معرفی و دانلود کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

معرفی کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز اثر لوئیس سکر که یکی از پرافتخارترین داستان‌های نوجوان به شمار می‌رود و برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری نیز شده است، داستان پسر نوجوانی به نام «استنلی ایلناتس» را تعریف می‌کند که به جای رفتن به زندان، تصمیم می‌گیرد تا برای گذراندن محکومیتش به دارالتأدیبی ناشناخته به نام «اردوگاه دریاچه‌ی سبز» برود...

درباره‌ی کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

دنیا جای خشنی است و عدالتی هم در آن وجود ندارد. اصلاً از ابتدا که پا به آن گذاشتیم باید این را می‌دانستیم و بیهوده دل به وجود عدالت در زندگی نمی‌بستیم. حتی ظلم هم به شکلی عادلانه میان همه تقسیم نشده؛ گاهی ممکن است توی صف زدن یک نفر و نادیده گرفتن حق شما که در صف منتظر بوده‌اید روزتان را برهم بزند، یا حتی در موقعیت استنلی ایلناتس باشید که جرم نکرده را به گردنتان بیندازند و به یک‌باره کل زندگی‌تان زیرورو شود.

استنلی ایلناتس، شخصیت اصلی کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز (Holes) نوشته‌ی لوئیس سکر (Louis Sachar)، پسر نوجوانی است که فقط در زمان نامناسب، در مکان نامناسب بوده و حالا محکمه او را برای جرم نکرده، مقصر شناخته است. استنلی پسری ساده است که از خانواده‌ای ساده آمده؛ او و پدرش، همچنین پدربزرگش و جدش، علاوه بر داشتن اسم‌های یکسان و مشترک، در داشتن شانس بد نیز با هم اشتراک دارند. حالا این بدشانسی موروثی کار دست استنلی جوان داده؛ او پیش روی قاضی که مثلاً با او مهربان بوده و در حکمش به وی حق انتخاب داده ایستاده و مجبور است برای سرنوشتش تصمیم بگیرد. او بین رفتن به زندان و رفتن به اردوگاه دریاچه‌ی سبز، دومی را انتخاب می‌کند. برای پسر فقیری که هیچ‌وقت در زندگی خود به اردویی یا اردوگاهی نرفته، دومین انتخاب بسیار جذاب به نظر می‌رسد.

حالا استنلی در اتوبوس حمل زندانیان -که تنها مسافرش او و افسر نگهبانش است- نشسته و در مورد اردوگاه دریاچه‌ی سبز خیال‌پردازی می‌کند: «این اردوگاه باید جای قشنگی باشد، حداقل از نامش این‌طور استنباط می‌شود. حتماً در آنجا برای پسرهای کم‌سن‌وسالی که مرتکب جرم شده‌اند کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کنند و بعد از مدتی هم آن‌ها را آزاد می‌کنند». اما خشکی و بی‌آب‌وعلفی مسیری که به اردوگاه دریاچه‌ی سبز منتهی می‌شود خبر از واقعیت دیگری می‌دهد.

با رسیدن به مقصد و دیدن چهره‌ی حقیقی اردوگاه دریاچه‌ی سبز، واقعیت همچون پتکی بر سر استنلی فرود می‌آید. اینجا به جز دو درخت بی‌قواره، خبری از سبزی نیست و حتی دریاچه‌ای هم در آن اطراف دیده نمی‌شود. می‌گویند سال‌ها پیش در اینجا دریاچه‌ای بوده که کامل خشک شده و این اردوگاه رویایی هم تنها یک اردوگاه کار اجباری برای نوجوانان است که در آن باید زمین را به شکلی منظم حفر کنند. هوا به شدت گرم است و خبری هم از آب آشامیدنی و جای خواب مناسب نیست. دشت برهوت پر از گودال‌هایی است که زندانیان کنده‌اند؛ ظاهراً این کار برای تنبیه و تمرین دادن نوجوانان خطاکار به صبر و تلاش است ولی استنلی، شخصیت اصلی کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز، با تمام سادگی‌اش متوجه می‌شود که این گودال‌ها، هیچ ربطی به دلایل اخلاقی بی‌معنی‌ای که افسران نگهبان می‌گویند ندارد و کسی در این مکانِ پر از مار و عقرب، زیر زمین به دنبال چیزی می‌گردد...

کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز به همت مهدی باتقوا به فارسی ترجمه شده و گویندگی آن نیز با اعظم حبیبی بوده است. نشر صوتی موج کتاب و انتشارات رسپینا ناشران صوتی و چاپی این اثر هستند.

جوایز و افتخارات کتاب راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

• پرفروش‌ترین کتاب سایت آمازون
• برنده‌ی مدال نیوبری
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز
• برنده‌ی جایزه‌ی WAYRBA
• برنده‌ی جایزه‌ی Grand Canyon
• برنده‌ی جایزه‌ی Nene
• و...

نکوداشت‌های کتاب راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

• ترکیبی خیره‌کننده از تفسیر اجتماعی، داستان‌سرایی و رئالیسم جادویی. (Publishers Weekly)
• جای هیچ سوالی نیست، بچه ها عاشق این کتاب خواهند شد. (School Library Journal)
• یک ماجراجویی جذاب. (Kirkus Reviews)
• این داستان بسیار هوشمندانه است، به خوبی نوشته شده و قابل تأمل نیز هست. (VOYA)
• کتاب راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز کتابی است که نمی‌توانید زمین بگذارید. (The Bulletin)

اقتباس سینمایی از کتاب راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز

در سال 2003 فیلمی به نام گودال (Holes) به کارگردانی اندرو دیویس (Andrew Davis) ساخته شد که داستان آن از کتاب راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز اقتباس شده بود.

کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانانی که به رمان‌های ماجراجویانه و هیجان‌انگیز علاقه دارند، از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی راز گودال‌های دریاچه‌ی سبز می‌شنویم

لحظه‌ای که نگهبان دست‌بند استنلی را باز کرد و او را به طرف در اتوبوس هل داد، استنلی احساس کرد کسی با پتک به سرش ضربه‌ای زد. او هشت ساعت تمام را در اتوبوس لکنته سپری کرده بود.

- «مواظب باش!»

این جمله‌ای بود که راننده هنگام پایین رفتن استنلی از پله‌های اتوبوس به زبان آورد. استنلی نفهمید که منظور راننده از گفتن این حرف این بود که مواظب پله‌ها باشد یا اینکه «مواظب باش، تو داری پا به اردوگاه دریاچه‌ی سبز می‌ذاری.» ولی مودبانه جواب داد: «از رانندگی خوبت ممنون!»

دهانش خشک بود و گلویش از خشکی زخم برداشته بود. او از پله‌ها پایین آمد و قدم به زمین خشک و سفت گذاشت. حلقه‌ای از عرق درست جایی که دست‌بندش را بسته بودند شکل گرفته بود. محیط خشک و بی‌آب‌وعلف به نظر می‌رسید. در میان این خشکی، توانست چند خانه‌ی متروک و چند چادر زهواردررفته را ببیند.

فهرست مطالب کتاب صوتی