معرفی و دانلود کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان

معرفی کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان

آلکس روئله، نویسنده‌ی برجسته‌ی آلمانی در کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان داستان دوستی پسری به نام پاول با شبحی را روایت می‌کند که تنها می‌تواند در قفل‌های قدیمی زندگی کند. شبح که حالا ساکن قفل خانه‌ی پاول است، چیزی تا بی‌خانمان شدن فاصله ندارد! چرا که پدر و مادر او تصمیم به عوض کردن قفل گرفته‌اند... آیا آن دو می‌توانند خانه‌ای تازه برای روح کوچولو بیابند؟ گفتنی است این اثر توانسته بهترین کتاب کودک مجله‌ی تایمز در سال 2019 لقب بگیرد.

درباره‌ی کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان

همه‌ی ماجرای اثری که پیش رویتان است از اولین روز پس از تعطیلات تابستانی آغاز شد. پاوْل، شخصیت اصلی کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان (Zippel: The Little Keyhole Ghost) از مدرسه به خانه بازگشت و دسته‌کلیدش را داخل قفل چرخاند. صدای ضعیفی از داخل قفل شنیده شد و سپس، سمت چپ، در تاریکیِ قفل، یک چیزی تکان خورد: یک موجود سفید در سوراخ ‌کلید!... پس از آن به ناگهان شبح کوچکی از قفل سر بیرون بر آورد و در فضای خانه شناور شد...

آنجا بود که پاول متوجه شد علاوه بر او و پدر و مادرش، یک موجود دیگر نیز در خانه با آن‌ها زندگی می‌کند؛ کسی که تا پیش از آن از وجود او بی‌خبر بوده‌اند: یک شبحِ قفل‌نشینِ خیلی کوچولو ... با گذشت زمان، دوستی عمیقی میان پاول و شبح کوچولو (که بهتر است از این به بعد او را زیپل بنامیم. چرا که این نامی است که پاول برای او انتخاب کرده) شکل می‌گیرد. زیپل درباره‌ی همه چیز کنجکاو است و مدام از پاول سؤالات مختلفی می‌پرسد. مثلاً او می‌خواهد بداند انسان‌ها چه زمان‌هایی غذا می‌خورند، صبحانه چیست و حتی فلش تانک چطور کار می‌کند!

پاول و سیپل رفته‌رفته با یکدیگر صمیمی‌تر می‌شوند. با این همه، مسأله‌ای وجود دارد: سیپل تنها می‌تواند در قفل‌های قدیمی زندگی کند. می‌توانید حدس بزنید زمانی که پدر و مادر پاول تصمیم به عوض کردن قفل خانه می‌گیرند، چه آشوبی در دل او و دوست شبح‌اش به پا می‌شود! آیا پاول می‌تواند پیش از آن که خیلی دیر شود، از این اتفاق جلوگیری کند، و یا دست‌کم خانه‌ای دیگر برای دوست تازه‌اش دست‌وپا کند؟ پیشنهاد می‌کنیم خود با کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان همراه شوید، ماجراهای این دو دوست را پی بگیرید و پاسخ سؤالتان را بیابید.

آلکس روئله (Alex Rühle) که از برجسته‌ترین نویسندگان حوزه‌ی کودک در کشور آلمان است، داستانی شیرین، هیجان‌انگیز و البته آموزنده را پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد. داستانی که نه تنها برای کودکان جذاب است، که بزرگ‌ترها را نیز به مطالعه ترغیب می‌کند.

نویسنده در این کتاب هیجان‌انگیز داستان یک دوستی نامعمول، غیرقابل انتظار و البته عمیق را بیان می‌کند؛ داستانی که به کودکان اهمیت دوستی و رفاقت را نشان می‌دهد.

گفتنی‌ است کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان اولین بار در سوم اکتبر سال 2019 منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. آکسل شفلر تصویرگری این کتاب را بر عهده داشته و آنچه که خلق کرده، به جذابیت کتاب دو چندان افزوده است.

کتاب سیپل: شبح رایت راستکی قفل نشین قصر آشیان را فریبا فقیهی به زبان فارسی برگردانده و انتشارات چشمه آن را روانه‌ی بازار نشر ایران کرده است. این شما و این داستانی خنده‌دار، آموزنده و مهیج که تا لحظه‌ی آخر شما را با خود همراه می‌کند.

نکوداشت‌های کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان

• هیجان‌انگیزترین کتابی که تا کنون در این رده‌ی سنی تألیف شده و من خوانده‌ام. (مجله‌ی تایمز)

• یک داستان دل‌گرم‌کننده ... تصویرگری‌های آکسل شفلر کاملاً شوخ‌طبعی داستان را به خواننده نشان می‌دهند. (Books for Keeps)

• آلکس روئله یک کتاب هوشمندانه و دلگرم‌کننده به رشته‌ی تحریر درآورده است. داستانی در مورد مشکلات خانوادگی و مسائل روزمره، دوستی، شجاعت و یک روح کوچک بسیار خاص. (Donaukurier)

• یکی از لذّت‌بخش‌ترین کتاب‌هایی که تا کنون و در سال جاری خوانده‌ام. تصویرگری‌ آکسل شفلر کاملاً شوخ‌طبعی آلکس روئله را به نمایش می‌گذارد. (آندره رییس (Andrea Reece)، وبسایت LoveReading4Kids)

کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان مناسب چه کسانی است؟

آلکس روئله کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان را برای رده‌ی سنی 10 تا 12 سال به رشته‌ی حریر در آورده است؛ با این حال، از آنجا که مطالعه‌ی کتاب در حقیقت سن و سال نمی‌شناسد، علاقه‌مندان به داستان‌های تخیلی، در هر سنی می‌توانند از مطالعه‌ی این کتاب لذت و بهره ببرند.

با آلکس روئله بیشتر آشنا شویم

آلکس روئله در سال 1969 و در مونیخ به دنیا آمد. او به عنوان یکی از برجسته‌ترین نویسندگان حوزه‌ی کودک در آلمان شناخته می‌شود و در روزنامه‌نگاری نیز دستی بر آتش دارد. آلکس روئله حدود بیست و یک سال (از سال 2001) است که سردبیر روزنامه‌ی "Süddeutsche Zeitung" می‌باشد.

بد نیست بدانید آلکس روئله مدرک خود را در رشته‌های ادبیات عمومی، ادبیات تطبیقی، زبان فرانسه، الهیات و فلسفه از مونیخ، برلین و فرانسه دریافت کرده. کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان تنها اثری است که از این نویسنده‌ی آلمانی به زبان فارسی ترجمه شده است.

در بخشی از کتاب سیپل: شبح راست راستکی قفل نشین قصر آشیان می‌خوانیم

پاول به حیاط نگاه کرد، به جایی که آقای ریچه برگ‌ها را جارو می‌کرد و با خانم ویلهلمِ پیر حرف می‌زد. خانم ویلهلم مثل همیشه ساکِ خریدِ گل‌دارش توی دستش بود و چشمِ چپش جمع شده بود و به چیزی می‌خندید و آقای ریچه همچنان جارو می‌کشید. هیشت، هیشت، هیشت. پاول پیشانیش را تکیه داد به پنجره‌ی سرد. پنج دقیقه سرایدار را تماشا کرد، اما خودش اصلاً متوجه نبود که ایستاده و بیرون را تماشا می‌کند. فقط غمگین بود. یکهو جا خورد و نفسش را حبس کرد. صدای آواز خواندن می‌آمد؟ صدای بچه؟ یک صدای ضعیف، از همان نزدیکی، از یک جایی توی خودِ آپارتمان. رفت توی راهرو و گوش تیز کرد. سروصداها از اتاق‌خوابِ مامان و بابا می‌آمد. پاول از راهرو گذشت و از کنج دیوار سرک کشید.

درِ کمدبزرگه‌ی بابا و مامان باز بود. بیش‌ترِ کشوها بیرون آمده بودند. روی زمین یک عالمه جوراب و لباس‌زیر پخش‌وپلا بود. سیپل باید ته کمد باشد. می‌شد شنید که آوازخوانان دارد آن‌جا را زیرورو می‌کند. آهان! یک لنگه جوراب قرمز از توی کشو پرواز کرد. یک لنگه‌ی آبی هم پشت‌سرش. قلب پاول از خوشحالی یک کوچولو از جا پرید. پرسید: «آخر آن‌جا چی‌کار می‌کنی تو؟» توی کمد یک لحظه ساکت شد. بعد کپه‌ی جوراب‌ها به وول خوردن افتاد و چند ثانیه بعد سیپل از لای آن‌ها سرش را بیرون آورد. یک لنگه جوراب را هم مثل شنل انداخته بود روی دوشش. گفت: «این‌جا چه چیزهای محشری پیدا می‌شود. بارانی. ملافه و روتختی. جان می‌دهد برای این‌که هی بروی لابه‌لایشان و هی بیایی بیرون.» بعد نشیمنِ ابریَش را گذاشت روی یک جفت جوراب، کمی جلو و عقب شد.