معرفی و دانلود کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15

معرفی کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15

نه، اینجا مدرسه نیست! اصلاً هر جایی هست به‌جز مدرسه. کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 داستانی‌ست مهیج از اتفاقات خنده‌دار یک مدرسه که دن گاتمن به جذاب‌ترین حالت ممکن برایتان روایت می‌کند. باور ندارید؟ کافی است سری به این مدرسه‌ی مهیج بزنید. ای. جی، مایکل، دیزی، آقای کاربلز و... یک عالمه اتفاقات جورواجور برای شما تدارک دیده‌اند.

درباره‌ی کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15

برای بسیاری از کودکانی که به‌تازگی تحصیل را آغاز می‌کنند، ممکن است مدرسه دنیایی ناشناخته و کمی ترسناک باشد. از طرف دیگر، برای کودکانی که چند سالی است به‌عنوان دانش‌آموز به تحصیل مشغول هستند، مدرسه ممکن است محیط کسل‌کننده و یکنواختی باشد که انگار قرار نیست هیچ‌وقت هیچ اتفاق تازه‌ای در آن رخ بدهد. دن گاتمن (Dan Gutman) در کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 (Dr Carbles is Losing His Marbles) قرار است تصور شما را از مدرسه زیر و رو کند.

شخصیت اصلی و قهرمان داستان، ای. جی. است. او هم مانند بسیاری از دانش‌آموزان از مدرسه نفرت دارد. البته ناظم سخت‌گیر و مدیر بداخلاق باعث شده‌اند او چنین حسی نسبت به مدرسه داشته باشد. خب، وقتی یک کله‌پوک به اسم «کاربلز» مدیریت مدرسه را به عهده می‌گیرد و با بلندگوی گوش‌خراش خود بچه‌ها را کنترل می‌کند، پس چاره‌ای نمی‌ماند جز شیطنت‌های کوچکی که بزرگترها را دیوانه خواهد کرد. درست است که به نظر ای. جی. و دوستش «مایکل» مدرسه جز سر بردن حوصله‌ی آن‌ها هیچ کاربرد دیگری ندارد، اما اینبار قرار است هر روزه شاهد اتفاقات هیجان‌انگیز و بامزه‌ای باشند! اول که سروکله‌ی سرخپوستان در مدرسه پیدا می‌شود. بعد از آن هم بوقلمونی با کلاه شیپوری و لباس مهاجران وارد صحنه می‌شود تا مدرسه از صدای خنده‌ی بچه‌ها منفجر شود! و در نهایت روز ملاقات با رئیس جدید مدرسه فرا می‌رسد که با آن لباس و چکمه‌ی ارتشی، مدرسه را به پادگان تبدیل می‌کند. البته جشن‌ها و مراسم‌های مدرسه هم فرصت خوبی هستند برای اتفاقات بامزه و خراب‌کاری‌های گروهی!

کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 با برگردان مونا قائمی و صدای شرگان انورزاده از سوی نشر صوتی واوخوان منتشر شده است. انتشارات گام نیز چاپ نسخه‌ی متنی آن را به عهده داشته است.

معرفی مجموعه‌ی مدرسه‌ی پرماجرا

این سری سرگرم‌کننده و خنده‌دار برای اولین بار در سال 2004 به چاپ رسید و خیلی زود محبوب دل بچه‌ها شد. در همه‌ی عناوین پرتعداد این مجموعه، ماجراها در مدرسه‌ای اتفاق می‌افتد که معلم‌هایش اشخاصی عجیب و دانش‌آموزانش دخترها و پسرهایی سربه‌هوا هستند. معمولاً در هر داستان یکی از معلم‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و قصه پیرامون شخصیت او شکل می‌گیرد. شخصیت اصلی مجموعه مدرسه‌ی پرماجرا (My Weird School) پسری کله‌شق به نام ای. جی. (A. J) است.

شاید برایتان جالب باشد بدانید که تاکنون 23 میلیون نسخه از داستان‌های این مجموعه در سراسر جهان به فروش رفته است؛ رقمی که در نوع خود حیرت‌انگیز به شمار می‌رود.

کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان 7 تا 12‌ساله که عاشق داستان‌های هیجان‌انگیز و البته شیطنت‌های دوران مدرسه هستند، از شنیدن کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 بسیار لذت خواهند برد. داستانی طنز و سرگرم‌کننده که شما را از خنده روده‌بر می‌کند.

با دن گاتمن بیشتر آشنا شویم

او داستان‌نویسی آمریکایی‌ست که به خاطر خلق آثار به یادماندنی در زمینه‌ی ادبیات کودک و نوجوان، نام خود را به عنوان یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان نیویورک تایمز بر سر زبان‌ها انداخته است. دن گاتمن علاوه بر نگارش داستان‌های جذاب کودکانه، در زمینه‌ی مطبوعات و ادبیات بزرگسال نیز فعالیت‌هایی داشته است.

آثار این داستان‌نویس محبوب، تاکنون نزدیک به بیست بار برنده جایزه کتاب ایالتی شده است! مهم‌ترین آثار این نویسنده، همین مجموعه کتاب‌های مدرسه پرماجراست که با عنوان مدرسه عجیب و غریب من نیز شناخته می‌شود. گاتمن درباره این اثر گفته که برای خلق آن سالانه به ده‌ها مدرسه سر زده است و ایده‌ی تمامی ماجراهای کتابش را از اتفاقات رخ‌داده در آنها الهام گرفته است.

در بخشی از کتاب صوتی مدرسه یا پادگان: مدرسه پرماجرا 15 می‌شنویم

دکتر کاربلز؟ من همیشه فکر می‌کردم برای اینکه مدیر یه مدرسه بشیم باید بریم دانشکده‌ی مدیریت ولی حالا می‌دیدم که هر کله‌پولی می‌تونه مدیر مدرسه بشه. دکتر کاربلز ژاکت و کروات همیشگی خودش رو نپوشیده بود، بلکه با یه لباس ارتشی، چکمه‌های سیاه و سوتی که با نخ از گردنش آویزون بود به روی صحنه رفت. اون توی یه دستش یه بلندگوی دستی گوش‌خراش و در دست دیگه‌ش یک شلاق داشت.

اول حرفی نزد. فقط از فاصله‌ی بین صندلی‌ها عبور کرد و به همه‌ی ما نگاهی انداخت. کسی از جاش جنب نمی‌خورد. نفس از کسی درنمی‌اومد. همه‌جا به‌قدری ساکت بود که صدای افتادن یک سنجاق ته‌گرد هم شنیده می‌شد. همه‌مون از دکتر کاربلز ترسیده بودیم. حسابی اخم کرده بود. حتی دوشیزه دیزی هم ترسیده بود. بالأخره دکتر کاربلز بلندگوش رو توی دهنش گذاشت. بعد در بلندگوی دستیش هوار زد: «توجه!» همه سیخ توی صندلی‌هامون نشستیم. «وضعیت این مدرسه رقت‌آوره. همه‌ی شما بی‌تربیت و بی‌انضباطید. هیچ‌کدوم از شما لیاقت احترام رو ندارین. نمی‌تونم این وضع رو تحمل کنم.»

فهرست مطالب کتاب صوتی