معرفی و دانلود کتاب جنگ، عشق، آدمها
برای دانلود قانونی کتاب جنگ، عشق، آدمها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جنگ، عشق، آدمها
خون ایرانیان از سر شمشیرها سرریز و خیابان با اجساد بیگناهان سنگفرش شده. برای مغول کودک و پیر تفاوتی ندارد. همه باید قتلعام شوند تا کسی نتواند این توحش و قساوت را برای آیندگان روایت کند. کتاب جنگ، عشق، آدمها نوشتهی سیما سجادیان ما را به شهر نیشابور در قرن هفتم هجری میبرد؛ زمانی که قوم مغول تاخت و ایران را تسخیر کرد. این داستان تاریخی، روایت مردمان شهر نیشابور در خونینترین روزهای تاریخ ایران است.
دربارهی کتاب جنگ، عشق، آدمها
مغولان به دروازههای شهر رسیدهاند. مقاومت فایدهای ندارد. مردم نیشابور نمیتوانند بجنگند. نبرد کار هر روزهی این قوم جنگطلب است. این ملت با خونریزی و قتلعام خو گرفته. ایرانیان که دستی به قلم و سری در کتاب دارند، یارای مبارزه با این قوم را ندارند و بهتر است که تسلیم شوند، اما کمی بعد تاریخ نشان میدهد که تسلیم شدن فایدهای ندارد. صلح و گفتوگو، این شهر را از قتلعام مصون نگه نمیدارد و میتوان حدس زد که در نهایت راهی جز جنگیدن برای این مردم باقی نخواهد ماند!
کتاب جنگ، عشق، آدمها نوشتهی سیما سجادیان داستانی تخیلی را در بستر تاریخ و در قرن هفت هجری (زمان حملهی مغولان) روایت کرده، اما شخصیتها و روند وقایع کمی با واقعیت متفاوت هستند. ابتدای کتاب تاریخی جنگ، عشق، آدمها با یک عشق نافرجام آغاز میشود؛ ماجرای دلدادگی دختری نوجوان به نام فیروزه که قرار نیست عشق او به وصال منتهی شود؛ زیرا آن پسر، فربد، سخت دلباختهی نیلوفر است و تمام محله و آشنایان در حال تدارک ازدواج این دو نفر هستند؛ سیما سجادیان ما را به شهر نیشابور در عصر حملهی مغولان میبرد تا خود شاهد کشتار مردم بیگناه نیشابور باشیم.
عروسی در میدان جنگ
نیلوفر و فربد بر سر سفرهی عقد نشستهاند. زنان کل میکشند و مردان نیز میکوشند تا مراسم به خوبی پیش رود. همه ظاهراً شاد و سرزندهاند اما کیست که نداند مغول با شهرهای اطراف چه کرده و چه کسی نمیتواند حدس بزند که چنان سرنوشتی در انتظار نیشابور نیز هست؟ مراسم هنوز به پایان نرسیده که یکی از اقوام داماد به نزد حاکم شهر فراخوانده میشود. نیازی نیست جارچیها خبری که همه از آن مطلعند را در بوق و کرنا کنند، واضح است آن حادثهی شوم که نمیتواند تا پایان عروسی صبر کند چیست! حملهی مغول. این قوم بیابانگرد خونخوار در حال فتح و گشایش دروازههای نیشابور و زنان و مردان را هدف شمشیرهای خود قرار داده است. داستان تاریخی جنگ، عشق، آدمها شرحی از این وضعیت را در اختیار ما میگذارد که با آنچه بر سر نیاکانمان رفته بهتر آشنا شویم.
روزهای زیادی از عروسی فربد و نیلوفر گذشته و حالا شهر چهرهی جدیدی به خود گرفته است. مغولها رسماً عضوی از کوچه و خیابان شدهاند و انگار نه انگار غاصب و قاتلند. در بازار و حمام و هر جایی که سهم نیشابوریهاست دیده میشوند و زور و ظلم خود را به مردم نشان میدهند. بسیاری از اهالی شهر اسیر دست مغولان شدهاند، اما در این میان مردی به نام سوبوتای حضور دارد که با سایر مغولها متفاوت است. او به عقاید و باورهای مردم احترام میگذارد. از کشتار و آزار بیهوده پرهیز میکند. او فردی عاقل و قدرتمند است و نسبت به فیروزه که این فرمانده را با مفهوم ایمان و عدالت آشنا کرد نیز احساس احترام و ارادت دارد؛ اما همهی مغولان اینگونه نیستند. مردم نیشابور به دیدن سرهای بریده در خیابان عادت کردهاند. اجساد هر روز بیشتر و بیشتر میشوند و کل شهر بوی خون میدهد. مادران از جان خود میگذرند تا فرزندانشان را در امان نگه دارند و کودکانشان طعمهی گرگان مغول نشوند، اما هر تلاشی بیفایده است. رمان جنگ، عشق، آدمها روایتگر رنج و قساوتی بینهایت است که حتی به سادگی نمیتوان آن را توصیف کرد.
کتاب جنگ، عشق، آدمها به کوشش انتشارات نقد فرهنگ به چاپ رسیده است.
کتاب جنگ، عشق، آدمها برای شما مناسب است اگر
- تصور میکنید تاریخ ایران روزهایی بدتر و سیاهتر از اکنون به خود ندیده، این کتاب دیدگاهتان را تغییر خواهد داد.
- میخواهید از رنج و زجری که مردم نیشابور هنگام حملهی مغول متحمل شدند، آگاه شوید.
- به داستانهای تاریخی علاقهمند هستید.
در بخشی از کتاب جنگ، عشق، آدمها میخوانیم
وقتی کودکان از مادر جدا میشوند، هرچه کوچکتر باشند اضطراب بیشتری پیدا میکنند. خوابشان آشفته میشود و امنیت ذهنیشان در هم میریزد. اگر این شانس را داشته باشند که خواهر و برادر بزرگتری داشته باشند به شدت به آنها وابسته میشوند.
مهتاب و تقی هم چنین حالی داشتند. چنان به مرتضی و پری چسبیده بودند که بهخاطر کوچکی پاهایشان تقریباً تمام راه به دنبالشان دویده بودند. از ترس لولوها و دیوهایی که میدانستند مادرشان را واقعاً در آن لحظههای شوم بلعیدهاند. لولوهایی که تا قرنها در ذهن ایرانیان لانه داشتند و نسلهای بعدی هزاران خاطره برای نسلهای بعد از خود از آنها حکایت میکردند و بیانصافی است اگر آنان را دروغگو یا احمق خطاب کنیم.
در واقع در طول قرنها یکی از بهترین راه محافظت کودکان از دژخیمی بزرگسالان نابهنجار و یا ناشناخته هشدار به آنان با داستانهایی از لولو و غول بوده است و اینکه بهرغم وجود چنین مخاطراتی میشود آنها را شکست داد و در آرامش زندگی کرد. لولوها میآیند و میروند و غولها از مردان و زنان پاکدامن و شجاع و زیرک شکست میخورند. درست است که ترساندن کودکان از موجودات خیالی بیرحمانه به نظر میرسد اما قصهگوی واقعی و زیرک میداند که در چه زمانی پایان داستان را باید چگونه رقم زند که ذهن کودک را برای مواجهه با خطرات واقعی اطرافش آماده کند. کودکی که از شب و لولو میترسد، زمانی که شهر از اوباش و اراذل بیرحم پر شده، پا را از خانه بیرون نمیگذارد. هزار بار سالمتر و ایمنتر از کودکی بزرگ میشود که یک شب یا حتی چند دقیقه ناخواسته و بی خبر در میان این اراذل گرفتار میشود.
درواقع، حتی پذیرش و ترویج اوهام در میان اقوام مختلف ریشه در تجربههای خاص تاریخی آنان دارد و الزاماً نمیتوان آن را به کندذهنی افراد نسبت داد، بلکه اتفاقاً بعد از دورهای که کارکرد این افکار تغییر میکند اشخاصِ باهوشتر از آن زمینهی ذهنی برای رسیدن به اهداف و منافع خود سود بردهاند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جنگ، عشق، آدمها |
نویسنده | سیما سجادیان |
ناشر چاپی | انتشارات نقد فرهنگ |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 276 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-668246-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |