معرفی و دانلود کتاب حیوانات شبگرد

معرفی کتاب حیوانات شبگرد

خوان مایورگا، در کتاب حیوانات شبگرد، داستان زندگی دو زوج را روایت می‌کند که در همسایگی یکدیگر قرار دارند. یکی از زوج‌ها، مهاجران غیرقانونی و دیگری از شهروندان رسمی کشور اسپانیا هستند. نویسنده در این اثر سعی دارد با نمایش باج‌گیری شهروندان قانونی از سایرین، قوانین مهاجرت کشور خود را زیر سوال ببرد. این نمایش‌نامه، دارای زمینه‌های معمایی است و با پیشروی داستان، خشونت حاکم بر فضا، پررنگ‌تر می‌شود.

درباره‌ی کتاب حیوانات شبگرد

شخصیت‌های کتاب حیوانات شبگرد (Animali notturni) زوج‌هایی هستند که در همسایگی یکدیگر زندگی می‌کنند و هرکدام در یک طبقه از ساختمان ساکن‌اند. خوآن مایورگا (Juan Mayorga)، نویسنده‌ی کتاب، از طبقات ساختمان استفاده کرده تا با نگاهی کنایه‌آمیز، به جایگاه و سلسله‌مراتب طبقاتی شخصیت‌های داستان، که در کل جامعه‌ی اسپانیا هم دیده می‌شود، اشاره کند. نویسنده، زندگی زناشویی شخصیت‌ها را در کنار روابط میان دو همسایه‌، پیش می‌برد. داستان با زندگی محترمانه و خوب این دو همسایه‌ در کنار یکدیگر آغاز می‌شود. اما به محض این‌که یکی از آن‌ها به راز دیگری پی می‌برد، آزار روانی او را پیش می‌گیرد. مهاجر که چاره‌ای جز پیروی از امرونهی شهروند پیدا نمی‌کند، به مقایسه میان خود و شهرزاد قصه‌های هزارویک‌شب می‌پردازد و با این اوهام، خودش را در مسیر غیرقابل‌جبرانی قرار می‌دهد. شخصیت‌های این کتاب، همگی درگیر تنهایی و رمزورازهای خود هستند و تمام این موارد در دنیایی تصویر می‌شود که از آدم‌ها و اتفاقات پر شده.

چندین مضمون در این نمایش‌نامه، دیده می‌شود. یکی از این مضامین، به چالش کشیدن قوانین مهاجرتی کشور اسپانیاست. خوآن مایورگا معتقد است که شهروندان قانونی کشور، جایگاه ارباب و رعیتی نسبت به خود و مهاجران قائل می‌شوند و هرگونه توهین و بی‌حرمتی را نثار کسانی کنند که مطابق قانون، به رسمیت شناخته نشده‌اند. او ریشه‌ی این بی‌عدالتی را در قوانین کشور می‌بیند و معتقد است قوانین وضع‌شده به شهروندان رسمی، این آزادی را می‌دهد که سایرین را استثمار کنند و به زیر یوغ خود بکشند. او برای نوشتن نمایشنامه خود، زندگی کسانی را نشانه گرفته که در مسیر اخلاقی درستی قرار دارند اما به‌مرور و در جریان داستان، گرفتار خشونت‌هایی خانمان‌سوز می‌شوند. خوآن مایورگا از این طریق، فرازونشیب‌های زندگی چند تن از این افراد را روایت می‌کند.

هم چنین کتاب حیوانات شبگرد از تنهایی در شهرهای بزرگ سخن می‌گوید و آدم‌هایی را با موقعیت‌های اجتماعی متفاوت و علاقه‌مندی‌های گوناگون در کنار هم قرار می‌دهد. اما این کنارهم قرار گرفتن، برنامه‌ای است که از پیش توسط خواسته‌های نامتعارف و پلید یکی از شخصیت‌ها، چیده شده و قرار است دیگری را به دام بیندازد. این کتاب، یک نمایش‌نامه‌ی معمولی نیست. تنش و خشونت در تک‌تک کلماتی که نویسنده بر صفحه‌ی کاغذ نوشته، موج می‌زند و خواننده را با درامی معمایی همراه می‌کند که به سینمای نوآر شباهت دارد. شماری از مخاطبان این اثر معتقدند که شباهت‌هایی میان کتاب حیوانات شبگرد و فیلم‌های آلفرد هیچکاک و نمایش‌نامه‌های هارولد پینتر وجود دارد که از تلفیق روزمرگی‌ها و پلیدی‌ها ناشی می‌شود. در حقیقت چیزی که خوآن مایورگا با این اثر به مخاطب منتقل می‌کند، مجموعه‌ای از اتفاقات معمولی است که با انگیزه‌های شوم اسپانیایی‌ها با مهاجران، حساس و سرشار از تنش شده.

لازم به ذکر است که کتاب حیوانات شبگرد، با اقتباس از یک درام 10 دقیقه‌ای تحت عنوان، «همسایه‌ی خوب» نوشته شده. خوآن مایورگا با اقتباس و گسترش این اثر، نمایش‌نامه‌ی حیرت‌انگیز خود را آفریده.

این نمایش‌نامه به سفارش رویال کورت لندن نوشته شده، توسط انتشارات آواژ، و با ترجمه‌ی صنم نادری، به چاپ رسیده است.

کتاب حیوانات شبگرد برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب حیوانات شبگرد برای علاقه‌مندان به نمایش‌نامه و داستان‌های معمایی و پررازورمز، انتخاب خوبی است.

با خوآن مایورگا بیشتر آشنا شویم

خوآن مایورگا، نویسنده‌ی اهل اسپانیاست. او در سال 1965 متولد شده و با وجود این‌که در دانشگاه، فلسفه خوانده، حرفه‌ی اصلی او تئاتر است. او نمایش‌نامه‌نویسی شناخته‌شده در سطح بین‌المللی است و در تئاترهای بزرگ اروپا اجرا داشته. این نویسنده، جوایز معتبر بسیاری را از آن خود کرده. کسب جایزه‌ی ملی تئاتر در سال 2007، نمونه‌ای از این جوایز است. نمایش‌نامه‌های او به 16 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده‌اند.

او اکنون از اعضای آکادمی هنرهای نمایشی اسپانیا است و به عنوان رئیس بخش هنرهای نمایشی دانشگاه «کارلوس سوم» در مادرید مشغول فعالیت است. زبان صریح و بی‌پرده و نوشتن از مسائل روز جامعه از ویژگی‌های آثار خوان مایورگاست. در ادامه به صورت فهرست‌وار مروری خواهیم داشت بر آثار و جوایز این نویسنده‌ی پرکار اسپانیایی.

جوایز و افتخارات خوان مایورگا

• برنده‌ی جایزه‌ی لا باراکا در سال 2013
• برنده‌ی جایزه‌ی کریس Ceres در سال 2013
• برنده‌ی جایزه‌ی Calderón de la Barca در سال 1992
• برنده‌ی جایزه‌ی بهترین اقتباس در سال‌های 2008 و 2013
• برنده‌ی جایزه‌ی ملی نامه‌نگاری «ترزا د اویلا»در سال 2016
• برنده‌ی جایزه‌ی وال و اینکولن (Valle-Inclán) در سال 2009
• برنده‌ی جایزه‌ی تئاتر ملی (National Theater) در سال 2007
• برنده‌ی جایزه‌ی ادبیات نمایشی ملی (National Dramatic Literature) در سال 2013
• برنده‌ی جایزه‌ی «مکس» برای بهترین نویسنده در سه سال متوالی (2006 ، 2008 و 2009)
• برنده‌ی جایزه‌ی واقعیت‌های تئاتر نو اروپا (New Theatre Realities Award) در سال 2016
• و ...

برخی از مهم‌ترین کتاب‌های خوان مایورگا، به‌ترتیب زمان نگارش

• هفت مرد خوب (1989)
• خاکستر بیشتر (1993)
• مترجم بلومبرگ (1993)
• رویای ژنو (1993)
• مرد طلائی (1996)
• نامه به استالین (1997)
• باغ سوخته (1999)
• آنجلس نووس (1999)
• الساندرو و آنا (2002)
• راه بهشت (2003)
• حیوانات شبگرد (2003)
• هاملن (2005)
• کار (2006)
• نیمکت آخر (2006)
• فدرا (2007)
• لاک پشت داروین (2008)
• نقشه‌بردار (2009)
• یوگوسلاوها (2010)
• زبان تکه شده (2011)
• گولم (2015)
• جادوگر (2017)
• مترجم (2018)
• آبی پررنگ (2018)

در بخشی از کتاب حیوانات شبگرد می‌خوانیم

زن بلند: تمام خونه رو وارسی کرد. به بهنونه پیدا کردن نشتی. تو ازش خواسته بودی که به برق خونه نگاه بندازه؟

مرد بلند: فکر نکنم باهاش در این موردِ به خصوص حرف زده باشم. خواسته تا کمکی کرده باشه. یه خورده عجیب و غریبه اما نمیشه گفت که آدم بدیه. قصد کمک کردن داره. حسابی هم دست به آچاره. حالا مشکل برق خونه رو حل کرد؟ فهمید مشکل کجاست؟

زن بلند: میگه باید دیوارا رو خراب کنیم. خودش هم می‌خواد این کارو بکنه. اما من دوست ندارم پاشو دوباره بذاره توی خونه ما.

مرد بلند: کار بدی کرده؟ میدونم که ساعت نامناسبی اومده اما... غیر از این، اتفاق خاص دیگه‌ای که نیفتاده؟

زن بلند: رفتارش... طرز نگاه کردنش.

مرد بلند: به نظر آدم گستاخی میاد. بهش دیگه فکر نکن. فردا ازش تشکر می‌کنم و بهش میگم به کسی سپردیم که بیاد و مشکل رو اساسی حل کنه. درو دیگه براش باز نکن. نباید درو باز می‌کردی. می‌تونستی تظاهر کنی که خوابی.

زن بلند: درو نباید باز می‌کردم؟ چرا؟ مگه اون دوستت نیست؟ این اواخر بیشتر وقتتو با اون می‌گذرونی... همه‌ش با همید.

مرد بلند: هر کسی قدرت اینو نداره که خودش دوستاشو انتخاب کنه. هر کسی نمی‌تونه...

[صدا و نور از شماره اتاق هفده بلند می​‌شود. مرد بلند دگمه​‌ای را فشار می​‌دهد و با میکروفن حرف می‌​زند.]