایراندخت، مادری با دو فرزند، بچه‌ی او مونا را به سرپرستی قبول می‌کند. ایراندخت پس از هجده سال متوجه شده که می‌تواند از سرپرستی مونا کناره‌گیری کند چراکه زنی ادعای مادری او را کرده است. اما او هم می‌خواهد مسئولیت را از گردنش بردارد هم اوضاع کمی به‌نظرش مشکوک می‌آید.

درباره‌ی کتاب نباید گفته شود

ایراندخت مرادی قهرمان کتاب نباید گفته شود، زنی میانسال است و کارمند، درگیر با زندگی خانوادگی و حال و هوای شلوغ شهر تهران. او هنوز حقیقت فرزندخوانده بودن مونا را به او نگفته و حسرت این اشتباه بر روانش سنگینی می‌کند. او اخیرا متوجه شده که می‌تواند دوباره بچه‌ای را که سال‌ها بزرگ کرده واگذار کند و الان که مادری برای مونا پیدا شده، بسیار مشتاق است تا به نحوی او را به آغوش مادر واقعی‌اش برگرداند. اما افکار زیادی ذهنش را مشغول می‌کنند. آیا این زن مادر واقعی موناست؟ مگر بهناز چندین سال پیش در شرایطی اسفناک غیب نشده بود؟ اصلا چطور می‌تواند این مسئله را با این دختر مطرح کند؟

ایراندخت دیگر از مسئولیت سرپرستی مونا خسته شده و الان دوست دارد که زودتر این بار را روی زمین بگذارد اما همه چیز اینقدر راحت نیست. این مسئله چیزی نیست که او بتواند با صدای بلند به آن اعتراف کند. اما احساس از بین رفتن نگرانی‌اش مانند مسکنی آرام‌بخش در رگ‌هایش می‌دود. او ترجیح می‌داد آنقدرها هم به آن تعریف مقدسی که از مادرانگی ساخته بودند پایبند نباشد و یک بار هم که شده به جای این‌ها، به زندگی خودش نگاه کند.

پروین مختاری در کتابش با اینکه بارها به مظاهر و آداب زندگی گذشته گریز می‌زند و گذشته را با حالتی خاطره‌انگیز به یاد مخاطب می‌آورد اما نگاهی متفاوت نسبت به حال و آینده دارد. ایراندخت، زنی است که آنقدرها هم شبیه آنچه جامعه از یک مادر می‌خواهد نمی‌تواند رفتار کند و الان در کلنجار با خودش میان انتخاب کردن زندگی آسوده‌تر خودش یا نگه‌داشتن فرزندخوانده‌اش قرار گرفته است. نگاهی کمی شرم‌آور ولی متاسفانه منطقی و واقع‌بینانه.

کتاب نباید گفته شود را انتشارات هیلا به بازار نشر عرضه کرده است.

کتاب نباید گفته شود برای چه کسانی مناسب است؟

این رمان برای کسانی که به مسائل زنان و به‌ویژه مادران در ایران علاقه‌مند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب نباید گفته شود می‌خوانیم

کاملاً معلوم بود که مى‌ترسد من شوکه بشوم. اول گفت مادر واقعى‌اش پیدا شده و بعد مکث کرد. حتماً انتظار داشت سر و صدا راه بیندازم و مثل فیلم‌هاى تلویزیون پایم را بکنم توى یک کفش و بگویم که به هیچ عنوان حاضر نیستم بچه‌اى را که هجده سال زحمتش را کشیده‌ام از دست بدهم. عاطفه حق داشت. فیلم‌هاى تلویزیون داستان‌هایى دارد که هیچ‌جورى توى دنیاى امروز مشابهش پیدا نمى‌شود. مثلاً یک نفر کلیه‌اش را اهدا مى‌کند و به یک نفر زندگى مى‌بخشد، اما خودش را چنان گم و گور مى‌کند که طرف به‌هیچ‌وجه حتى براى تشکر کردن هم نتواند پیدایش کند. حتما اتفاقى افتاده که این‌جور فیلم‌ها ساخته مى‌شود. درست مثل آشپزخانه مادربزرگم، ته حیاط، که حالا نیست، اما جورى حرفش را مى‌زنند که انگار دست نامردى از غیب آمده و بساط مادربزرگ را به هم زده است. هیچ‌کس حاضر نیست به خودش فکر کند و زندگى واقعى را ببیند. همه دنبال دشمن‌اند.

عاطفه پشت تلفن مکث کرد. من هم سکوت کردم، اما توى دلم گفتم خدا کند یک مادر حسابى و پول‌دار باشد و بتواند خوشبختش کند. از این فکر آن‌قدر خوشحال شدم که اصلاً از عاطفه نپرسیدم، از کجا فهمیده و از کى شنیده است. همین‌که اسم بهزیستى را آورد، دیگر چیزى نپرسیدم. وقتى از چیزى خوشحال مى‌شوم، نمى‌خواهم ته و توى قضیه را دربیاورم. لابد مى‌ترسم یکباره کل ماجرا دروغ از آب دربیاید. دلم مى‌خواست هرطور بود مونا را پس بدهم و از خوشبختى‌اش مطمئن شوم. اما این را که نمى‌شود با صداى بلند گفت.

از کنار عکس‌ها آرام عبور مى‌کنم. عکس‌ها عین مراسم ترحیم است. یادم مى‌آید پدر و مادرم هروقت از مراسم ترحیم کسى برمى‌گشتند، مادرم مى‌گفت: «خدا رحمتش کنه، عجب بچه‌هایى! چه مراسم باشکوهى!» پدرم مى‌گفت: «به چه دردش مى‌خوره؟ فقط هزینه اضافى.» من از حرف‌هایشان سر درنمى‌آوردم.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب نباید گفته شود
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات هیلا
سال انتشار۱۳۹۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات264
زبانفارسی
شابک978-600-5639-56-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب نباید گفته شود

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب نباید گفته شود

برای دریافت کتاب نباید گفته شود و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟