معرفی و دانلود کتاب شفا در میان ما نفس میکشد
برای دانلود قانونی کتاب شفا در میان ما نفس میکشد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شفا در میان ما نفس میکشد
کتاب شفا در میان ما نفس میکشد مجموعه داستان کوتاهی است از کیارنگ علایی که با حالوهوای شهرها و روستاهای ایرانی عجین شده و داستان آدمهای مختلفی را در دل خود روایت میکند. این داستانها عموماً به روزمرگیها، عناصر یکنواخت زندگی و مشخصههای فرهنگی جامعهی ایرانی پرداخته و بازتابی از درونیات شخصیتها ارائه میدهند. «شبیه هیچ چیز»، «آپارتمان»، «کاشیهای زرد» و... از جمله داستانهای موجود در این کتاب هستند.
دربارهی کتاب شفا در میان ما نفس میکشد
داستان کوتاه قالبی است که از زمان تولدش در ایران، مصادف با نوشتن مجموعهی «یکی بود یکی نبود» توسط محمدعلی جمالزاده، تا به امروز، از محبوبیت و رواج زیادی میان نویسندگان برخوردار بوده است. کتاب شفا در میان ما نفس میکشد نیز مجموعه داستان کوتاهی است نوشتهی کیارنگ علایی که در هشت داستان، ماجرای آدمهای مختلف از نقاط گوناگون ایران را روایت میکند. روزمرگیها، کلافگیها، دردها و رنجهای زنان و مردان در بطن مشکلات زندگی، اصلیترین موضوعاتی است که در داستانهای این مجموعه به چشم میخورد. توصیفات دقیق از احوالات آدمها و فضایی که در آن زیست میکنند، با استفاده از زبان ساده و روانی که کیارنگ علایی به کار میبندد جلوهای آشنا پیدا کرده و در خواننده ایجاد همدلی میکند. تقلا برای یافتن شادی در بین سکوت و ملال روزها، از دیگر موضوعاتی است که در این داستانها منعکس شده است.
«کاشیهای زرد» یکی از داستانهای کتاب شفا در میان ما نفس میکشد است که قابی از زندگی یکنواخت خانوادهای معمولی در ایران را به تصویر میکشد. زن و مرد که نام مشخصی ندارند، گویی نمایندهی تمام مادر و پدرهایی هستند که تحت فشار مسئولیتها و سکون و رخوت روزها، بیشتر و بیشتر بهسمت نوعی دلمردگی پیش میروند. شخصیت زن بهخصوص نمایانگر دردهای یک زن خانهدار ایرانی است که در شلوغی روزها، هویت شخصیاش اندکاندک به فراموشی سپرده میشود. «حول حالنا»، «جوزک»، «واکسن ب. ث. ژ»، «آپارتمان»، «شفا» و... از دیگر داستانهایی هستند که در این کتاب میخوانید.
کتاب شفا در میان ما نفس میکشد با ترسیم جلوههایی از واقعیات روزمرهی جامعهی ایرانی، عناصری از فرهنگ و تلاقی سنت و مدرنیته در ایران را منعکس کرده و آنها را در قالب داستانهایی با ریتم یکنواخت و آرام، به رشتهی تحریر درآورده است.
این کتاب به همت انتشارات هیلا در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب شفا در میان ما نفس میکشد برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای کوتاه ایرانی جالب خواهد بود.
در بخشی از کتاب شفا در میان ما نفس میکشد میخوانیم
فقط آنها که سالها از جادههاى خاکى ده بالا رفته بودند، پایین آمده بودند و زیر سایه درختهاش نشسته بودند مىدانستند اسم اینجا «جوزک» است وگرنه تابلوى کنار جاده به اندازه کافى فرسوده شده بود، زنگ زده بود و مثل پیرزنى که دندانهاش ریخته و رنگ و روش پریده باشد، از چشم افتاده بود که کسى نتواند آن را بخواند، نه رهگذرى زیر آفتاب داغ، نه مسافرى که عادت دارد از توى ماشین همه تابلوها را بخواند و نه حتى کودکى که از سر تمرین الفبا هر چه را مىبیند بلافاصله با صداى بلند مىخواند.
شاید اگر زمان نمىگذشت و تابلو مثل روز اولش باقى مىماند که دهدارخانه با هزار افتخار و شکوه آن را کنار جاده علم کرده بود یا اگر ملیحه به حرف پدرش پدر مرحومش گوش مىداد و سبزههاى کنار جاده را که حالا شده بودند قد دو مرد جوان، هر هفته هرس مىکرد، حالا مىشد جوزک را کنار جادهاى که فقط چند ساعت از دریا دور افتاده بود، به راحتى دید، تابلویش را خواند و از دور براى مردمانش دست تکان داد.
جوزک تکهاى رها شده از زمین بود که زمانى خاک بایرى داشت، در آن عروسىها به پا مىکردند، طبلها مىزدند و براى هر پسر نورسیده جشنها مىگرفتند. ملیحه در سکوت پشت این جشنها به دنیا آمده بود، پا به پاى بچههاى ده بزرگ شده بود و حالا نوبت او بود تا از آنجا برود. اگر پدرش زنده بود شاید آنها را مجاب مىکرد همان جا در جوزک نگهش دارند. بعد از مرگ بزرگترهاى ده، جوانها کمتر رغبت مىکردند در جوزک کار کنند. جوزک از دریا فاصله داشت، افتاده بود وسط رطوبت و خشکى، وسط سرما و گرما و این «وسط بودن» همه چیز را به هم ریخته بود.
حالا از آن ده خانوادهاى که آمده بودند، دور هم جمع شده بودند و به دلیلى که کسى نمىداند اسم آن تکه زمین را گذاشته بودند جوزک، فقط اسداللّه باقى مانده بود و وانت کهنهاش که حالا داشت براى عروسى آمادهاش مىکرد.
فهرست مطالب کتاب
حوّل حالنا
جوزک
کاشىهاى زرد
آپارتمان
شبیه هیچ چیز
واکسن ب. ث. ژ
شفا با اندامى خیس
شفا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شفا در میان ما نفس میکشد |
نویسنده | کیارنگ علایی |
ناشر چاپی | انتشارات هیلا |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 80 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-90652-5-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |