معرفی و دانلود کتاب دیزی میلر

معرفی کتاب دیزی میلر

کتاب دیزی میلر یک رمان کلاسیک کوتاه است. هنری جیمز نویسنده‌ی این کتاب، سعی کرده با نگاهی زیبایی‌شناسانه، ارزش‌های آمریکایی و اروپایی را مقابل هم قرار دهد. هدف او نوشتن درباره‌ی آزادی و حقوق انسانی بوده است؛ نه نشان دادن درست و غلط در یک رمان عاشقانه‌ی کلاسیک. ماجرا از سفر دختری جوان آمریکایی به اروپا آغاز می‌شود. دیزی بسیار جوان، سرزنده و جسور است و رفتارهای او در جامعه‌ی سخت‌گیر و مبادی آداب اروپایی پذیرفته نیست.

درباره‌ی کتاب دیزی میلر

هنری جیمز (Henry James) در کتاب دیزی میلر (Daisy Miller)، تضاد فرهنگی جامعه‌ی آمریکایی را با اروپایی‌ها به بهترین شکل نشان داده است. دختری جوان و پرشور به نام دیزی از آمریکا به اروپا سفر می‌کند. او نماینده‌ی زن جوان آمریکایی است که با رفتارهای آزادانه‌اش باعث حیرت و قضاوت جامعه‌ی مهاجران آمریکایی در اروپا می‌شود. رفتارهای دیزی نه از سر بی‌اخلاقی، بلکه از روی ناآگاهی نسبت به فرهنگ و رسوم اروپایی‌ها است. این دختر با اعتمادبه‌نفس تمام در هر جایی حاضر می‌شود و با رفتارهای نامتعارفش توجه همگان را جلب می‌کند.

در این میان مردی به نام فردریک وینتربورن در نقطه‌ی مقابل دیزی قرار دارد. او نیز همانند دیزی یک رگ آمریکایی دارد اما چون بیشتر عمرش را در اروپا گذرانده، رفتارهای دیزی شگفت‌زده‌اش می‌کند. وینتربورن با خود می‌اندیشد که آیا این دختر سبک‌سر است یا کارهای او جز معصومیتی کودکانه توجیهی ندارد؟ این کشمکش نماد سردرگمی فرهنگی است که بسیاری از مهاجران تجربه می‌کنند.

دوراهی مرد داستان دیزی میلر؛ پرداختن به عشق یا حفظ وجهه‌ی اجتماعی؟

فردریک وینتربورن در دیدار اول شیفته‌ی دیزی میلر می‌شود. آن‌ها در باغ هتلی مجلل در سوئیس یکدیگر را می‌بینند. زیبایی دیزی توجه وینتربورن را جلب کرده اما رفتار بی‌پرده و شوخ‌طبعی این دختر جوان، کمی او را نگران می‌کند. با وجود این نگرانی‌ها، وینتربورن دیزی را به گردش در قلعه‌ای نزدیک دعوت می‌کند؛ بی‌آنکه بداند این دعوت، زنجیره‌ای از اتفاقات را رقم خواهد زد که برای او منبع اندوه و ناامیدی خواهد بود و جایگاه اجتماعی‌اش را در معرض خطر قرار خواهد داد. هنری جیمز با توصیف‌های دقیق و جذابش در نوولای دیزی میلر، اثری پیشرو را در زمانه‌ی خودش به رشته‌ی تحریر درآورده است. یک داستان عاشقانه‌ی کلاسیک که در آن مسائل اجتماعی بسیار پررنگ است.

وینتربورن در اروپا وقتش را بیشتر با افراد مرفه و اصیل می‌گذراند. در حالی که دیزی دوست دارد با آقای جووانلی وقت خود را بگذراند. همین گشت و گذار با مردی غریبه و بدون همراه، در فرهنگ اروپایی آن زمان امری ناپسند بوده است. بااین‌همه، وینتربورن به این دخترک پردردسر دل باخته؛ اما عشق خود را در دل پنهان می‌کند. او میان میل شخصی و قضاوت‌های اجتماعی گرفتار است. از یک سو مجذوب سرزندگی و صداقت دیزی است و از سوی دیگر، نگران آبروی خود و نگاه اطرافیان. این دوگانگی باعث می‌شود که هرگز قدمی قاطع در جهت حمایت از دیزی برندارد. آیا عشق او سرانجامی دلپذیر خواهد داشت؟ باید رمان کلاسیک عاشقانه‌ی دیزی میلر را بخوانید و در نثر بی‌نظیر هنری جیمز غرق شوید.

دیزی میلر؛ داستانی کلاسیک درباره‌ی آزادی، عشق و تضاد فرهنگی

هنری جیمز در این داستان رمانتیک اجتماعی، نه تنها به نقد جامعه‌ی اروپایی و نگاه طبقاتی آن می‌پردازد، بلکه تصویری پیچیده از دیزی ارائه می‌دهد. او هرگز به طور کامل شخصیت دیزی را برای خواننده آشکار نمی‌کند و همین ابهام، بخشی از جذابیت داستان است. دیزی ممکن است ساده‌لوح باشد، اما آگاهانه با ساختارهای اجتماعی دست‌و‌پاگیر مقابله می‌کند. در نهایت باید بگوییم که دیزی میلر داستانی است درباره‌ی آزادی، قضاوت، عشق و تضاد فرهنگی.

اگرچه کتاب دیزی میلر کوتاه است، اما لایه‌های معنایی عمیقی دارد و نقطه‌ی شروعی عالی برای آشنایی با سبک هنری جیمز و دغدغه‌های او است. ترجمه‌ی روان محمود گودرزی، لذت خواندن کتاب را دوچندان کرده است. باید از نشر برج برای چاپ و انتشار این کتاب کلاسیک خوش‌خوان سپاس‌گزار باشیم.

اقتباس سینمایی از کتاب دیزی میلر

• فیلم دیزی میلر به کارگردانی پیتر باگدانوویچ (Peter Bogdanovich)، با نقش‌آفرینی سیبل شپرد (Cybill Lynne Shepherd)، بری بران (Barry Brown) و کلوریس لیچمن (Cloris Leachman)، محصول سال 1974.

نکوداشت‌های کتاب دیزی میلر

• رمان کلاسیک دیزی میلر یکی از محبوب‌ترین آثار هنری جیمز است. این اثر، کالبدشکافی روان‌شناختی استادانه‌ای از آداب اجتماعی و نقدی بی‌رحمانه بر قراردادهای خشک و احترام‌طلبی متعارف به شمار می‌رود. (انتشارات آلما بوکز در لندن)
• رمان عاشقانه‌ی دیزی میلر از آن دست کتاب‌هایی است که نمی‌خواهی از دستش بدهی. یکی از آن گوهرهای نایاب (از ادبیات انگلیسی یا در واقع هر ادبیاتی؛ چرا که زبان چیزی نیست جز ابزاری برای بیان) است که گویی در کرانه‌ی اقیانوس آرام پیدایش کرده‌ای و دلت می‌خواهد آن را به‌عنوان یادگاری با خود نگه داری. (کاربر آمازون)
• این رمان کوتاه، محرک بسیاری از بحث‌های اواخر قرن نوزدهم درباره‌ی ارزش‌های آمریکایی و اروپایی بود. داستان آن درباره‌ی دختر آمریکایی بااعتماد‌به‌نفس و بی‌پروایی است که تمایلی ندارد خود را با سلیقه‌ها و نگرش‌های طبقه‌ی بالایی که در جریان ثروتمند شدن خانواده‌اش با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، وفق دهد. (کاربر گودریدز)

کتاب دیزی میلر برای شما مناسب است اگر

• به ادبیات کلاسیک علاقه‌مند هستید و دوست دارید یک رمان کوتاه احساسی را در زمان کوتاه مطالعه کنید.
• ادبیات آمریکا برای شما جذاب است و نویسنده‌های آمریکایی را به‌صورت جدی دنبال می‌کنید.
• داستان‌های عاشقانه که در آن‌ها به مسائل اجتماعی نیز پرداخته شده باشد، برای شما جذاب هستند.

در بخشی از کتاب دیزی میلر می‌خوانیم

دو روز بعد با او به قلعه‌ی شیون رفت. در سرسرای بزرگ هتل منتظرش ماند، جایی‌ که راهنمایان، خدمتکاران و گردشگران خارجی لم داده بودند و خیره نگاه می‌کردند. اگر در اختیار او بود این مکان را انتخاب نمی‌کرد، اما دختر جوان آنجا را تعیین کرده بود. دختر با گام‌هایی سبک از پله‌ها پایین آمد، دکمه‌ی دستکش‌های درازش را می‌بست، چتر آفتابی بسته‌اش را به انگشتان خود می‌فشرد و لباس سفری ظریف و باوقاری به تن داشت. وینتربورن مردی خیال‌پرور بود و به‌ قول نیاکانمان پراحساس؛ وقتی در پلکان بزرگ به لباسش می‌نگریست، به گام‌های کوتاه، سریع و پراعتمادش، حس می‌کرد چیزی رمانتیک در شُرف وقوع است. می‌توانست باور کند که قرار است با او دست به فراری عاشقانه بزند. با او از میان تمام مردم بی‌دغدغه‌ای گذشت که آنجا جمع شده بودند؛ همه با حالتی سختگیرانه به دختر می‌نگریستند؛ همین که به مرد جوان رسید، بنا کرد به حرّافی.

وینتربورن ترجیح می‌داد با کالسکه به شیون بروند، اما دختر علاقه‌ی شدیدی نشان داد که با کشتی بخار کوچک بروند؛ گفت عاشق کشتی‌های بخار است. همیشه نسیمی دلنواز روی آب می‌وزید و در کشتی آدم‌های بسیاری می‌دیدند. سفر با کشتی طولانی نبود، اما مصاحب وینتربورن فرصت یافت مطالب فراوانی بگوید. آن گردش کوچک برای مرد جوان هم بسیار شبیه بازیگوشی بود، نوعی ماجراجویی که حتی با وجود حس آزادیِ همیشگی‌ دختر، انتظار داشت ببیند او نیز نگاهی مشابه به این موضوع دارد، هرچند باید اقرار کرد که در این زمینه‌ی خاص ناامید شد. دیزی میلر به‌غایت پرجنب‌وجوش بود و روحیه‌ای عالی داشت، اما گویا به‌هیچ‌وجه هیجان‌زده نبود؛ مضطرب نبود؛ نه از نگاه‌های او طفره می‌رفت و نه از نگاه‌های دیگران؛ نه وقتی به مرد جوان می‌نگریست سرخ می‌شد و نه وقتی می‌دید مردم به خودش نگاه می‌کنند.