معرفی و دانلود کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

معرفی کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

شانون هیل در کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی، از زمانی می‌گوید که میری و دوستان آکادمی‌اش به شهر می‌آیند تا به پرنسس جدید کمک کنند برای مراسم ازدواجش با شاهزاده آماده شود. او در شهر با پسری جوان به نام تیمون آشنا می‌شود و کم‌کم می‌فهمد که او و دوستانش می‌خواهند علیه شاه انقلاب کنند. حالا میری باید بین عشقش و وفاداری به شاه یکی را برگزیند. این داستان در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

داستان این قسمت از جایی آغاز می شود که میری و دوستان آکادمی‌اش به شهر آسلند می‌آیند. آن‌ها قرار است به دوست مشترکشان، بریتا کمک کنند برای مراسم ازدواج با شاهزاده آماده شود. هم‌زمان با حضور آن‌ها در شهر، مردی فقیر به جان شاه سوقصد می‌کند که باعث می‌شود آن‌ها متوجه رفتار شاه و وخامت اوضاع شوند. میری کمی بعد تصمیم می‌گیرد به مدرسه‌ای در قلعه‌ی ملکه برود. او در آنجا با پسری جوان به نام تیمون آشنا می‌شود که روحیه‌ای انقلابی دارد. به‌مرور که رابطه‌ی میری و تیمون صمیمی‌تر می‌شود، این پسر او را به دوستانش معرفی می‌کند. میری می‌فهمد که گروه آن‌ها قصد دارد بر ضد شاه انقلابی به‌راه بیندازد. اما میری دچار تردید است؛ از یک طرف می‌خواهد حکومت اصلاح شود و از سوی دیگر نگران ازدواج دوستش بریتا است و نمی‌خواهد مراسم ازدواجش به هم بخورد...

شانون هیل (Shannon Hale) در داستان آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی (Palace of Stone) به ادامه‌ی ماجرا‌های میری می‌پردازد و او را در موقعیت سرنوشت‌ساز دیگری قرار می‌دهد. میری این بار به شهر می‌رود تا به شاهزاده خانم آینده کمک کند ولی درگیر انقلاب می‌شود. مردم که از ظلم شاه خسته شده‌اند می‌خواهند او را به زیر بکشند. این دختر نیز با آن‌ها همراه و همدل است. ولی این مسأله برایش ساده نیست؛ او به دربار رفت‌وآمد دارد و قاعدتاً باید به شاه و از آن مهم‌تر به شاهزاده بریتا وفادار باشد، اما از طرف دیگر محبوبش تیمون پسری انقلابی و ضدشاه است و در این شرایط دشوار، میری نمی‌داند چطور باید این چالش را حل کند!

رمان آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی، اثری چندلایه است. شانون هیل نه فقط کهن‌الگوی قصه‌های شاهزاده‌ای را درهم می‌شکند و به ضد خود تبدیل می‌کند، بلکه به آن وجهی سیاسی و اجتماعی هم می‌بخشد. هیل عشق را با دغدغه‌های انسانی و اجتماعی ترکیب می‌کند و آن را عمیق‌تر می‌کند. میری دختری تک‌بعدی نیست که فقط در آرزوی ازدواج باشد یا به خود فکر کند؛ او به روستا و خانواده‌اش دلبسته و در موردشان نگران است، میان عشقی قدیمی و جدید در کشمکش است و از همه مهم‌تر عقل و احساساتش با هم در تعارض هستند. نویسنده به قهرمان نوجوانش کمک می‌کند از دل همه‌ی این چالش‌ها گذر کند و به رستگاری برسد. اما باید دید که تا چه اندازه در محقق کردن این امر موفق شده است!

داستان آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی را نسرین وکیلی و پارسا مهین پور برای نشر افق ترجمه کرده‌اند.

درباره‌ی مجموعه‌ی آکادمی شاهزاده خانم‌ها

تریلوژی آکادمی شاهزاده خانم‌ها، مجموعه داستان‌هایی از شانون هیل هستند که با الهام از قصه‌ی پریان و کلاسیک پسر شاهزاده و دختر فقیر نوشته شده‌اند. شخصیت اصلی این داستان دختری جوان و روستایی به نام میری است که در کوهستان زندگی می‌کند و زندگی ساده‌ای دارد. اما وقتی شاهزاده تصمیم می‌گیرد از میان دختران این روستا همسرش را انتخاب کند، همه‌چیز برای او تغییر می‌کند و وارد ماجرا‌هایی می‌شود که انتظارش را ندارد. این مجموعه‌ی تحسین شده شامل کتاب‌های «دختران کوهستان»، «قصر سنگی» و «خواهران فراموش‌شده» است.

جوایز و افتخارات کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

• حضور در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز
• نامزد جایزه‌ی گودریدز در بخش بهترین کتاب کودک‌ونوجوان

نکوداشت‌های کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی

• اثری قدرتمند و بی‌نهایت جذاب. (Kirkus Reviews)
• هیل استاد فانتزی است... این کتاب دنباله‌ای زیباست. (استفانی پرکینز، نویسنده)
• هیل داستانی تخیلی شاعرانه، ماهرانه و خارق‌العاده نوشته است. (Holly Black)
• این کتاب، با شوخی‌ها و واژه‌های شجاعانه‌اش، بار دیگر ثابت می‌کند که یک نفر واقعاً می‌تواند دنیا را تغییر دهد. (مجله‌ی کتابخانه‌ی مدرسه)

کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید یک اقتباس مدرن و متفاوت از قصه‌های پریان بخوانید، این داستان به شما پیشنهاد می‌شود. همه‌ی نوجوانان و علاقه‌مندان به داستان و رمان از خواندن این اثر لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب آکادمی شاهزاده خانم‌ها - جلد 2: قصر سنگی می‌خوانیم

با خشم بسیار، قبل از اینکه اعلامیه را بخواند، از محوطه‌ی قصر بیرون آمد و پیش پیدر رفت. اولین جمله به شکل خیلی عجیبی به نظرش آشنا آمد. جمله‌ی دوم هم همین‌طور. جمله‌ی سوم مجبور شد روی جعبه‌ی چوبی بزرگی بیرون یک سبزی‌فروشی بنشیند. ورقه در دستش می‌لرزید. هرگز واقعاً باورم نمی‌شد دشت‌نشین‌ها بگذارند تاج بر سر یک دختر کوه‌نشین گذاشته شود. ما عادت داشتیم فریب دلال‌ها را بخوریم، فحش بشنویم، مسخره‌مان کنند و فراموش شویم. وقتی رئیس هیئت نمایندگان به مانت‌اِسکل آمد تا اعلام کند کشیش‌ها پیشگویی کرده‌اند که شاهزاده‌خانم آینده دختری از روستای ما خواهد بود، فکر کردیم قصدشان شوخی ظالمانه‌ای با ماست. با این حال بعد از مدتی بودن در آکادمی کم‌کم امیدوار شدم و حتی باورم شد که اوضاع مانت‌اِسکل تغییر خواهد کرد. اگر کشیش‌ها فکر می‌کنند آن‌قدر خاص شده‌ایم که شاهزاده‌خانم از میان ما انتخاب شود، ‌ شاید واقعاً خاص هستیم.

این‌ها قسمت‌هایی بود از نوشته‌ی میری برای درس فن بیان در دانشگاه. وقتی استاد فیلی‌پوس برگه را برگردانده بود، تیمون خواسته بود آن را ببیند. من اولین بار در تابستان، قبل از شروع مدرسه، بریتا را دیدم. او گفت یتیم بوده و آمده تا با یکی از اقوام دورش در کوهستان زندگی کند. ما با هم دوست شدیم. تا یک‌ سال‌ و نیم بعد که شاهزاده استفان همسر خودش را انتخاب کرد و من واقعیت را فهمیدم: پدر و مادر بریتا زنده بودند و پدرش او را به روستای مانت‌اِسکل فرستاده بود تا از آن جا بتواند انتخاب شود. میری دستش را روی دهانش گذاشت: «من چی ‌کار کردم؟» این ورقه جزئیات دوستی بریتا با استفان و اسراری را که بریتا محرمانه به میری گفته بود، منعکس می‌کرد. جمله‌ای که زمانی به گفتنش می‌بالید، دل او را به درد آورده بود. او می‌خواسته تصویری واقعی از رویدادها را ترسیم کند اما در واقع خودستایی هم کرده بود. ظاهراً می‌خواسته بگوید من آن‌قدرها دوست خوبی نبوده‌ام که دروغ او را بر او ببخشم؟ من آن‌قدرها باگذشت نبوده‌ام؟