معرفی و دانلود کتاب ارثیه هاثورن: کتاب دوم مجموعه بازی‌های میراث

معرفی کتاب ارثیه هاثورن: کتاب دوم مجموعه بازی‌های میراث

تیزی چاقو در نور لوستر اتاق می‌درخشد. قطره‌های خون گرم بر روی قالیچه چکه می‌کنند. قلب یک گاو روی میز اتاق ایوری کاردآجین شده. پیام دقیق به ایوری رسیده است: «تو را می‌کُشیم». کتاب ارثیه هاثورن نوشته‌ی جنیفر لین بارنز ما را به قصر مجلل خانواده‌ی هاثورن می‌برد؛ جایی که ثروت و وحشت حکم‌فرمایی می‌کنند. ایوری که ناخواسته در بازی ثروت قرار گرفته باید بتواند دلیل انتخاب خود به‌عنوان «وارث» میلیاردر معروف را پیدا و در مقابل خطراتی که جان او را تهدید می‌کنند، ایستادگی کند. این اثر از پرفروش‌ترین کتاب‌های سایت آمازون و از آثار برگزیده‌ی سایت گودریدز است.

درباره‌ی کتاب ارثیه هاثورن

خبرنگاران در انتظار ایوری ایستاده‌اند. فلاش دوربین‌ها اجازه نمی‌دهند این دختر سردرگم حتی یک متر جلوتر را ببیند. شیشه‌ی ماشین را پایین می‌کشد تا صدای خبرنگاری را که مدام به شیشه می‌کوبد و با اشاره‌ی دست از او می‌خواهد تا به سوالش پاسخ دهد، بهتر بشنود. خبرنگار جوان با شور و هیجان می‌پرسد: «از اینکه برای نخستین بار در جایگاه مالک باشگاه فوتبال لون استارز تگزاس قرار گرفته‌اید، چه احساسی دارید؟» ایوری سعی می‌کند لبخند تصنعی‌اش را حفظ کند. باید به این گزارش‌گر و همه‌ی رسانه‌ها نشان دهد که بسیار باتجربه است و به خوبی می‌داند چگونه باید باشگاه فوتبال را مدیریت کند، اما حقیقت چیز دیگری است! او تا به حال در هیچ رسانه‌ای ظاهر نشده و نمی‌داند باید با این باشگاه، آن قصر بزرگ و میلیاردها ثروت چه کار کند! کتاب ارثیه هارثورن (The Hawthorne Legacy) ما را در جریان وضعیت این دختر که اصلاً نمی‌داند چرا و چطور این‌همه پول به او ارث رسیده است، قرار می‌دهد. جنیفر لین بارنز (Jennifer Lynn Barnes) در کتاب نخست بازی‌های میراث مخاطبان خود را در حالی رها کرده است که نام ایوری را در وصیت‌نامه‌ی توبیاس هاثورن دیده و او باید به دنیایی وارد شده که نه اهالی آن‌جا را می‌شناسد و نه از راز و رمزی که میانشان برقرار است خبر دارد!

شاید با خود بگویید این اتفاق خیلی هم عالی است! چه چیزی بهتر از اینکه آدم صبح از خواب بیدار شود و ببیند میلیاردها پول و کاخ و... برای اوست و می‌تواند همچون ملکه‌ها و پادشاهان زندگی کند؛ اما این موهبت ناگهانی و معجزه‌وار، صرفاً از بیرون جذاب به‌نظر می‌رسد! اگر آدم اصلاً نداند چرا مورد چنین لطف سخاوتمندانه‌ای قرار گرفته و یک میلیاردر کاملاً غریبه از گذاشتن نامش در لیست وراث، چه هدفی داشته واقعاً سردرگم و وحشت‌زده می‌شود! بذل و بخشش بیش از حد اگر بدون دلیل منطقی نثار آدم شود، مایه‌ی خوشبختی و آرامش نیست، بلکه ترسناک است؛ به‌خصوص اگر فرد مورد مرحمت قرار گرفته، مدام از طرف افرادی ناشناس تهدید شود و آزار ببیند!

سرنخ‌هایی در دل هزارتوی مرگ و میراث

کتاب ارثیه هاثورن ما را با دو جوان کاملاً متضاد همدیگر نیز آشنا می‌کند که یکی از آن‌ها را قبلاً در نخستین کتاب بازی‌های میراث ملاقات کرده‌ایم؛ جیمسون و گریسون هاثورن. این دو نفر نوه‌های توبیانس هاثورن هستند و تنها وارثان مشخص که با آن میلیاردر مرموز نسبت خونی دارند؛ اما به‌مرور نام فرد دیگری نیز به این هزارتوی پیچیده اضافه می‌شود: توبی هاثورن، فرزند ارشد توبیاس؛ مردی همه تصور می‌کنند سال‌ها پیش در اثر یک حادثه‌ی قایق‌رانی به دیار باقی عزیمت کرده اما مثل اینکه واقعیت از پشت پرده در حال لبخند زدن است و آرام آرام خود را نمایان می‌کند.

جنیفر لین بارنز در میان داستان ارثیه هاثورن برای پرسش‌های ما نیز پاسخ‌هایی را درنظر گرفته؛ مثلاً این سؤال که «آیا ایوری با توبیاس نسبت خونی دارد؟». پاسخ این سؤال منفی است. آزمایش دی‌ان‌ای نشان می‌دهد که ایوری با جیمسون و گریسون هیچ نسبتی ندارد؛ پس می‌توان نتیجه گرفت که اگر این دو نفر پسرعمو و یا حتی عموهایش نیستند، پس توبیاس نیز با او نسبت خانوادگی نداشته و دلیل اینکه ایوری را به‌عنوان وارث انتخاب کرده باید در رازی سربه‌مهر و مرموز ریشه داشته باشد؛ معمایی که ایوری باید پاسخ آن را پشت میز بازی و با حل کردن معماهای گوناگون کشف کند.

رمان ارثیه هاثورن طناب‌های نجات ما به‌سمت یقین و اطمینان را قطع و مخاطبانش را در عمق چاه ندانستن رها می‌کند؛ البته این چاه یک هزارتوی پیچیده است. جنیفر لین بارنز بر سر هر مسیر و تونل سرنخی را برای رسیدن به واقعیت قرار داده؛ البته این هزارتو در کتاب ارثیه هاثورن ما را به مقصد نمی‌رساند. حقیقت در کتاب سوم بازی‌های میراث به انتظار ما نشسته است.

کتاب ارثیه هاثورن با ترجمه‌ی نجلا محقق در انتشارات نون منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب ارثیه هاثورن

• نامزد جایزه انتخاب گودریدز سال 2021 در بخش داستان نوجوانان
• از پرفروش‌ترین آثار سایت آمازون
• از بهترین کتاب‌های سایت Kirkus Reviews در سال 2021
• از برترین آثار سال 2021 نشریه‌ی School Library Journal

نکوداشت‌های کتاب ارثیه هاثورن

• کتابی فوق‌العاده که همچون ترن‌هوایی ما را به اوج و فرود می‌برد! جنیفر لین بارنز ترکیبی از ما دروغگو بودیم و رمز داوینچی را ارائه کرده است. (کت الیس)
• جنیفر لین بارنز در خلق معماها و پیچش‌های غیرمنتظره داستانی مهارتی بی‌نظیر دارد. (ای. لاکهارت)

کتاب ارثیه هاثورن برای چه کسانی مناسب است؟

چه کسی دوست ندارد ناگهان و بدون هیچ زحمت و منتی میلیاردر شود؟ ثروت باد آورده رویای هر کسی است اما چون معمولاً برای هیچ‌کس محقق نمی‌شود، از معایب و وحشت‌هایی که به‌همراه دارد باخبر نیستیم و تصور می‌کنیم اگر چنین رخداد اعجاب‌انگیزی به واقعیت بپیوندد دیگر هیچ مشکلی نداریم! داستان معمایی ارثیه هاثورن دقیقاً برای ما و شمایی که چنین تصوری را داریم تحریر شده است. البته فارغ از این بحث، علاقه‌مندان به داستان‌های معمایی و جنایی که نخستین کتاب مجموعه‌ی بازی‌های میراث را پسندیده‌اند، از مخاطبان اصلی این اثر خواهند بود.

در بخشی از کتاب ارثیه هاثورن: کتاب دوم مجموعه بازی‌های میراث می‌خوانیم

در پس ذهنم، صدای مادرم را شنیدم. مدت‌ها قبل از اینکه توبیاس هاثورن اسم مرا در وصیت‌نامه‌اش بیاورد، به من گفته بود، من یه راز دارم، دربارۀ روزی که به دنیا اومدی.

منظورش هر چه بود، حالا که مرده بود، دیگر نمی‌توانستم درباره‌اش حدسی بزنم. تنها چیزی که به‌طور قطعی می‌دانستم این بود که یک هاثورن نبودم. اگر نام پدرم در آن گواهی تولد مدرک کافی نبود، آزمایش دی‌ان‌ای ثابت کرده بود که خون هاثورن ندارم.

چرا توبی دنبال من بود؟ یعنی واقعاً دنبال من بود؟ به حرفی فکر کردم که جیمسون دربارۀ پدربزرگش و یک تیر و دوازده نشان گفته بود. دوباره سراغ پوشه برگشتم و سعی کردم ذره‌ای معنا در آن پیدا کنم. چه‌چیزی را نمی‌دیدم؟ حتماً چیزی بود...

ضربه‌ای به در تنها هشداری بود که قبل از چرخیدن دستگیرۀ در دریافت کردم. به‌سرعت دست‌به‌کار شدم، عکس‌ها را جمع کردم و پوشه را به داخل محفظۀ مخفی سُر دادم.

«پس اینجایی.» آلیسا اورتگا20، وکیل من، مظهر حرفه‌ای‌گری بود. ابروهایش را با حالتی بالا برد که در ذهنم نام «نگاه آلیسایی» را رویش گذاشته بودم. «حدسم درسته که بازی رو فراموش کردی؟»

نامطمئن از اینکه دربارۀ کدام بازی حرف می‌زند، تکرار کردم: «بازی...» حسم این بود که از لحظه‌ای که از در عمارت هاثورن وارد شده بودم، در حال بازی بودم.

آلیسا با یک نگاه آلیسایی دیگر توضیح داد: «بازی فوتبال. بخش دوم از معرفی‌ت به جامعۀ تگزاس. با توجه به رفتن اسکای از عمارت هاثورن، حفظ ظاهر از قبل هم مهم‌تره. باید روایت ماجرا رو کنترل کنیم. این یه داستان سیندرلایه، نه یه رسوایی... که یعنی تو باید نقش سیندرلا رو بازی کنی. در ملأعام. تا جای ممکن مداوم و قانع‌کننده، که با نشستن امشبت روی جایگاه اختصاصی مالک شروع می‌شه.»

جایگاه اختصاصی مالک. بالاخره جا افتاد. در حالی که کم‌کم متوجه می‌شدم، دوباره تکرار کردم: «بازی. یعنی بازی ان‌اف‌ال22. چون من مالک یه تیم فوتبالم.»

این موضوع آن‌قدر دیوانه‌وار بود که تقریباً موفق شده بودم حواسم را از بخش دیگر حرف‌های آلیسا پرت کنم، بخش مربوط به اسکای. طبق معامله‌ای که با گریسون کرده بودم، نمی‌توانستم از نقش مادرش در اقدام به قتلم حرفی به کسی بزنم. در عوض، گریسون به موضوع رسیدگی کرده بود.

درست همان‌طور که قول داده بود.