معرفی و دانلود کتاب قماش انگلیس: داستان کوتاه

عکس جلد کتاب قماش انگلیس: داستان کوتاه
قیمت:
۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب قماش انگلیس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب قماش انگلیس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب قماش انگلیس: داستان کوتاه

عزیز نسین در کتاب قماش انگلیس راوی داستان جوانی می‌شود که از روستای خودشان برای کار و پول به شهر مهاجرت می‌کند بی‌آنکه بداند چه اتفاقاتی در انتظارش است. این قصه با رگه‌هایی از طنز، ترکیبی از «فقر» و «فریب» را به تصویر می‌کشد و از «غرب‌زدگی»، «بی‌عدالتی‌های اجتماعی» و «دورویی» انتقاد می‌کند.

درباره کتاب قماش انگلیس

در روستا پیش از همه، رجب، عموش محمود و پسر عموش یوسف برای کار به استانبول رفتند. قرار آن‌ها این بود که اگر کار خوبی گیر بیاورند، زود به بقیه نامه بنویسند تا آن‌ها هم به استانبول بیایند. فقر اصلی‌ترین عامل مهاجرت آن‌ها به شهر بود. آن‌ها روزها به عملگی مشغول بودند تا با اندوخته‌ی خود برای خودشان لباس تازه‌ای بخرند و پس‌اندازی ذخیره کنند تا مایه‌ی فخر و مباهات دوستان و خانواده‌ی خود باشند.

در این بین، رجب با هم‌ولایتی‌هایش تفاوتی دارد. او که اندامی درشت و تنومند دارد، بعد از مدت‌ها کارگری هنوز نتوانسته بود لباسی برای خود تهیه کند و هم‌چنان همان لباسی را به تن داشت که هنگام مهاجرت از روستا به شهر پوشیده بود. لباس رجب به قدری کهنه شده بود که تاروپودش را نمی‌شد از هم تشخیص داد.

این موضوع فکر یکی از هم‌ولایتی‌های رجب را به خود مشغول می‌کند. چرا که رجب جوانی بود که به ظاهرش بسیار اهمیت می‌داد و آرزو داشت کمی پول به‌دست آورد تا لباسی نو بخرد اما حالا بعد از گذشت چندین ماه هنوز لباس‌های کهنه خود را به تن داشت. باید تا پایان داستان کتاب قماش انگلیس همراه باشیم تا در خلال درددل‌های رجب از راز او باخبر شویم.

عزیز نسین (Aziz nesin) هم‌چون بسیاری از آثارش در این کتاب نیز با زبانی طنز معضلات اجتماعی را بازگو می‌کند و از فقری صحبت می‌کند که جوانان را به کام خود می‌کشد. نسین در داستان قماش انگلیس از زودباوری روستاییان و حیله‌های مردم شهر صحبت می‌کند. ترجمه‌ی روان صمد بهرنگی نیز بر جذابیت بیش از پیش این داستان کوتاه افزوده است.

کتاب قماش انگلیس، در گذشته به‌عنوان یکی از داستان‌های کوتاه کتاب «آه، ما الاغ‌ها!» منتشر شده بود. اثر حاضر، از سوی نشر گیوا، برای علاقه‌مندان آثار اجتماعی و انتقادی ارائه شده است.

کتاب قماش انگلیس برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های طنز اجتماعی علاقه‌مند هستید، کتاب قماش انگلیس را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با عزیز نسین بیشتر آشنا شویم

عزیز نسین نویسنده، طنزپرداز و فعال سیاسی اهل ترکیه است که قلم را در راه مبارزه با ظلم و ناآگاهی به کار می‌بست. محمد نصرت، با نام هنری عزیز نسین، از برجسته‌ترین و مشهورترین‌ داستان‌نویسان ترک، در سال 1915 متولد شد. او پس از اینکه چندی به‌عنوان افسر مشغول به کار بود، راه نویسندگی و دنیای داستان را پیش گرفت. این نویسنده به سبب انتقادات تندی که نسبت به اوضاع نابه‌سامان اقتصاد کشورش داشت، بارها روانه‌ی زندان شد. با این‌حال، هرگز از آفرینش ادبی باز نایستاد. کسب نخل طلا در مسابقه‌ی بین‌المللی طنز کشور ایتالیا و همچنین جایزه‌ی خارپشت طلایی از کشور بلغارستان برخی از افتخارات و جوایز اوست.

شماری از آثار او را می‌توانید در کتاب‌های «دندان‌های مردم را نشمارید»، «خانه‌ای روی مرز»، «عروس محله»، «خاطرات یک‌مرده» و... بخوانید.

در بخشی از کتاب قماش انگلیس: داستان کوتاه می‌خوانیم

آره گفتی. پس چی شد؟

یه کم صبر کن بگم. ما که اومدیم استانبول، رفتیم سر کار. از خورد و خوراکمون بریدیم. عمو محمود و پسرش غذاهای جوراجور می‌خوردند، اما یه بار شد که ما هم بخوریم؟ نه! یوسف هی می‌رفت سینما، اما یه بار شد که ما هم بریم؟ نه! «ابراهام پاشنه‌پهن» پیرهن و ساعت خرید. ما هم خریدیم؟ نه! پیش خودمون گفتیم که اگه پول‌هامونو جمع کنیم، یه دس لباس خوب خوب می‌تونیم بخریم. صبح و شام رفتیم لباس‌فروش‌ها را گشتیم، خوب‌ترین لباس‌ها رو جدا کردیم. مزد یه ماهمون شده بود صد و هشتاد لیره. لباس خریدنمون دیگه حتمی بود. رسیدیم به دکون. تو هیچ رفته‌ای به اینجور دکون‌ها که لباس حاضری می‌فروشند؟ تو هیچ جماعت لباس‌فروش‌ها رو دیده‌ای چه ریختی‌ان؟ حتماً که ندیده‌ای. تا پامو گذاشتم به دکون، مث اینکه همون آدم اولی نیستم. تو کوچه و بازار، کسی این زحمتو به خودش نمیده که برگرده ببینه تو کی هستی. تو تراموای ازت می‌گریزند که نکنه تنت به تنشون بخوره، اما تو دکون، چی بگم دایی؟ کم مانده بود که یبفتند پاهامو ببوسند. پاک ماتم برده بود که مگه اینا از همونایی نیستن که ازم می‌گریزند، نکنه اینا یه ملت دیگه باشن؟ یاروها مث پروانه پر می‌زدند و دورم می‌چرخیدند. یکیش می‌گفت: بفرمایین! یکیش می‌گفت: چه فرمایشی داشتین؟ یکیش می‌گفت: حضرت آقا. منو میگی؟ خشکم زد. بهِت چی بگم دایی، زبونم بند اومد و دو کلمه حرف از دهنم در نیومد. یکیشون یقه‌مو اندازه می‌گرفت، یکیشون پاهامو. ارباب و شاگرد همه‌شون ریخته بودن سرم. اگه بدشون نمی‌اومد، می‌گذاشتم و فرار می‌کردم. در نرفتم، اما حرف زدنمو پاک از یاد بردم. دیدن که ازم صدایی در نیومد، ارباب دکون سرشون داد زد که: چرا ایستادین؟ واسه حضرت آقا یه دس لباس در آرید!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب قماش انگلیس: داستان کوتاه
نویسنده
مترجمصمد بهرنگی
ناشر چاپیانتشارات گیوا
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات11
زبانفارسی
شابک978-600-451-965-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان خارجی، کتاب‌های طنز
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب قماش انگلیس

سمیه صفری
۱۴۰۲/۴/۱۴
قصه کوتاه و طنز
بشدت از خوندنش خندیدم‌
اشاره دقیق به جزییات خواننده رو به فضای داستان میبره.
اقای عزیز نسین واقعا یه نویسنده چیره دسته‌
حتما این کتاب رو بخرید.
ممنون از کتابراه
احمد زارع
۱۴۰۲/۹/۱۶
نوشته‌های عزیز نسین خواندنی هستن و اغلب طنز تلخ. من فکر میکردم چند تا داستان کوتاه توی این کتاب باشد ولی فقط یکی بود
Fatemeh Najafi
۱۴۰۳/۱/۶
داستان کوتاهی بود ولی طنز و جالب
Ehsan Hosseinzadeh
۱۴۰۲/۴/۱۵
خیلی جالب و خنده دار بود
مشاهده همه نظرات 4

راهنمای مطالعه کتاب قماش انگلیس

برای دریافت کتاب قماش انگلیس و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.