معرفی و دانلود کتاب کلاه ایمنی: 21 روش برای یک هم تیمی عالی بودن

معرفی کتاب کلاه ایمنی: 21 روش برای یک هم تیمی عالی بودن

شخصیت‌های تاثیرگذار، زندگی اشخاص زیادی را دگرگون کرده‌اند. جان گوردون در کتاب کلاه ایمنی، با الهام گرفتن از زندگی واقعی یک ورزشکار جوان و موفق به نام جورج بویاردی شما را برای داشتن یک تیم هماهنگ و گروه قدرتمند راهنمایی می‌کند. گوردون در این کتاب به شما می‌آموزد چطور در عین اینکه رهبری موفق هستید، یک یار و هم‌تیمی فوق‌العاده نیز به‌شمار بیایید.

درباره کتاب کلاه ایمنی:

جورج بویاردی کاپیتان تیم فوتبال دانشگاه کرنل، شخصیتی قدرتمند و کاریزماتیک داشت. از آن دسته شخصیت‌ها بود که جذبه زیادی را به مخاطب خود منتقل می‌کرد. جاذبه‌ای که هیچ‌کس توان مقابله با آن را نداشت. با این وجود این، جورج هرگز دوست نداشت که هم‌تیمی‌ها او را «کاپیتان» و عنوانی برتر از بقیه صدا کنند. این کاپیتان برای تیمش از نهایت وجودش مایه می‌گذاشت و چنین روحیه‌ای از او نامی خوش در ذهن دیگران بر جای گذاشته است.

نویسنده کتاب برای نگارش کتاب کلاه ایمنی (The Hard Hat) از شخصیت این جوان ورزشکار تاثیر گرفته است. او روایت‌هایی واقعی از زندگی جورج را درون داستان جای داده است تا صفاتی شایسته از اخلاق ورزشکاری او به مخاطب معرفی ‌کند. صفاتی که او را به ستون تیمش تبدیل کرده بود.

جان گوردون قصد دارد با برجسته کردن رفتار و قوای روحی این ورزشکار، رهبری قدرتمند او را به تصویر بکشد و نشان دهد که چگونه یک هم‌تیمی ایده‌آل باشیم.

در نکوداشت کتاب کلاه ایمنی:

هم‌تیمی‌های بزرگ فقط امروز روی شما تأثیر نمی‌گذارند. آن‌ها تا آخر عمر شما را تحت تأثیر قرار می دهند. (amazon)

کتاب کلاه ایمنی مناسب چه کسانی است؟

کتاب پیش رو به کسانی که می‌خواهند راه و رسم مدیریت و رهبری یک تیم کاری، ورزشی یا گروهی را به خوبی بشناسند، توصیه می‌شود.

با جان گوردون بیشتر آشنا شویم:

جان گوردون (Jon Gordon) نویسنده آمریکایی، تألیفات قابل توجهی در زمینه‌ی مدیریت، رهبری و همینطور، بازاریابی و فروش دارد. آثار و سخنرانی‌های گوردون برای مخاطبین پرتعدادی در سراسر دنیا الهام‌بخش بوده و اصول او به وسیله تعداد زیادی از مریبان و استادان در کالج‌ها مورد ارزیابی و آزمایش قرار گرفته است. جان گوردون کتاب‌های مهمی همچون «اتوبوس انرژی، کلمه زندگی، برد از رختکن آغاز می‌شود و نجار» را منتشر کرده است.

در بخشی از کتاب کلاه ایمنی می‌خوانیم:

هر کاری را بهتر از آنچه تحویل گرفتید، تحویل بدهید. پیام هر سالۀ جف تامبرُونی به تیمش این است که: " کار را بهتر از آنچه گرفتید، تحویل دهید. "هم تیمی‌های جورج می‌گویند که هیچکس به اندازۀ جورج به این اصل عمل نمی‌کرد. اگرچه جورج قبلاً مربی تامبرُونی را ندیده بود و حتی قبل از آن نیز فلسفه خودش را داشت. او حتی در دوران دبیرستان در لندن هم آخرین کسی بود که رختکن را ترک می‌کرد.

تصویر تمیز کردن جورج در حالی که آن‌ها از او خداحافظی می‌کردند در ذهن آن‌ها حک شده است. بعضی از افراد می‌گویند که‌ ای کاش می‌توانستند به او بیشتر کمک کنند. آن‌ها نمی‌توانستند چون زندگی پر مشغله‌ای داشتند، اما جورج در تلاش بود تا آن را بهتر از آنچه گرفته بود تحویل دهد. او دقیقاً صلاحیت این گفتۀ جف تامبرُونی را داشت. جورج، تیم کُرنِل را به تیمی بهتر از زمانی که برای اولین بار به آن آمده بود تبدیل کرد. رهبری از خود گذشتگی او، روحیۀ جنگنده‌اش، روحیۀ همواره مثبتش، وفاداری غیرقابل انکارش، عشق و همبستگی‌اش و قلب مهربانش، همه و همه عواملی بودند که باعث شده بودند تا او کُرنِل را به تیم بهتری از آنچه که بود تبدیل کند. فصل جادویی تیم در سال 2004 و شهرت تیم پس از آن را در نظر بگیرید، همۀ نتایج تأثیرات جورج بر روی تیم بودند.

هیچ چیز، تأثیرات جورج را بهتر از سخنان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ لاکراس، راب پَنِل (Rob Pannel) که در سال 2013 از کُرنِل فارغ‌التحصیل شده بود، توصیف نمی‌کند. همانطور که سخنان راب را در بخش بعد می‌خوانید، توجه داشت باشید که او هیچ گاه جورج را ملاقات نکرده بود...

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
پیش‌گفتار نویسنده
بخش اول: کلاه ایمنی
بخش دوم: جورج
بخش سوم: چگونه یک هم‌تیمی عالی باشیم؟
بخش چهارم: میراث
کلام آخر