معرفی و دانلود کتاب کمدی ایرانی
برای دانلود قانونی کتاب کمدی ایرانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کمدی ایرانی
کتاب کمدی ایرانی، زندگینامهای داستانی به قلم محمد رستمی است که آن را بیشتر بر اساس خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خود و تجارب بهیادماندنیاش نوشته است. کتاب کمدی ایرانی، با قلمی روان و گیرا، داستان زندگی کودکی را در روستایی اصیل روایت میکند. پدرش رئیس پاسگاه روستا و مادرش زنی مهربان و خانهدار است. ماجراهایی که برای این کودک پیش میآید، میتواند بازتابی از زیباییها و زشتیهای فرهنگ ایرانی باشد.
دربارهی کتاب کمدی ایرانی
زندگی برای هر یک از ما، روی تازهای از خود نشان میدهد. هر یک از ما، از کودکی تا بزرگسالی، تجربیاتی متفاوت را پشت سر میگذاریم. برخی داستانهای زیادی برای گفتن داریم و برخی دیگر، زندگی آرامتری داشتهایم. اما گاهی احساس میکنیم، یک زندگی و تجربیات فردی، برایمان کافی نیست و دوست داریم ماجراهای بیشتری را از سر بگذرانیم. قصهها و داستانها میتوانند ما را در کنار شخصیتهای اصلی خود قرار دهند و کاری کنند زندگی گستردهتر و پیچیدهتری را تجربه کنیم. حال اگر این داستانها و قصهها، از دل واقعیت بیرون آمده باشند و زندگینامهی انسانی دیگر باشند، میتوانند به معنای واقعی به تجربیات ما بیفزایند و ما را با بعدی دیگر از زندگی آشنا کنند. محمد رستمی، در کتاب کمدی ایرانی، که کتاب اول از مجموعهی سه جلدی زندگینامهی داستانی اوست، ما را به سفری جذاب فرامیخواند و عجیبترین، جالبترین و بهیادماندنیترین اتفاقاتی را که در کودکی و نوجوانی از سر گذرانده، با زبانی روان و گیرا با ما به اشتراک میگذارد.
داستان کتاب کمدی ایرانی، از آن جا شروع میشود که پسرک باهوشی، ناخواسته، وارد ماجرای نبش قبر مرد جوانی میشود. او که از دیدن چنین صحنهای بسیار شوکه شده است با حالتی منقلب به خانه میرود و شبها، کابوس این اتفاق شوم را میبیند. مادر و مادربزرگ او، در تلاشند که حالش را بهتر کنند. در این میان، پدر که با پسر کوچک ارتباط عاطفی عمیقی دارد، در جایی دیگر در بیمارستان بستری است. همهی اینها فشار زیادی به کودک هفت ساله وارد میکند اما با بازگشت پدر، اوضاع بهتر میشود. این کودک، به طور کلی روحیهای بسیار لطیف و متفاوت دارد و به همین خاطر است که حتی کشتن ماری که ممکن بود چند ثانیهی دیگر او را با زهر خود بکشد، برایش کابوسهای فراوان به همراه میآورد.
نویسندهی کتاب کمدی ایرانی، بر این باور است که زندگی او، در سفر خلاصه و معنا میشود و او در زندگی دائما در حال سفر بوده است. نه فقط سفر از روستا به شهر و شهری به شهری دیگر، بلکه سفرهای درونی که باعث شناخت خود و درک عمیقتری از معنای زندگی میشود. او در همهی این سفرها ما را به همراه خود میبرد تا از دریچهی چشمان او به جهان بنگریم و همانقدر که او از آن سفرها درس گرفته و رشد کرده است، ما نیز بیاموزیم و پرورش یابیم.
محمد رستمی کتاب کمدی ایرانی را با زبانی بسیار گیرا و روان نوشته است، گویی شخصی باحوصله دارد برایمان از خاطرات دور خود میگوید. گرچه ساختار روایت خطی نیست، اما گیج نمیشویم و همپای روایت و شخصیت پیش میرویم. توصیفات بسیار روشن و شفاف و فضاسازی دقیق کتاب نیز باعث میشود خود را در میان داستان بیابیم و درک بیشتری از حالات و روحیات شخصیت اصلی و اتفاقاتی که تجربه میکند پیدا کنیم. این کتاب را انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسانده است.
کتاب کمدی ایرانی برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب کمدی ایرانی برای علاقهمندان به داستانهای زندگینامهای و همچنین دوستداران طنز اجتماعی خواندنی است.
در بخشی از کتاب کمدی ایرانی میخوانیم
صدای شیهۀ شیری، اسب پدرم، در گوشم پیچید. گمان کردم خواب میبینم، در حالتی بین خواب و بیداری ترنم صدای ملایم «بیبی» را شنیدم که گفت: «بیدار شو پسرم، "ممی"، دیرمان میشود». مطمئن شدم که خواب نمیبینم. شیرینی لحن مادربزرگ کمتر از لذت خواب صبحگاهی نیست.
چشم باز کردم و چهرۀ مهربانش را دیدم. به من لبخند زد و گفت: «پسر جان، راه درازی در پیش داریم، بلند شو». بلند شدم و نشستم.
از رختخواب بیرون آمدم. آفتاب تازه داشت تیغ میکشید، نور سفیدی که به زردی میزد از لبههای کوه خود را بالا میکشید.
اتاق بزرگ ما در طبقۀ دوم ساختمان کاملاً رو به شرق دارد. خواهر کوچکم «عاطفه» هنوز خواب است، قرار است همسفر ما باشد. با دیدن او گویی مزۀ خواب را بیشتر حس میکنم و حسرت میبرم.
مادر وارد میشود، سلام میکنم، مشغول آماده کردن سماور و صبحانه است. پیراهنم را به تن میکنم و به طرف در میروم تا از ایوان بگذرم و پلهها را پایین بروم و در میان حیاط سر و صورتم را بشویم.
پدر دارد زین و یراق اسب را مرتب میکند. سلام میکنم. جواب میدهد، میگوید: «بیدار شدی؟ آفرین پسرم، دستی بجنبان».
با آنکه شب قبل لوازم سفر را جمع و جور کرده بودند و در بعدازظهر هم «شادو» آمده بود و به «شیری» حسابی رسیدگی کرده بود، باز هم کلی کار باقی مانده بود.
وقتی رفتم بالا و وارد اتاق شدم، سفرۀ صبحانه چیده شده بود و عاطفه با چشمان خوابآلود دست در دست مادربزرگ میرفت که به میان حیاط برود. مادر کنار سفره نشسته بود و چای میریخت.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
سرآغاز: «سفر»
فصل اول: بختک
فصل دوم: سفر به شهر با پای پیاده
فصل سوم: سفر سواره به شهر
فصل چهارم: اسکناس پیوند
فصل پنجم: خالِ سیاه
فصل ششم: شیری اسب باوفا
فصل هفتم: کندوکاو
فصل هشتم: پلاس
فصل نهم: بلوط
فصل دهم: مهتاب
فصل یازدهم: سفر پایانی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کمدی ایرانی |
نویسنده | محمد رستمی |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 242 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-436-521-5 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه، کتابهای طنز اجتماعی، کتابهای داستان و رمان فلسفی ایرانی |