معرفی و دانلود کتاب سفر به سرزمین‌های غریب

معرفی کتاب سفر به سرزمین‌های غریب

کتاب سفر به سرزمین‌های غریب درباره‌ی ماجراجویی‌هایی یک دختر فلسطینی و سفر او به کشور‌های مختلف است. سونیا نمر در این رمان فولکلور، دختری را تصویر می‌کند که برخلافِ اطرافیانش، قدم در راهی پرمخاطره می‌گذارد و با مهارت قصه‌گویی‌اش، از مخمصه‌های زیادی رهایی می‌یابد. گفتنی‌ست این رمان برنده‌ی جایزه‌ی ادبی اتصالات و نامزد جایزه‌ی آسترید لیندگرین شده است.

درباره‌ی کتاب سفر به سرزمین‌های غریب

بعضی آدم‌ها آرامش را در حرکت می‌یابند و به‌جای انتظار کشیدن برای روزهای خوش، به سیر جهان و کشف رازهای آن مشغول می‌شوند. قمر، شخصیت اصلی کتاب سفر به سرزمین‌های غریب (Wondrous Journeys in Strange Lands)، یکی از این آدم‌هاست. او به کشورهای زیادی سفر می‌کند، با خطرات بسیاری مواجه می‌شود و با افراد متفاوتی آشنا می‌شود. قمر رؤیای محقق‌شده‌ی تمام آدم‌هایی است که ماجراجویی را طلب می‌کنند، اما هنوز موفق به گام برداشتن در مسیرش نشده‌اند. سونیا نمر (Sonia Nimir)، نویسنده‌‌ی فلسطینی، این اثر را در روزهای اسارتش در زندان نوشته است؛ او از آزادی و سفر با نوجوانان حرف زده، آن هم در زمانی که قادر نبوده حتی تا آن‌سوی میله‌ها برود.

برای قمرِ قصه‌ی سفر به سرزمین‌های غریب، سفر نه بخشی از زندگی، که خود زندگی است. او معنا را در جنب‌وجوش و پویایی می‌بیند و مسیر را ارجح بر مقصد و مبدأ می‌داند. او سفرش را از زادگاهش، روستایی نفرین‌شده که سال‌هاست دختری در آن زاده نمی‌شود، شروع می‌کند و شادی و غم، لذت و درد را در سفرهای مختلف می‌جوید. قمر با سبک‌ زندگی‌های متفاوتی، از جمله زندگی دزدان دریایی، آشنا می‌شود و درمی‌یابد که آن‌ها فقط به‌منظور کسب لذت و هیجان در دریا زندگی نمی‌کنند، بلکه زندگی در دریا را به‌عنوان شکلی از زندگی برگزیده‌اند. اما خطر کردن تنها ویژگی قمر نیست؛ او با قدرت قصه‌گویی‌اش بارها از مرگ نجات می‌یابد و از این مهارت به‌عنوان سلاحی برای جذب آدم‌های دیگر، از راهزنان گرفته تا پادشاهان، استفاده می‌کند.

سونیا نمر شخصیت قمر را براساس تجربیات زندگی خود نگاشته است. او عاشق قصه‌گویی است و دلش می‌خواهد از زنان سرزمینش قصه‌های زیادی نقل کند. مهاجرت به کشورهای آمریکا، هند، ایران و چند کشور عربی هم نتوانسته او را از فکر به مردمان فلسطین دور کند. سونیا نمر کتاب سفر به سرزمین‌های غریب را با نظر به تاریخ شفاهی نوشته است؛ بنابراین نثر او با ضرب‌المثل‌ها و تصاویر قدیمی جهان عرب غنی شده تا از میراث فراموش‌شده‌ی وطنش محافظت و نوجوانان را با فرهنگ عرب آشنا کند. این اثر داستانی برای نوجوانان ایرانی نیز مملو از لحظات تازه و هیجان‌انگیز است.

رمانِ افسانه‌ای و تاریخیِ سفر به سرزمین‌های غریب، در کنار آثاری مثل سندباد و علی‌بابا قرار می‌گیرد. قمر بارها در طول داستان مجبور به فرار می‌شود یا خودش را به‌عنوان پسر جا می‌زند تا در امان بماند. او به بردگی درمی‌آید، فروخته می‌شود و در طول فرارها و نبردهای متعدد، گرچه خانه‌ای پیدا نمی‌کند، اما خانواده‌ای تشکیل می‌دهد.

این کتاب را قاسم فتحی ترجمه و نشر ادامه (واحد کودک و نوجوان انتشارات اطراف) امتیاز انحصاری انتشار جهانی نسخه‌ی فارسی آن را دریافت کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب سفر به سرزمین‌های غریب

• نامزد جایزه‌ی آسترید لیندگرن؛
• برنده‌ی جایزه‌ی معتبر ادبی اتصالات؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب فلسطین 2021؛
• نامزد جایزه‌ی هانس‌ کریستین اندرسن؛
• حضور در فهرست افتخارات IBBY در سال 2014.

در نکوداشت کتاب سفر به سرزمین‌های غریب

• سونیا نمر، نویسنده و داستان‌سرای برجسته‌ی فلسطینی، داستانی آمیخته با تخیل را با الهام از روایت‌های ابن‌بطوطه و داستان‌های هزارویک شب نقل می‌کند. او دیدگاهی فمینیستی که با طنز و عشق و فقدان رنگ‌آمیزی شده ارائه می‌دهد. ماجراهای متعدد قمر پر از جزئیات است و تنوع فرهنگی و مکانی داستان، کتاب را خواندنی می‌کند. کتاب سفر به سرزمین‌های غریب از کلیشه‌های شنیده‌شده درمورد خاورمیانه بسیار دور شده است. (وب‌سایت آمازون)

کتاب سفر به سرزمین‌های غریب برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به نوجوانان و طرفداران داستان‌های ماجراجویانه و فولکلور شرقی پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب سفر به سرزمین‌های غریب می‌خوانیم

پدرم گفت «و رفتن من. اما من که از روستا رفتم، نفرین جدیدی نیامد. من و همسرم معتقدیم نفرینِ روستا ربطی به رفتن سلیمان ندارد. دلیل دیگری دارد. معتقدیم حالا وقتش...» عُمر جا خورد و گفت «می‌خواهی چه بگویی سعید؟ این حرف‌های ناپسند را شروع نکن، مرد.» پدرم لبخندی زد و گفت «حرف بدی نمی‌زنم. خودِ تو اگر از ریش‌سفیدهای روستا نمی‌ترسیدی، به شهر می‌رفتی و دیگر هم برنمی‌گشتی. مگر خودت این‌ها را به من نگفتی؟»

عمر طوری از جا پرید که انگار افعی نیشش زده. گفت «نمی‌خواهم درباره‌اش با تو حرف بزنم. فقط آمدم بگویم چقدر از آتش زدن پُل متأسفم. خداحافظ.» همان‌طورکه به زمین چشم دوخته بود، مقابل مادرم کمی خم شد و رفت. پدرم در را پشت سر عمر بست، دست‌هایش را به ‌هم مالید و زیر لب گفت «ای داد بیداد!» مادرم از او پرسید «خب حالا چی؟» پدرم محکم جواب داد «فردا شروع می‌کنم و پل را دوباره می‌سازم.»

بالای درخت زیتون بودم. شمس التماس می‌کرد کمکش کنم بیاید بالای درخت. ناگهان دو شبحِ سیاه دیدم که لحظه‌ای ظاهر می‌شدند و بعد بین درخت‌ها غیب‌شان می‌زد. خیلی وحشت کردم. نزدیک بود از آن بالا بیفتم روی خواهرم که هنوز برای بالا آمدن دست‌وپا می‌زد و التماس می‌کرد. یک لحظه هم مکث نکردم. همین‌ که آمدم پایین، دست شمس را گرفتم و دویدم پیش مادرم. خواهرم را پشت سرم می‌کشیدم و داد می‌زدم «مادر، مادر! شبح... شبح...»

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی سونیا نمر
مقدمه‌ی مترجم
درباره‌ی سفر به سرزمین‌های غریب
زنی که از زیر خاک پیدا شد
یک: پنجاه سال سیاهی و نفرین
دو: زنِ غریب و کتاب‌هایش
سه: راز درخت مقدس
چهار: مردی که بوی جسد می‌داد
پنج: حکایت مرگ زنی با لباس ابریشم
شش: می‌خواهم دریانورد باشم
هفت: به دنبال فرشته‌ی سیاه
هشت: دلتنگی در جِنُوا
نه: بعد از آن همه زخم
ده: ستاره‌ی صبح و فاتح دریا
یازده: قمر صدایت کنم یا عجیب
دوازده: صبح روز سیام برگرد
سیزده: گمشده‌ام در جزیره‌ی سیلان
چهارده: آخرین ماجراجویی