معرفی و دانلود فیلمنامه دل خون
برای دانلود قانونی فیلمنامه دل خون و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی فیلمنامه دل خون
فیلمنامه دل خون را علیرضا محمودی ایرانمهر و محمدرضا رحمانی در سال 1387 با بازی حامد بهداد (عماد) و الناز شاکردوست (دلارام) به تصویر کشیدند. عماد به علت شکی که به همسرش داشته او را به قتل میرساند و اکنون منتظر صدور و اجرای حکم عدام است اما با ورود دلارام به عنوان وکیل تسخیری ماجرا شکل دیگری پیدا میکند...
عماد که با وقاحت تمام به جنایتش اعتراف کرده است به شدت پشیمان و نادم است و سعی میکند به هر نحوی که شده این عمل سنگدلانه خود را جبران کند و به هر طریقی، در این دنیا بماند و قصاص نشود. او به شدت از مرگ میهراسد و از طرفی گناهی که روی دوشش سنگینی میکند را، نمیتواند تحمل کند؛ این دو اتفاق در کنار هم او را بر آن میدارد که تصمیم عجیبی بگیرد و قلب خود را به خواهرزنش هدیه دهد تا از این طریق هم از طرفی، قلب او به زندگی خود ادامه دهد و هم از طرفی دیگر با بخشیدن زندگی به یک انسان، احساس گناه خویش را از بابت گرفتن حق حیات یک انسان دیگر تسکین دهد. اما دادگاه و قاضی و دیوان عالی چنین چیزی را نمیپذیرند. خانواده همسرش هم خیلی با این موضوع مخالف هستند. نسرین (خواهر زن عماد) مردد است از سویی نمیخواهد قلب قاتل خواهرش را بپذیرد و از سوی دیگر اگر قلبی برایش پیدا نشود زیاد زنده نخواهد ماند.
ایدهای جسورانه و نوین که تا به حال جلوی دوربین نرفته بود. دل خون را به لحاظ طبقهبندی فیلمنامهای باید در دسته ملودرامهای اجتماعی گنجاند که حالا اینجا و اینبار، ظاهری ایدئولوژیک به خود گرفته و کمی از شکل کلیشهای فیلمهای خانوادهپسند تاریخ سینمای ایران دور شده است. تماشاگر خاص و عام نیز از ارائه چنین راهکاری برای پاک کردن وجدان جانیان محکوم به اعدام و نجات جان صدها بیمار چشم انتظار، به وجد میآید.
در بخشی از فیلمنامه دل خون میخوانیم:
منصوری قدمی به طرف دلارام برمیدارد و او قدمی عقب میرود. شاگرد با تعجب دست از کار کشیده و آنها را نگاه میکند. دلارام گاه برمیگردد او را نگاه میکند. حالتی از کمکخواهی در نگاههای دلارام است.
- منصوری: [صدایش از خشم میلرزد] اومدی بگی کِی میتونیم طنابِ دار رو بندازیم دور گردنش! کی جون کَندش رو میبینیم! [دسته چکی را از کشوی میز برمیدارد و جلوی صورت دلارام تکان میدهد] همهی پول تفاضل دیهش رو هم جور کردم. همین امروز بخوان اعدامش کنن، پولش رو میدم.
- دلارام: آقای منصوری، من نیومدم ازتون چیزی بخوام!
- منصوری: پس چه کار داری؟
- دلارام: خُب من... من شنیدم دخترتون، نسرین مشکل قلبی داره.
- منصوری: [جا میخورد] که چی؟ چه ربطی به تو داره؟
- دلارام: ربطی به من نداره، ولی شاید من بتونم کمک کنم... اگه شما راضی باشین میتونم یکی رو پیدا کنم که برای اهدای قلبش به دخترتون راضی باشه.
- منصوری: [به طرف دلارام خم میشود] اهدایِ قلب؟
- دلارام: اگه شما بخواین، میتونین جون نسرین رو نجات بدین! دخترتون میتونه یه عمر راحت زندگی کنه.
- منصوری: کی؟
- دلارام: خُب... راستش... اون حاضره قلبش رو به نسرین اهدا کنه!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | فیلمنامه دل خون |
نویسنده | علیرضا محمودی ایرانمهر، محمدرضا رحمانی |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 90 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-790-6 |
موضوع کتاب | فیلمنامه |