معرفی و دانلود سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

معرفی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

روایتی از تاریک‌ترین لحظات زندگی! کتاب صوتی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش یکی از معروف‌ترین آثار هاروکی موراکامی است؛ سرگذشت مردی که توسط بهترین دوستانش طرد شده و بعد از شانزده سال تصمیم می‌گیرد دلیل این اتفاق را کشف کند... . این رمان پرفروش توانسته افتخارات متعددی مانند نامزدی جایزه ادبی بین‌المللی دوبلین را به دست آورد.

درباره‌ی کتاب صوتی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

اگر بهترین، نزدیکترین و صمیمی‌ترین دوستانتان شما را ترک کنند و هرگز دلیل کارشان را توضیح ندهند چه احساسی به شما دست می‌دهد؟ این اتفاقی است که در بیست سالگی برای سوکورو افتاد، شخصیتی که کتاب صوتی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش (Colorless Tsukuru Tazaki and His Years of Pilgrimage) حول محور او شکل گرفته و در سال 2015 نامزدی جایزه‌ی Independent Foreign Fiction را برای هاروکی موراکامی به ارمغان آورده است.

سوکورو فردی عادی است. او سرکار می‌رود، ایستگاه قطار می‌سازد و به خانه برمی‌گردد. تمام. روزگار معمولی او هیچ چیز هیجان‌انگیزی ندارد که برای دیگری جذاب به‌نظر برسد. این مرد سی‌وشش ساله تنهاست اما احساس تنهایی نمی‌کند، روابطی داشته اما هیچکس در زندگی‌اش ماندگار نشده، مودب است اما دوستی ندارد و گویا هیچکدام این‌ها او را آزار نمی‌دهد.

سوکوروی مقرراتی که همیشه در خطی مستقیم وظایف درسی و شغلی‌اش را ادامه داده چیزی برای پنهان کردن ندارد، ‌البته اگر وقایع سال دوم کالج را حساب نکنیم. او بیست ساله بود که ناگهان از طرف چهار دوست صمیمی دبیرستانش طرد شد. آن‌ها در تماسی تلفنی گفتند دیگر نمی‌خواهند او را ببینند و سوکورو آنقدر شوکه شد که حتی نتوانست علت کارشان را بپرسد. او احساس عجیبی داشت، عزیزترین همراهان نوجوانی‌اش او را از دنیایشان بیرون انداخته بودند، بدون هیچ توضیح و دلیلی. سردرگمی سوکورو به غم تبدیل شد، بعد رنجیدگی را خلق کرد و سپس احساس گناه را. آیا او ناخواسته آکا، کورو، شیرو و آو را رنجانده بود؟ آیا سوکورو انسانی چنان پست و بی‌ارزش بود که دوستانش او را حتی لایق توضیحی کوتاه ندیده بودند؟

کتاب صوتی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش زمان روایت این روزهای تلخ و حقیقتا جانگداز است. هر فلش‌بک به مثابه سقوط در تاریکی است تا شرم سوکورو را درک کنیم و بفهمیم چرا در سی‌وشش سالگی هنوز نمی‌تواند به خودش تکیه و به دیگری اعتماد کند. آشنایی با زندگی روزمره‌ی او قضاوت‌های اولیه درباره‌ی معمولی بودن راوی را زیر سوال می‌برد. او طوفانی از سوال، اندوه، احساس گناه و خشم را با خود حمل می‌کند که مانند آتشفشانی در مرز طغیان است. دریایی آتشین از احساسات هرگز به زبان نیامده در وجود سوکورو موج می‌زند و بی‌صبرانه در انتظار رهایی است، آرزویی که آشنایی‌اش با زنی به اسم سارا آن را برآورده می‌سازد... .

جوایز و افتخارات کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

• کتاب پرفروش نیویورک‌تایمز
• نامزد جایزه ادبی بین المللی دوبلین (2016)
• نامزد جایزه‌ی کتاب منتخب داستانی (2014)
• نامزد جایزه Independent Foreign Fiction (2015)
• کتاب قابل توجه نیویورک‌تایمز، واشنگتن‌پست و فایننشال تایمز
• بهترین کتاب سال از نظر St. Louis Post-Dispatch، Slate، Mother Jones، The Daily Beast و BookPage's

نکوداشت‌های کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

• داستانی هیپنوتیزم کننده. (The Boston Globe)
• یک کتاب درخشان. (The Miami Herald)
• ترکیبی مست‌کننده از زیبایی، رنگ و احساس غربت! (NPR)
• یکی از دوست‌داشتنی‌ترین و ماندگارترین آثار موراکامی (Milwaukee Journal Sentinel)

کتاب سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش مناسب چه کسانی است؟

افرادی که از داستان‌هایی در ژانر رئالیسم جادویی لذت می‌برند مخاطبان اصلی این اثر هستند.

با هاروکی موراکامی بیشتر آشنا شویم

هاروکی موراکامی (Haruki Murakami) نویسنده‌ی سرشناس ژاپنی است که رمان‌ها و داستان‌های گوناگونی از او به چاپ رسیده است. جذابیت قلم و سبک خاص نویسندگی او باعث شده است آثارش در سطح جهان با استقبال گسترده‌ای مواجه شوند. گفتنی‌ست او در میان 100 فرد تأثیرگذار به انتخاب مجله‌ی تایم قرار دارد. از آثار معروف این نویسنده می‌توان به «جنگل نروژی»، «کافکا در کرانه»، «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» و «اول شخص مفرد» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش می‌شنویم

این تغییر فاحش در طول تعطیلات تابستان سال دوم کالجش رخ داد. بین ترم‌های اول و دوم. پس از آن زندگی سوکورو تازاکی برای ابد عوض شد، انگار یک رشته‌کوه، زندگی گیاهی اولیه را به دو اقلیک زیستی متمایز تقسیم کرده باشد. مثل همیشه، ‌تعطیلات که فرا رسید سوکورو خرده‌ریزهایش را جمع کرد (اگرچه در کل چیز زیادی هم نداشت) و با قطار تندرو راهی خانه شد. در ناگویا پس از دیداری کوتاه با خانواده‌اش به دوست‌هاش زنگ زد ولی هیچ‌کدام‌شان را پیدا نکرد. به او گفتند که دوست‌هاش خانه نیستند.

سوکورو به این نتیجه رسید که لابد با هم جایی رفته‌اند. برای خانواده‌ی هر چهارتا پیغام گذاشت، رفت مرکز شهر و در سینمای مجتمعی تجاری با تماشای فیلمی که چندان میلی هم به تماشاش نداشت، وقت‌کشی کرد. بعد به خانه برگشت، با خانواده‌اش شام خورد و دوباره به دوست‌هاش زنگ زد. هیچ‌کدام‌شان برنگشته بودند. صبح فرداش دوباره به‌شان زنگ زد. نتیجه همان بود: هنوز بیرون بودند. پیام دیگری برای هرکدام از اعضای خانواده‌ها که گوشی تلفن را برداشته بودند گذاشت. گفت لطفا وقتی برگشت بگویید به من زنگ بزند، و آن‌ها قول دادند که پیامش را برسانند ولی در صداشان چیزی بود که اذیتش کرد... .

فهرست مطالب کتاب صوتی