معرفی و دانلود کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری

معرفی کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری

به شگفت‌انگیزترین کتابخانه‌ی دنیا خوش آمدید! زینو الکساندر، در کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری شما را به کتابخانه‌ای می‌برد که همگی علوم جهان در لابه‌لای قفسه‌های آن نهفته است. بااین‌حال، نیروهای پلید به‌زودی سر می‌رسند تا با سوءاستفاده از علوم و اطلاعات این کتابخانه، به هدف‌های شوم خود برسند اما با وجود دختر شجاعی به نام «لنورا» این کار چندان هم آسان نخواهد بود! گفتنی‌ست اثر پیش‌رو از سوی نشریه‌ی کرکس به‌عنوان بهترین کتاب سال برگزیده شد.

درباره‌ی کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری

لنورا به‌تازگی در کتابخانه‌ای مرموز و البته مخفی مشغول به کار شده. این کتابخانه تمام اطلاعات و دانش‌های دنیا را در دل خود جای داده. لنورا از اینکه می‌تواند به مراجعه‌کنندگان کتابخانه کمک کند به کتاب‌های مورد نظرشان دسترسی داشته باشند، بسیار خوشحال است. او همچنین می‌تواند کتاب‌های بسیاری را مطالعه کند و روزبه‌روز اطلاعاتش را در زمینه‌های مختلف توسعه بدهد. همه چیز به‌خوبی ادامه پیدا می‌کند تا اینکه نیروهای شومی از راه می‌رسند. لنور باید هر طور شده به مقاصد خرابکارانه‌ی آن‌ها پی ببرد و مانع رسیدن آن‌ها به اهداف تاریکشان بشود.

زینو الکساندر (Zeno Alexander) ماجراهای مهیج رویارویی لنورا با نیروهای پلیدی را در کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری (The library of ever) برایتان روایت می‌کند. اثری فانتزی و رمانی خیالی که برای نوجوانان بسیار جذاب خواهد بود.

مامان و بابای لنورا بسیار ثروتمند هستند و می‌توانند هرچه که فرزندشان نیاز دارد در اختیار او قرار بدهند، جز محبت و توجه همیشگی! لنورا از این بابت بسیار ناراحت است. البته پرستاری که والدینش استخدام کرده‌اند همیشه در کنار اوست اما آن‌قدر سمج است که لنورا ترجیح می‌دهد هرگز وقتش را با او نگذراند. هیچ‌کسی نیست که به حرف‌های این دختر باهوش و کنجکاو گوش بدهد تا اینکه یک روز به کتابخانه‌ای اسرارآمیز راه پیدا می‌کند.

لنورا با عبور از دروازده‌ی کتابخانه به جایی می‌رسد که با نور دانش روشن می‌شود و بوی خوب کتاب‌های قدیمی مشام مراجعه‌کنندگان را نوازش می‌دهد. همین‌جاست که او سوگند کتابداری خورده و پیمان می‌بندد که با شجاعت تمام در پی پاسخی برای سخت‌ترین سوال‌ها باشد، هرگز از کار دست نکشد و صادقانه به علم و جویندگان آن خدمت کند.

این طوری می‌شود که زندگی کسل‌کننده‌ی لنورا به یک ماجراجویی مهیج در کتابخانه تبدیل می‌گردد. حالا او وظیفه دارد صادقانه به اهالی کتاب یاری برساند و از فرصت یادگیری هزاران نکته‌ی جدید هم غافل نشود.

رفته‌رفته لنورا متوجه اتفاقات جدیدی می‌شود که در پیرامونش در حال رخ دادن هستند. نیروهای پلیدی دست‌به‌کار شده‌اند تا با دسترسی به کتابخانه و منابع اطلاعاتی آن، دانش را برای همیشه نابود کنند. اینجاست که لنورا بنا بر پیمانی که بسته، باید همه‌ی تلاشش را برای حل معمای نیروهای شیطانی و ضددانش به کار بگیرد تا از کتابخانه و دوستداران آن محافظت کند.

خواندن کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری به مخاطبان نوجوان می‌آموزد که وجود و حضور دانش در تمامی عرصه‌های زندگی تا چه حد اهمیت دارد. زینو الکساندر به مخاطبان نشان می‌دهد که کتاب قدرتمندترین ابزار دستیابی به علم به شمار می‌رود و همراهی قابل اعتماد برای کسانی‌ست که خواهان درک بهتر دنیا و پدیده‌های اطرافشان هستند.

این رمان تخیلی با لحن طنز و روند پرهیاهوی خود، کتاب‌خواندن و آشنایی با کتاب را برای کودکان به تجربه‌ای فراموش‌نشدنی بدل خواهد کرد. تجربه‌ای که در زندگی واقعی ایشان هم ادامه پیدا کرده و آن‌ها را به جمع دوستداران کتاب ملحق می‌کند.

نوجوانان می‌توانند کتاب حاضر را با برگردان مریم حیدریان مطالعه کنند که به همت نشر پرتقال به مشتاقان ادبیات فانتزی و نوجوان عرضه شده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های کتابخانه بی‌نهایت

مجموعه‌ی کتابخانه بی‌نهایت شامل داستان‌هایی است به قلم زینو الکساندر که ماجراهای النور و مرموزترین کتابخانه‌ی جهان را روایت می‌کنند. کتابی که در مقابل شماست، جلد نخست این مجموعه به شمار می‌رود. تاکنون تنها دو جلد از مجموعه کتاب‌های کتابخانه بی‌نهایت به چاپ رسیده که موضوع اصلی آن‌ها مبارزه‌ی قهرمان داستان با نیروهای تاریکی و برای حفاظت از علم و آگاهی است.

افتخارات کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری

• بهترین کتاب سال 2019 به انتخاب Kirkus Reviews
• انتخاب به‌عنوان بهترین کتاب ماه وبسایت آمازون

نکوداشت‌های کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری

• داستانی درمورد کتابخانه‌ای پر از هوس! (نیویورک تایمز)

• خواندن این کتاب مانند گم شدن در یک کتابخانه‌ی کامل و پر از کتاب است که هرگز دلت نمی‌خواهد از آن بیرون بیایی. (جیمز رالی، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

• غیرعادی و زیرکانه! (Kirkus)

• کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری برای مخاطبانی نوشته شده که به قدرت جادویی کتاب‌ها باور دارند. (بوک‌لیست)

• کاملاً مسحورکننده! (مرکز کتاب کودک بولتن)

کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان علاقه‌مند به ژانر تخیلی و فانتزی، حتماً شیفته‌ی کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری خواهند شد؛ داستانی پرماجرا و سرشار از هیجان.

با زینو الکساندر بیشتر آشنا شویم

استفان مسر، با نام هنری زینو الکساندر، نویسنده‌ی آمریکایی است که داستان‌های مهیجی را برای نوجوانان نگاشته. او در ماین متولد شده و هم‌اکنون در کارولینای شمالی سکونت دارد. زینو الکساندر سال‌ها به جست‌و‌جو و کاوش در کتابخانه‌های جهان مشغول بوده. بنابراین، تخیلاتی که در مجموعه کتاب‌های کتابخانه بی‌نهایت با شما در میان می‌گذارد ریشه در تحقیقات دقیق او دارند.

برخی از کتاب‌های این نویسنده با استقبال مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شده و عنوان پرفروش نیویورک تایمز را نیز کسب کرده‌اند.

در بخشی از کتاب کتابخانه بی‌نهایت 1: نشان کتابداری می‌خوانیم

توی تاریکی دزدکی راه می‌رفت و دستش را روی سنگ سرد و رنگ‌ورورفته‌ای می‌کشید. بوی لذت‌بخش کتاب‌های قدیمی بیشتر شد. خیلی زود جلویش نوری دید و انعکاس زمزمه‌هایی را شنید. راه رفتنش را تندتر کرد و نور بیشتر شد. بعد ته تونل را دید، همین‌طور پل سنگی بزرگ و وسیعی را که آن‌طرفش بود. دوید و رفت روی پل. نزدیک بود نفسش بند بیاید. پل از توی برج گرد و بزرگی رد شده بود. هر دو طرف لنورا دیوارهای بلند پیچ‌واپیچی از کتاب بود که خیلی جلوتر، ته پل، به هم می‌رسیدند.

دورتادور دیوارها صدها نردبان چرخ‌دار بود، از آن‌هایی که مردم برای دسترسی به قفسه‌های بلند ازشان استفاده می‌کنند. نردبان‌ها موقع حرکت جیرجیر و تق‌تق می‌کردند و کتابدارها ازشان بالا و پایین می‌رفتند، کتاب‌ها را برمی‌داشتند یا سر جایشان می‌گذاشتند. کتابدارها از هزاران دری که بین قفسه‌های بی‌انتها، توی دیوارهای سنگی بود رد می‌شدند. اینجا و آنجای محوطه، بالکن‌های پهنی بود و کتابدارها، با بغل‌های پر از کتاب، با عجله از جلوی پنجره‌های گردی رد می‌شدند که اندازه‌ی چرخ‌وفلک بودند. هیچ‌کس متوجه حضور لنورا نشد که با تعجب به همه‌ی این چیزها نگاه می‌کرد.

سرش را عقب داد. قفسه‌ها بلندتر از آن بودند که چشمش ببیند. نور خورشید از پنجره‌های بزرگ‌تری که اینجا و آنجا توی دیوار بود، وارد می‌شد. بین دیوارها، در تمامی جهت‌ها، پل‌هایی باشکوه کشیده بودند، شبیه همانی که لنورا رویش ایستاده بود. چیزهای گردی را می‌دید که از کنار قفسه‌ها عبور می‌کردند، اما آن‌قدر دور بودند که نمی‌شد فهمید چه هستند. به نظرش شبیه بالون بودند.

فهرست مطالب کتاب

فصل یک: لنورا می‌رسد
فصل دو: لنورا وارد کتابخانه می‌شود
فصل سه: لنورا بر اوضاع مسلط می‌شود
فصل چهار: لنورا شجاعانه پیش می‌رود
فصل پنج: لنورا تاریخ دقیق را پیدا می‌کند
فصل شش: لنورا به آسمان می‌رود
فصل هفت: لنورا به سفر دریایی می‌رود
فصل هشت: لنورا دور کره‌ی جغرافیایی سفر می‌کند
فصل نه: لنورا به قله می‌رسد
فصل ده: لنورا با ناشناخته‌ها روبه‌رو می‌شود
فصل یازده: لنورا خطر را پشت‌سر می‌گذارد
فصل دوازده: لنورا راه‌حلش را پیدا می‌کند
فصل سیزده: لنورا می‌پرد
فصل چهارده: لنورا و دشمن
فصل پانزده: لنورا و تاریکی
فصل شانزده: لنورا و روشنایی
فصل هفده: لنورا فوری وارد عمل می‌شود
فصل هجده: لنورا توی شن‌ها به‌سرعت می‌دود
فصل نوزده: لنورا به دام می‌افتد
فصل بیست: لنورا می‌رود
فصل بیست‌ویک: لنورا آنجا را ترک می‌کند
سپاسگزاری
درباره‌ی نویسنده