معرفی و دانلود کتاب صوتی اتللوی تابستانی

معرفی کتاب صوتی اتللوی تابستانی

کتاب صوتی اتللوی تابستانی مجموعه داستانی شنیدنی به قلم نسیبه فضل اللهی است که پنج داستان مجزا را روایت می‌کند. نویسنده در تمامی قصه‌ها تلاش کرده تا جغرافیای داستانی‌اش را گسترش دهد و به روایت زندگی مردمانی از شرق، غرب و جنوب بپردازد. با این اثر دلنشین همراه شوید و به داستان انسان‌هایی از اقلیم‌های گوناگون گوش بسپارید.

درباره کتاب صوتی اتللوی تابستانی:

نسیبه فضل‌اللهی این بار در کتاب اتللوی تابستانی به سراغ مکان‌های متنوعی رفته و در دل جغرافیای متفاوتی داستان‌هایش را روایت می‌کند. در واقع داستان‌هایش حال و هوایی خارج از شهر دارد و این‌گونه پا از زندگی آپارتمانی بیرون گذاشته و به ما این امکان را می‌دهد که از طریق کتاب به نقاط مختلفی سفر کنیم.

این مجموعه شامل پنج داستان به نام‌های «اتللوی تابستانی، سیبل چرخان، عروسی شاهانه، غرقاب و یونس جنگل حرا» است. نویسنده در داستان اول که نام مجموعه را نیز از آن گرفته، نیم‌نگاهی به نمایشنامه‌ی معروف شکسپیر دارد و آن را در ژانر پلیسی به تألیف درآورده است. با این قصه به شهریور 1320 می‌رویم و به بازآفرینی یک قتل گوش می‌سپاریم. هر قصه متناسب با محتوا، لحن مخصوص‌ به‌ خود را دارد و این امر دو چندان بر جذابیت کتاب می‌‌افزاید. به عنوان مثال نویسنده در داستان غرقاب به‌شیوه‌ای هنرمندانه زن روستایی را ترسیم کرده است.

داستان دوم، سیبل چرخان، قصه‌ای از خیانت و انتقام است. اثری با ریتم تند که تا پایان داستان شما را منتظر نگه می‌دارد. به‌شیوه‌ای که حدس زدن انتهای قصه برایتان دشوار می‌شود. داستان عروسی شاهانه نیز همچون باقی داستان‌ها در خارج از شهر روایت می‌شود. ماجرایی پرسروصدا و شلوغ که زنانگی آن از همان ابتدا حس می‌شود. دو داستان دیگر، غرقاب و یونس جنگ حرا نیز به همین ترتیب دارای نثری جذاب و دلنشین هستند و شیرینی گوش سپردن به آن‌ها تا مدت‌ها پس از تمام شدن کتاب به جانتان می‌نشیند.

کتاب صوتی اتللوی تابستانی مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان‌های فارسی علاقه دارید، از این اثر غافل نشوید.

با نسیبه فضل اللهی بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده‌ی نام‌آشنا متولد سال 1357 در شهر اصفهان است. نسیبه فضل‌اللهی دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی ادبیات نمایشی‌ست و تاکنون آثار برجسته‌ای منتشر کرده که از میان آن‌ها می‌توان به کتاب «شکارچیان در برف و داستان اصفهان» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی اتللوی تابستانی می‌شنویم:

چرا طپانچه مخفی شده و چه کسی آن را پنهان کرده است؟‌ گرتا شب بیست‌وهشتم شهریور در برابر چشمان صد تماشاگر با تفنگی که در دستان رازمیک بود، به قتل رسیده بود. ولی چرا طپانچه‌ای که آشکارا آلت قتل محسوب می‌شد و همه‌ی تماشاگران نیز آن را در دست رازمیک دیده بودند، مخفی شده بود؟ صحنه‌ی قتل گرتا قاتل و مقتول مشخصی داشت. پس دیگر چه نیازی به اختفای طپانچه بود؟ در این لحظه اتفاق سرنوشت‌سازی در پرونده‌ی قتل گرتا رخ داد و بازرسان را به شک و شبهه انداخت.

آیا ممکن بود رازمیک همانطور که خودش هم معترف بود و در صحنه‌ی قتل چندین بار فریاد زده بود:‌ «دروغه، دروغه، دروغه!»، دستی در قتل گرتا نداشته و قربانی حسادت خودش شده باشد؟

فهرست مطالب کتاب صوتی