معرفی و دانلود کتاب تخت جمجمه: کتاب چهارم مجموعه شیاطین

معرفی کتاب تخت جمجمه: کتاب چهارم مجموعه شیاطین

جایی که تاج بر استخوان می‌نشیند و خون، بهای قدرت است، کتاب تخت جمجمه چهارمین جلد از مجموعه‌ی حماسی شیاطین نوشته‌ی پیتر وی. برت، قد علم می‌کند... پس از سقوط آرلن و جاردیر، اینورا تلاش می‌کند قبایل کرازیایی را متحد نگه دارد، در حالی که جایان و اسام برای تصاحب تخت خون به پا می‌کنند و لیشا پیپر درگیر محافظت از فرزند اسرارآمیز خود می‌شود. امید و ترس در این کتاب دست‌دردست هم رقصی سهمگین می‌آفرینند و شیاطین گوش به فرمان تاریکی در انتظار یک اشاره‌ی کوچک و تنها یک فرصت‌اند.

درباره‌ی کتاب تخت جمجمه

کتاب تخت جمجمه (The Skull Throne) از پیتر وی. برت (Peter V. Brett) به نوعی پیامد همان نبردهای پیشین است که حالا سرنوشت ملت‌ها و قبایل را به شکلی جبران‌ناپذیر درگیر گره‌ای کور ساخته. داستان با سقوط آرلن و جاردیر، دو منجی بالقوه، در پرتگاهی تاریک آغاز می‌شود؛ حادثه‌ای که توازن قدرت را به هم می‌ریزد و دنیای شناخته‌شده را در آستانه‌ی هرج‌ومرج قرار می‌دهد. با غیبت این دو چهره‌ی سرنوشت‌ساز، جایگاه قدرت خالی می‌ماند و تختی که از جمجمه‌ها ساخته شده، به کانون کشمکش تازه‌ای بدل می‌شود. اینورا، همسر جاردیر، به دنبال حفظ اقتدار و اتحاد قبایل کرازیایی است، اما پسران جاه‌طلب او، جایان و اسام، با رقابتی خونین در پی تصاحب قدرت‌اند. در این میان، لیشا پیپر درمانگر که اکنون باردار است و فرزندی اسرارآمیز را در شکمش می‌پرورد، خود را درگیر دسیسه‌هایی می‌بیند که آینده‌ی بشریت را تاریک‌تر از هر زمان دیگری تهدید می‌کند.

قدرت و خیانت زیر سایه‌ی شیاطین

رمان تخت جمجمه بیش از هر جلد دیگر، به سیاست، خیانت و کشمکش‌های درونی انسان‌ها می‌پردازد؛ شیاطین بیرونی هنوز حضور دارند، پرشمارتر و هوشمندتر از گذشته، اما این بار بزرگ‌ترین دشمن انسان‌ها، عطش سیری‌ناپذیر قدرت است. جنگجویان، شاهزادگان و رهبران برای دستیابی به جایگاهی برتر، جایی میان قهرمان‌ماندن یا به شیطان پیوستن، دست‌وپا می‌زنند. آرلن و جاردیر هم اگرچه در بخش بزرگی از داستان غایب‌اند، اما حضورشان همچنان در لایه‌های زیرین روایت سنگینی می‌کند. رابطه‌ی میان آن دو رقابتی میان ایمان به آزادی و سلطه‌ی مطلق است و همچنان شالوده‌ی اصلی داستان را رقم می‌زند.

نویسنده در این جلد با مهارتی تحسین‌برانگیز، لایه‌های شخصیتی کاراکترها را آشکار می‌کند؛ از جاه‌طلبی کورکننده‌ی شاهزادگان گرفته تا رازهای پنهانشان و حتی کشمکش درونی جاردیر میان وظیفه و ایمان. نتیجه، روایتی است پر از پیچیدگی‌های سیاسی، روان‌شناختی و فلسفی که مخاطب را وادار به تأمل می‌کند.

زبان توصیفی و صحنه‌پردازی‌های پرجزئیات پیتر وی. برت در رمان فانتزی تخت جمجمه به اوج بلوغ خود می‌رسد. لحظه‌ها میان نبردهای خونین و مکالمات پرتنش جابه‌جا می‌شوند و تنش سیاسی در کنار تهدید دائمی شیاطین، فضایی می‌آفریند که خواننده را در تعلیقی بی‌وقفه نگه می‌دارد. این کتاب با ترجمه‌ی فاطمه سعیدی از انتشارات کتابسرای تندیس به انتشار رسیده است.

جوایز و افتخارات کتاب تخت جمجمه

• در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های بین‌المللی
• در لیست فروش‌ترین‌های ساندی تایمز
• نامزد دریافت جایزه Goodreads Choice Award در بخش «فانتزی محبوب خوانندگان» در سال 2015

نکوداشت‌های کتاب تخت جمجمه

• پیتر وی. برت یکی از نویسندگان جدید مورد علاقه‌ی من است. (پاتریک راتفوس، نویسنده)
• نکات زیادی در نوشته‌های پیتر وی. برت برای تحسین وجود دارد و ایده‌های او نظیر ندارند. سراسر داستان پر از هیجان و تعلیق است. (تری بروکس، نویسنده)
• پیتر وی. برت در اوج توانایی‌های خود قرار دارد. این مجموعه یکی از جدی‌ترین توصیه‌های من برای خواندن است. (Tor.com)
• پیتر وی. برت جایگاه خود را در میان بزرگان فانتزی حماسی تثبیت می‌کند؛ در کنار نام‌هایی چون جورج آر. آر. مارتین، استیون اریکسون و رابرت جردن. (Fantasy Book Critic)

کتاب تخت جمجمه برای شما مناسب است اگر

• از طرف‌داران پروپاقرص مجموعه‌ی شیاطین هستید.
• به ژانر علمی‌تخیلی، فانتزی و حماسی علاقه دارید.
• عاشق داستان‌های تخیلی با چالش‌های فلسفی و اخلاقی هستید.
• از روایت‌هایی با شخصیت‌های چندلایه، پیچیده و خاکستری لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب تخت جمجمه: کتاب چهارم مجموعه شیاطین می‌خوانیم

لیشا احساس کرد صورتش یخ کرد اما خودش را از تک و تا نینداخت تا مبادا با سکوتش حدس او را تأیید کرده باشد. او صدایش را در حد زمزمه‌ای خشن پایین آورد و گفت: «کی این چرت و پرتا رو بهت گفته؟»

رنا گفت: «خودت گفتی. من می‌تونم صدای بال زدن یه پروانه رو از اون طرف یه مزرعه‌ی ذرت بشنوم. آرلن هم می‌تونه. هر دومون شنیدیم که به جاردیر چی گفتی. تو بچه‌ی اونو تو شکمت داری و می‌خوای بندازیش گردن کنت.»

این حقیقت داشت. نقشه‌ی مسخره‌ی مادرش که لیشا با حماقت تمام به آن تن داده بود. دسیسه‌ای بی‌اساس بود که فقط تا به دنیا آمدن بچه دووام می‌آورد اما تا آن موقع هفت ماه زمان داشت که خودش را آماده کند و قبل از این که کرازیایی‌ها برای بردن بچه‌اش بیایند، فرار کند یا مخفی شود.

لیشا گفت: «به خاطر همینم که شده باید بفهمم چی به سر آهمن اومده.» از لحن عاجزانه‌ای که به صدایش خزیده بود نفرت داشت.

رنا گفت: «من چیزی نمی‌دونم. تو هم داری وقتی رو که باید صرف جستجو بشه حروم می‌کنی.»

لیشا که می‌دانست اصرار فایده‌ای ندارد، سرش را تکان داد. «خواهش می‌کنم چیزی به تامس نگو. خودم به موقع بهش می‌گم، باور کن. اما الان که نصف ارتش کرازیایی فقط چند کیلومتر باهامون فاصله دارن وقتش نیست.»

رنا پوزخند زد. «احمق نیستم. راستی، چطور یه درمانگر مثل تو ناخواسته حامله می‌شه؟ حتی یه تنر ابله می‌دونه باید چیکار کنه.»

فهرست مطالب کتاب

بی پیروز
فصل 1: جستجو
فصل 2: خلاء
فصل 3: آشیا
فصل 4: شروم خون
فصل 5: کاجیوا
فصل 6: مردی که هیچ است
فصل 7: جگردار و بی‌عقل
فصل 8: جنگجوی حقیقی
فصل 9: اناک سان
فصل 10: شورش چن‌ها
فصل 11: داکتون
فصل 12: پر کردن دره
فصل 13: گوشت متعفن
فصل 14: زندانی
فصل 15: بچه‌های محروز
فصل 16: وارث شیطان
فصل 17: حنجره‌طلا
فصل 18: زمزمه‌ای در شب
فصل 19: سیاست‌های چای
فصل 20: رقابت برادرانه
فصل 21: داروگر
فصل 22: مهمانی رقص
فصل 23: بازجویی
فصل 24: برایر
فصل 25: جاسوس
فصل 26: حمله‌ی اول
فصل 27: داماها در تاریکی
فصل 28: شارداما
فصل 29: داما گورجا
فصل 30: محافظین شاهدخت
فصل 31: سوت‌زن
فصل 32: شب هورا
فصل 33: صدایی در تاریکی
لغت‌نامه کرازیایی