معرفی و دانلود کتاب بند اعدامی‌ها

عکس جلد کتاب بند اعدامی‌ها
قیمت:
۷۹,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بند اعدامی‌ها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بند اعدامی‌ها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بند اعدامی‌ها

تالیا زیر حکم اعدام است. خودش تصور می‌کند این وضعیت منصفانه نیست و نباید کشته شود، اما ما نمی‌توانیم دراین‌باره قضاوت کنیم و باید صبر کنیم تا پزشکان و بیمارستان درباره‌ی او تصمیم بگیرند. کتاب بند اعدامی‌ها نوشته‌ی فریدا مک فادن ما را در موقعیت‌های نسبتاً ترسناکی قرار می‌دهد تا حس وحشت و معلق ماندن میان زمین و آسمان را تجربه کنیم. این کتاب پرفروش آمازون متشکل از سه داستان به‌نام‌های «بنداعدامی‌ها»، «روان‌پریش» و «هدیه» است و می‌کوشد تا بتوانیم با کمک سرنخ‌های موجود در این داستان‌ها، شخصیت‌های اصلی قصه‌ها را از وضعیتی که در آن گرفتار شده‌اند، نجات دهیم.

درباره‌ی کتاب بند اعدامی‌ها

او قاتل است. تمام شواهد و قرائن این واقعیت را اثبات می‌کنند. مهم نیست که خودش و فردی که او در شب وقوع جرم در کنارش بوده، چه می‌گویند، دادگاه نمی‌تواند ادعاهای او مبنی بر بی‌گناهی‌اش را باور کند. نباید هم باورش کنند. همه‌ی حرف‌هایش ضد و نقیض است. می‌گوید شوهرش را نکشته؛ اما خودش می‌داند که این اواخر احساس می‌کرد او در حال خیانت کردن است و شغلش را به همسرش و بیرون از خانه ماندن را به در کنار تالیا بودن ترجیح می‌دهد. کتاب بند اعدامی‌ها (Death row‬) ما را به سلول انفرادی تالیا می‌برد تا ببینیم او دروغ می‌گوید یا حقیقت را عنوان می‌کند. تا قبل از آن روز که در سالن ملاقات آن مرد را ببیند اوضاع بهتر بود. حدأقل مطمئن بود شوهرش مُرده و فقط بر سر اینکه چه کسی او را کشته، با دادگاه اختلاف‌نظر دارد؛ اما حالا در سالن ملاقات شوهرش را زنده و در سلامت کامل دید! این وضعیت را دیگر نمی‌تواند درک کند. معلوم نیست حقیقت چیست و دروغ کدام است! اگر نوئل زنده است، پس چرا او به زندان افتاده و در بند اعدامی‌ها اسیر شده؟ چرا هیچ‌کس حرف او را باور نمی‌کند؟ چرا همه‌چیز شبیه به رویا و کابوس است؟

معرفی و دانلود کتاب بند اعدامی‌ها

«بند اعدامی‌ها»؛ جنون یا بی‌گناهی؟

فریدا مک‌فادن (Freida McFadden) در داستان معمایی و جنایی «بند اعدامی‌ها» نیز همچون سایر داستان‌هایش از سبک اسپکترال رئالیسم بهره برده و عناصر حقیقی و خیالی و... را درهم‌آمیخته است؛ به‌طور مثال در سلول انفرادی تالیا یک موش کوچک وجود دارد که این زن منزوی و سرگشته مدام با او حرف می‌زند. او صداهایی می‌شنود که وجودشان در زندان اصلاً عادی و منطقی نیست. عجیب‌ترینشان این است که آدم در سلول انفرادی مدام صدای دستگاه سنجش علائم حیاتی به گوشش بخورد و تصور کند افرادی اطراف او ایستاده‌اند و درباره‌ی بیمار و بیمارستان حرف می‌زنند. کتاب بند اعدامی‌ها ما را به این سلول انفرادی می‌برد تا خود از حال و احوالات تالیا با خبر شویم و قضاوت کنیم که او بی‌گناه است یا گناهکار!

سه داستان تاریک در یک کتاب

کتاب بند اعدامی‌ها می‌کوشد تا ما را با وقایع ترسناک دیگری در سایر داستان‌ها نیز آشنا کند؛ مثلاً اتفاقی که در داستان «روان‌پریش» برای کارکنان بیمارستان رخ می‌دهد در ابتدا عادی و طبیعی جلوه می‌کند. اینجا بیمارستان روانی است و کسی از بیماران توقع ندارد رفتاری عادی داشته باشند؛ مثلاً اصلاً عجیب نیست که یکی از بیماران بخواهد دیگران را لیس بزند و با آن‌ها شوخی های نامناسبی بکند؛ زیرا اینجا تیمارستان است و او به‌نام «لیس‌زننده‌ی زنجیره‌ای» معروف است! تا این جای کار هیچ‌چیز آزاردهنده نیست؛ به‌خصوص اینکه در این بیمارستان کارمندی به‌نام جک وجود دارد و به همه‌ی کارکنانی که از بیماران می‌ترسند آرامش می‌دهد و از آن‌ها حمایت می‌کند؛ او فردی‌ست که همه به او اعتماد دارند و پر واضح است که همه اشتباه می‌کنند.

«هدیه»، سومین داستانی که فریدا مک‌فادن در کتاب بند اعدامی‌ها برای ما روایت می‌کند درباره‌ی زنی متأهل است که به تازگی ازدواج کرده. او دوست دارد شب کریسمس برای همسرش هدیه‌ای تهیه کند؛ اما برای این کار هیچ پولی ندارد. تا اینجای کار وضعیت بد است اما هنگامی اوضاع بدتر می‌شود که یک فروشگاه به او پیشنهاد می‌دهد در ازای پرداخت هزینه‌ای سنگین (غیرمالی)، هدیه‌ای ارزنده و ارزشمند را از آن خود کند؛ البته نمی‌توان مطمئن بود که این هدیه در برابر بهای هولناکی که از او می‌خواهند ارزشمند محسوب می‌شود یا نه. فریدا مک‌فادن ما را به این فروشگاه می‌برد تا در فضای خوفناک و مخوف آن قرار بگیریم و به زن داستان هدیه کمک کنیم بهترین تصمیم را بگیرد.

کتاب اعدامی‌ها با ترجمه‌ی نشاط رحمانی‌نژاد در نشر نون منتشر شده است.

کتاب بند اعدامی‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب بند اعدامی‌ها و دو داستان دیگر روایت‌شده در این کتاب، برای علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و معمایی جذاب و مناسب است.

در بخشی از کتاب بند اعدامی‌ها می‌خوانیم

کت زمستانی‌ام را از تن درمی‌آورم و جاستین سعی می‌کند آن را از دستم بگیرد تا آویزانش کند، اما با اشارۀ دست دورش می‌کنم. هیچ‌وقت وسایل را درست آویزان نمی‌کند؛ فقط آن‌ها را روی جارختی پرت می‌کند. اما می‌گذارم کلاهم روی سرم بماند. درست وقتی در را می‌بندم، متوجه می‌شوم که جاستین چمدان بزرگمان را به کمد توی راهرو منتقل کرده است.

هوم. دارم فکر می‌کنم هدیه‌اش به من یک‌جور تعطیلات با همدیگر باشد. مطمئناً می‌توانم این کار را بکنم.

همین‌طور که دنبالش تا اتاق نشیمن می‌روم، نگاهی سریع به آشپزخانۀ کوچکمان می‌اندازم و وقتی می‌بینم داخلش چیست، نزدیک است از روی ناامیدی جیغ بکشم. نمی‌دانم جاستین مشغول چه کاری بوده است، اما آشپزخانه‌مان فاجعه‌ست. انگار آشپزخانه ترکیده است. همه‌جا پر از قابلمه و ماهیتابه است و چیز قهوه‌ای‌رنگی هم روی پیشخان است که امیدوارم شکلات باشد.

دوازده ساعت متوالی کار کرده‌ام، درحالی‌که او تمام روز توی خانه بوده است. و وقتی بالاخره برمی‌گردم، خانه این‌طوری به‌هم‌ریخته باشد؟ کی باید آشپزخانه را تمیز کند؟ بهتر است من نباشم.

بسیارخب، نمی‌توانم به خودم اجازه بدهم که به این خاطر ناراحت بشوم. این اولین کریسمس بعد از ازدواجمان است و قرار است به او هدیۀ بزرگی بدهم. بعداً برای آشپزخانۀ کثیف نگران می‌شوم.

جاستین درحالی‌که دستش را به سمت کلاهم دراز می‌کند، می‌گوید: «هی، بذار برات درش بیارم.»

پیش از اینکه دستش به کلاه برسد، خودم را عقب می‌کشم: «نه... سردمه.»

«واقعاً؟ بخاری دوباره روشن شده. باید بیشترش کنم؟»

سر تکان می‌دهم. «نگران نباش... خیلی زود گرم می‌شم. اول کادوها رو بدیم.»

صورت جاستین برق می‌زند. با وجود توافقمان روی اینکه برای هدیۀ کریسمس خیلی هزینه نکنیم، معلوم است که برای این هدیه‌دادن بسیار هیجان‌زده است. قطعاً کار درستی انجام داده‌ام. شوهرم از جهات زیادی شبیه یک پسربچه‌ است. حتی جذابیتی پسرانه هم دارد. نمی‌توانی چنین کسی را در کریسمس ناامید کنی.

به سمت کاناپه می‌رویم تا بتوانم پاهایم را استراحت دهم. کاناپه درست مقابل درخت کریسمسمان است که خیلی هم چشمگیر نیست. نمی‌توانستیم یک درخت واقعاً عالی بخریم. حتی اگر می‌توانستیم هم توی این آپارتمان کوچک جایی برایش نداشتیم. اما یک درخت داریم که خیلی زیبا و پرزرق‌وبرق تزیینش کرده‌ایم. حس‌وحال بی‌نظیری در وجودم ایجاد می‌کند تا زودتر هدیۀ کادوشده‌ام را به شوهرم بدهم. لبخندی به من می‌زند و جعبه را تکان می‌دهد.

می‌گوید: «وای، این چیه؟»

«اصلاً نمی‌تونی حدس بزنی.»

فهرست مطالب کتاب

بند اعدامی‌ها
روان‌پریش
هدیه
مؤخره: هلگا

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بند اعدامی‌ها
نویسنده
مترجمنشاط رحمانی نژاد
ناشر چاپینشر نون
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات128
زبانفارسی
شابک978-622-8172-75-0
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی، کتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بند اعدامی‌ها

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب بند اعدامی‌ها

برای دریافت کتاب بند اعدامی‌ها و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟