معرفی و دانلود کتاب صوتی درنگ مرگ
برای دانلود قانونی کتاب صوتی درنگ مرگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی درنگ مرگ
چیزی که هیچگاه سراغ اهالی یک سرزمین را نمیگیرد مرگ است! ژوزه ساراماگو داستان طنزآلود خود را در کتاب صوتی درنگ مرگ از همین نقطه آغاز میکند و قصۀ جغرافیایی را به تصویر میکشد که گویی نیستی و نابودی به آنجا راهی ندارد.
دربارۀ کتاب صوتی درنگ مرگ:
خبر گزارش نشدن مرگ در یک سرزمین جغرافیایی با واکنشها و محاسبات تازهای همراه است. ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) در رمان درنگ مرگ (Death with interruptions) با لحنی طنزآمیز دستوپا زدن افرادی را به نمایش میگذارد که به یکباره بعد از دورههای طولانی لبریز از مرگ و نابودی، به بیمرگی رسیدهاند، با این حال در این بیمرگی کاملاً منفعل هستند.
اهالی شهر از نبود مرگ در ناحیۀ خود خوشحالاند و پیروزیشان را جشن میگیرند با این حال با گذشت زمان، بیمرگی باورهای جامعهشناسانه، عقاید دینی و فلسفیشان را دچار چالش و حتی آنان را از نظر اقتصادی نیز درگیر میکند. در این هنگام گروهی با عنوان مافیا میکوشد راهحلی برای نجات از این شرایط بیابد.
پس از گذشت مدت زمانی، مرگ بار دیگر راه خود را در میان آنها باز میکند. از این نقطه به بعد مرگ به یکی از شخصیتهای رمان تبدیل میشود که با ارسال نامههایی به رنگ بنفش، زمان مرگ هر یک از اهالی را به گوش آنان میرساند. در این هنگام است که مردم منفعل بار دیگر به تکاپو میافتند و این بار تحیر انسان شکل دیگری به خود میگیرد چرا که در شرایط جدیدی به سر میبرد که هیچ دخالتی در آن ندارد.
ژوزه ساراماگو که گاهی با زیادهگوییهای خود فضای داستان را ملالآور میکند، تمامی امور را در یک موقعیت پایانی قرار میدهد، مرگ را ناگهان در یک شرایط تازه میگذارد، این بار دیگر نوبت انفعال مرگ است! زیرا یکی از نامههای بنفش که برای یکی از اهالی ارسال شده بود، برگشت میخورد!
این فرد نه سیاستمداری مشهور، نه انسانی مهم و نه هنرمندی محبوب است، نوازندهای تنهاست که در گروه ارکستر شهر مینوازد و تنها روزنۀ امیدش نوازندگی در خانهاش است. این نوازنده - سمبل یک هنرمند فروتن، بیادعا، بدون آزار و مهربان - بیآنکه خود بداند اسطورۀ مرگ را به چالش میکشد و مرگ برای اینکه شکستش را نپذیرد و آن را بپوشاند، از تصویر کلیشهای، ذهنی و دور از دسترسش بیرون میآید و در قالب جسم یک انسان تلاش میکند نوازنده را برای دریافت نامۀ بنفش فریب دهد، اما در نهایت مرگ دلبستۀ زندگی انسانی میشود و دیگر در آن سرزمین کسی از دنیا نمیرود.
کتاب صوتی درنگ مرگ در ژانر رئالیسم جادویی قرار میگیرد. در این سبک ساختارهای واقعیت بهم میریزند و جهانی واقعی اما با روابط علت و معلولی ویژۀ خود خلق میشود، رئالیسم جادویی ترکیبی از افسانه، تخیل، واقعیت و تاریخ است. در داستانهای این ژانر همه چیز معمولی و عادی جلوه میکند اما همواره یک امر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
کتاب صوتی درنگ مرگ برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای فانتزی و رئالیسم جادویی علاقهمند هستید، این کتاب شما را به شدت جذب خواهد کرد.
با ژوزه ساراماگو بیشتر آشنا شویم:
ژوزه ساراماگو در یک دهکده کوچک در شمال لیسبون در خانوادهای کشاورز متولد شد. او دو سال بعد همراه با خانوادهاش به لیسبون نقل مکان کرد و تحصیلات دبیرستانش را به دلیل اشتغال به کار نیمهکاره گذاشت و به حرفههای مختلفی مثل مکانیکی، آهنگری و کارگری مشغول شد. بعد از مدتی نیز به نویسندگی و مترجمی برای روزنامۀ ارگان حزب کمونیست پرتغال پرداخت.
هر چند نخستین رمانش با نام کشور گناه در سال 1947 منتشر شد، اما برای چاپ دومین کتابش با شکست مواجه شد و از این رو رماننویسی را رها کرد، تا اینکه با چاپ کتاب بالتازار و بلموندا در سال 1982 و ترجمۀ آن به انگلیسی در سال 1988 به شهرت رسید، این کتاب رمانی تاریخی محسوب میشود که به انحطاط دربار پرتغال در قرن شانزدهم میپردازد.
ساراماگو در سال 1988 برندۀ جایزۀ نوبل شد. او به دلیل نوشتههایش که با شفقت، تخیل و طعنه آمیخته شدهاند و مخاطب را قادر به درک واقعیت گریزپا میسازد به این جایزه دست یافت. بیش از دو میلیون نسخه از آثارش تنها در کشور پرتغال به فروش رسید و به 25 زبان دنیا ترجمه شد.
او برندۀ جایزۀ آمریکا و همین طور سائوپولو در زمینۀ ادبیات است. ساراماگو اعتقادی به خدا نداشت و نگاه ضد مذهبی در بعضی از آثارش باعث حذف نام او از فهرست نامزدهای دریافت جایزۀ ادبی اروپا شد. از دیگر کتابهای او میتوان به کوری، بینایی، دفتر یادداشت، غار، همه نامها، انجیل به روایت عیسی مسیح، سفر فیل، مرد تکثیر شده، بلم سنگی، سال مرگ ریکاردو ریس و... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صوتی درنگ مرگ میشنویم:
یک روز بانویی که اخیراً بیوه شده بود و راهی برای نشان دادن شادمانیاش نمییافت - البته اندک اندوهی در دل داشت چون اگر نمیمُرد هرگز نمیتوانست دوباره همسر محبوبش را ملاقات کند - تصمیم گرفت پرچم ملی کشورش را در بالکن پر از گلی که جلوی اطاق غذاخوریش بود آویزان کند. میگویند چیزی نگذشت و کمتر از چهل و هشت ساعت بعد در سراسر کشور پرچمها در بالکنهای خانهها آویزان شد.
رنگها و نمادهای پرچمهای ملی در سراسر کشور گسترش یافت. این منظره در شهرها نمایانتر از روستاها بود چون در شهرها پنجرهها و بالکنهای بیشتری وجود داشت. مقاومت در برابر چنین اقدامات میهنپرستانه کار چندان آسانی نبود. مخصوصاً هنگامی که اطلاعیههای نگرانکنندهای که معلوم نبود از کجا سرچشمه میگیرد پخش شد. نمیتوان گفت تهدیدکننده بود اما بدین معنی بود که هر کسی پرچم فناناپذیر وطن را در پنجره خانهاش نیاویزد شایستگی زندگی کردن را ندارد و هر کس پرچم ملی را به نمایش نگذارد باید بمیرد، به ما بپیوندید، میهنپرست باشید، یک پرچم بخرید، یک پرچم دیگر نیز بخرید و باز هم، مرگ بر دشمنان زندگی، آنها مردم خوشبختی بودند چون دیگر مرگی در سرزمینشان وجود نداشت.
خیابانها با رقص پرچمها به صورت مکانی برای جشن واقعی درآمده بود، اگر باد میوزید پرچمها با وزش باد به رقص درمیآمدند و در غیر این صورت پنکهای که در جای مناسبی در خانه قرار داده شده بود این وظیفه را انجام میداد. اگر پنکه به حد کافی قدرت نداشت تا بتواند پرچم را مردانه به رقص درآورد صدای تازیانهها رنگهای میهنپرستانه پرچمها را وفادارانه تاب میداد. تعداد اندکی از مردم به طور خصوصی و زمزمهوار میگفتند که کل این ماجرا کاملاً بیمعنی است و دیر یا زود چارهای جز جمعآوری تمام این پرچمهای کوچک و بزرگ نداریم، هر چه زودتر این کار را بکنیم بهتر است چون شکر زیادی ذائقه را خراب میکند و کار دستگاه گوارش را مختل میسازد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی درنگ مرگ |
نویسنده | ژوزه ساراماگو |
مترجم | نسرین مجیدی |
گوینده | گشتاسب امجدی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
ناشر صوتی | نشر ماه آوا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۷ ساعت و ۱۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی داستان و رمان خارجی، کتابهای داستان و رمان خارجی |
هر چند که یکی دو فصل اول این توهم را به وجود میاورد که با همچین ایده بکر و بدیعی به اضافه اسم ژوزه ساراماگو، احتمال زیاد یه شاهکار پیش رو خواهید داشت، اما متاسفم که بگم به هیچ وجه برای من این گونه نبود.
کتاب با موضوعی اغاز بسیار خلاقانه میشه و یه جورهایی فضای کوری را تداعی میکند.
به قول عنوان خود کتاب، مرگ در انجام وظایفش درنگ میکند و یک کشور ده میلیون نفری برای حدود سه ماه هیچ رنگ و بویی از مرگ را به خودش نمیبیند.
ادمها فقط دچار پیری و فرسودگی میشوند و همچنان در بستر بیماری دچار حالت نزع و جان کندن هستند بدون اینکه از موهبت مرگ بهره مند شوند.
کتاب تقریبا ده فصل را به شرح و تفسیر مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعیای که این درنگ مرنگ ایجاد کرده میپردازد و از جنبههای بسیار وارد جزییات و تبعات بعدی این تغییر جدید نظام کیهانی میپردازد.
متاسفانه بررسی این جزییات بسیار کسل کننده، دیالوگها شبیه گوش کردن یک مستند اجتماعی و فوق العاده ملال اور است.
از جهت دیگر روایت و خوانش بسیار بی هیجان و بدون لحن راوی هم به این رخوت داستان دامن میزنه جوری که منی که نیمه رها کردن کتاب برایم بسیار عذاب وجدان به همراه دارد، از فصل هشتم دیگه نتونستم ادامه بدم.
قطعا ناشر در محتوای کتاب که اجازه دخل و تصرف ندارد ولی این که بین موضوع و انتخاب راوی سلیقه و دقت بیشتری خرج بشه از مسئولیتهای ایشان است. اگر این کتاب را اقای سلطان زاده روایت کرده بودند قطعا هم میتونستم تمامش کنم و هم لذت واقعی میبردم.
خلاصه کلام این که متن سنگین و فلسفی با نوع خوانش اقای امجد غیر قابل تحمل بود.