معرفی و دانلود کتاب صوتی زوربای یونانی

معرفی کتاب صوتی زوربای یونانی

کتاب صوتی زوربای یونانی اثر مشهور نیکوس کازانتزاکیس رمانی اتوبیوگرافی است که به نوعی سرگذشت این نویسنده برجسته را روایت می‌کند. این کتاب داستان دوستی مرد جوانی با پیرمردی به نام «زوربا» را تعریف می‌کند که تجربه‌های عجیبی در زندگی خود داشته و تأثیر عمیقی بر روی او می‌گذارد. این اثر مدرن فلسفی در سال 1954 برنده جایزه بهترین رمان خارجی شد.

درباره کتاب صوتی زوربای یونانی:

در آغاز داستان راوی که شخصی متفکر است، تصمیم می‌گیرد برای مدتی کتاب‌هایش را رها کرده و یک معدن زغال‌سنگ را در جزیره کرت دوباره راه‌اندازی کند. او سعی می‌کند از زندگی یکنواخت خود که تنها در میان کتاب‌هایش گذرانده فرار کند. در طول سفرش به این جزیره با پیرمرد 65 سالهٔ عجیبی به نام «آلکسیس زوربا» دوست می‌شود. زوربا با ذکر توانایی‌های خود از او می‌خواهد که وی را به‌عنوان سرکارگر معدن استخدام کند.

آن‌ها بعد از اینکه به جزیره کرت می‌رسند در یک مسافرخانه اقامت کرده و کار در معدن را آغاز می‌کنند. راوی هم‌زمان مشغول نوشتن یادداشت‌هایی درباره زندگی و اندیشه بودا است. در مدت زمانی که این دو با یکدیگر کار می‌کنند، زوربا تأثیر ژرفی بر روی شخصیت اصلی داستان می‌گذارد و بسیاری از عقاید او را دگرگون می‌کند.

کتاب زوربای یونانی (Zorba The Greece) درمورد قهرمانی است که برخلاف تحصیلات و عامی بودنش، مرد کار و زندگی است. او در عین اینکه نسبت به سرگرمی پایان‌ناپذیر خود یعنی وقت گذراندن با زن‌ها زیاده‌روی می‌کند، مردی بسیار توانا و اهل عمل است. این داستان درواقع ستایشی در باب زندگی‌ست که به روشنفکران عزلت گزیده که سعی در دوری از همه و خلوت‌گزینی دارند، طعنه می‌زند.

زوربا درواقع به‌عنوان آموزگاری برای راوی داستان عمل کرده و او را برای ورود به جهان خشن قرن بیستم آماده می‌کند. او همیشه در لحظه زندگی می‌کند و گذشته و آینده برای او اهمیتی ندارد. نیکوس کازانتزاکیس در این رمان مثل باقی آثارش برای نمایش مسائل فلسفی از عنصر داستان بهره می‌گیرد. شخصیت‌های این داستان در گیرودار هستی‌گرانه‌ای گرفتار شده‌اند و در تقابل با معنی، بی‌اراده به سمت هدف نهایی یعنی مرگ به‌پیش می‌روند. این کتاب به یاد انسان می‌اندازد که تنها یکبار زندگی می‌کند و چیزهایی که می‌تواند تجربه کند آن‌قدر زیادند که نباید فرصتی برای فکرکردن به این‌که دیگران چه نظری دربارهٔ ما دارند وجود داشته باشد.

کازانتزاکیس با بررسی تضادهای آشکار در درون شخصیت‌های داستان، از داستان‌ها و آموزه‌های بودیسم استفاده کرده است. زوربا با پناه بردن به موسیقی و رقص، خود را از قیدوبند تعلقات دنیایی و احساسات زودگذر رها می‌کند و با دیدگاه خاصی که دارد تصورات راوی را تغییر می‌دهد. مجله تایم در سال 1953 این رمان را «داستانی بدون طرح اما با معنی» توصیف کرد.

از این کتاب همچنین فیلم‌های اقتباسی زیادی ساخته شده است که مهم‌ترین آن‌ها ساخته «مایکل کاکویانیس» است. او در سال 1964 فیلمی بسیار موفق از این رمان ساخت که موردتوجه مخاطبان زیادی قرار گرفت. همچنین در سال 1968 فیلمی موزیکال از روی این رمان ساخته شد و پس از آن بی‌بی‌سی در سال 1993 سریالی کلاسیک از روی آن ساخت.

کتاب صوتی زوربای یونانی مناسب چه کسانی است؟

این کتاب برای کسانی که به داستان‌های اتوبیوگرافی و آثار نیکوس کازانتزاکیس علاقه دارند جذاب خواهد بود.

نیکوس کازانتزاکیس را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده و شاعر یونانی که از او به عنوان «غول ادبیات مدرن یونانی» یاد می‌کنند، در سال 1883 در شهر کاندیا به دنیا آمد. نیکوس کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) تحصیلات خود را در آتن ادامه داد و پس از آن برای مطالعه ادبیات و هنرهای زیبا به فرانسه، آلمان و ایتالیا سفر کرد. او پس از اتمام تحصیلات با دوست خود «گئورگ زوربا» که الهام‌بخش او برای نوشتن این رمان بود، به استخراج معدن مشغول شد. اما آن کار را نیز بعد از مدتی رها کرد و به خبرنگاری در روزنامه روی آورد.

وی در 9 سال مختلف نامزد دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات شده بود؛ با این حال کازانتزاکیس در سال 1957 با وجود اختلاف یک رأی کمتر، جایزه نوبل ادبیات را به آلبر کامو واگذار کرد. همچنین به عقیده «آلبرت شویترس» و «توماس‌مان» نیکوس از بهترین نویسندگان، منتقدان و محققان در اروپا و آمریکا است.

از مهم‌ترین آثار کازانتزاکیس می‌توان به «منظومه حماسی اودیسه، باغ صخره‌ها، اولیس، مسیح، مسیح باز مصلوب، زوربای یونانی، آزادی با مرگ، و آسیز بینوا» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی زوربای یونانی می‌شنویم:

چهار پنج‌روز گذشت ولی از زوربا خبری نشد. روز ششم از کاندیا نامه‌ای طویل در چندین صفحه حاوی مقدار فراوانی زبان‌بازی به دستم رسید که بر کاغذ صورتی رنگ معطری نوشته شده بود و در گوشهٔ صفحهٔ اول، قلبی که تیری آن را شکافته بود، نقش شده بود. نامه را به‌دقت حفظ کرده و با رعایت امانت برای شما رونوشت می‌کنم و سعی دارم اصلاحاتی را که در متن آن جا داده شده است، عیناً نقل کنم. تنها در املای قابل‌ملاحظهٔ آن دست بردم. زوربا قلم را مانند دیلم به دست می‌گرفت و با شدت به صفحهٔ کاغذ حمله می‌برد و به همین علت نامه‌اش سوراخ‌سوراخ بود و در تمام سطوح آن جوهر دویده بود:

«ارباب عزیزم، آقای سرمایه‌دار. من قلم‌به‌دست گرفتم تا از تو احوالپرسی کنم. ما نیز خدا را شکر سلامتیم. مدتیه متوجه شدم که برای اون به دنیا نیامدم که اسب یا گاو باشم. حیوونا فقط به‌خاطر خوردن زندگی می‌کن. برای فرار از این تهمته که شب و روز در تلاشم تا برای خودم یه کار دست‌وپا کنم. از نان روزانم به‌خاطر فکر و عقیدم می‌گذرم. ضرب‌المثل‌ها رو زیرورو می‌کنم و میگم ترجیح میدم تو استخری اردک لاغری باشم تا گنجشکی چاق توی قفس. خیلی‌ها وطن‌پرستن. بدون اونکه براشون پشیزی خرج برداره. من وطن‌پرست نیستم و نخواهم بود. اگرچه به ضررم تموم میشه. عدهٔ زیادی به بهشت عقیده دارن و میخ‌طویلهٔ خرشونو تا اونجا به زمین کوبیدن...

فهرست مطالب کتاب صوتی