معرفی و دانلود کتاب صوتی سلیم جواهری

معرفی کتاب صوتی سلیم جواهری

کتاب صوتی سلیم جواهری نوشته‌ی حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری، از مجموعه ادبیات مکتب خانه‌ای ایران، به روایت زندگی مردی می‌پردازد که پس از مرگ پدرش اموال و ثروت بسیاری به او به ارث می‌رسد اما در مدت زمان کمی تمام آن‌ها را از بین می‌برد.

درباره‌ی کتاب صوتی سلیم جواهری:

داستان‌های عامیانه‌ی سلیم جواهری برگرفته از افسانه‌های شناخته شده، باارزش، شنیدنی و جذاب ادبیات شفاهی فارسی است که علاوه بر ارزش‌های اجتماعی، دارای ارزش‌های ادبی بسیاری نیز هست. این اثر توسط ابوحفص کوفی روایت شده که در روزگاری نه‌چندان دور، در بین مردم فارسی‌زبان بسیار محبوب و شناخته شده بود. سلیم جواهری شخصیت اصلی این کتاب باید برای حجّاج‌بن‌یوسف داستانی بگوید که او هم از شنیدنش بخندد و هم اشک بریزد و اگر در این کار موفق نشود، جان خود را از دست می‌دهد.

داستان بیشتر تحت تأثیر قصه‌ی سندباد بحری در کتاب هزارویک‌شب قرار گرفته است. در هر دو حکایت مشکلاتی مشابه بر سر سلیم جواهری و سندباد بحری می‌آید. هر دو گرفتار دوالپا که موجودی خیالی در افسانه‌ها و داستان‌های ایرانی است، می‌شوند. دوالپا بالاتنه‌ای همانند انسان دارد و پاهایش مثل تسمه دراز و پیچنده است. هر دوی آن‌ها شب چراغ پیدا می‌کنند و هر دو گرفتار غول مردم‌خوار می‌افتند.

این کتاب صوتی دربردارنده‌ی داستان‌هایی کوتاه و موجز است که نثری دلنشین و زیبا دارند. داستان‌ها از بعضی جهات ریشه در مذهب دارند و از دیگر جهات در حقایق عصری و تاریخی ریشه دوانده‌اند.

خلاصه کتاب صوتی سلیم جواهری:

حجّاج‌بن‌یوسف یکی از فقیهان مطرح دوره‌ی خود به نام سعید‌بن‌جنید را می‌کشد و پس از کشتن او به بیماری بی‌خوابی دچار می‌شود، شبی به وزیر دستور می‌دهد که در مدت سه روز، کسی را پیدا کند تا برای او قصه‌‌ای بگوید که هم بتواند او را به گریه بیاندازد و هم بخنداند. وزیر هر چقدر جستجو می‌کند، کسی را پیدا نمی‌کند که بتواند چنین قصه‌ای بگوید.

زمانی که از ترس جان خود می‌خواهد فرار کند، دختر جوانش که با پریان در ارتباط است، فردی به اسم سلیم جواهری را به او معرفی می‌کند که حدود 20 سال است در زندان حجّاج به سر می‌برد. سلیم نزد حجّاج‌بن‌یوسف برده می‌شود و او داستان زندگی‌ خود را روایت می‌کند.

سلیم تاجرزاده‌ای است که بعد از مرگ پدرش، تمام ثروت و اموال او را با عیّاشی نابود می‌کند و به حمّال تبدیل می‌شود. سپس ناسپاسیِ خداوند را می‌کند و حدود یک سال بیماری بدی گریبان‌گیر او می‌شود. در خواب توسط پیامبر شفا پیدا می‌کند و به مکّه می‌رود و از آن‌جا برای شرکت در جنگ علیه کفّار به طرطوس سفر می‌کند. اما در آن‌جا اسیر رومیان می‌شود و...

درباره‌ی مجموعه‌ی صوتی مجموعه ادبیات مکتب خانه‌ای ایران:

مجموعه ادبیات مکتب خانه‌ای ایران، به روایت‌ بخشی از تاریخ مهم ادبیات ایران می‌پردازد و نوع تفکر فرهنگی مردم دوران قاجار و ادبیات آن عصر را مشخص می‌کند. این مجموعه در سه جلد با عناوین سلیم جواهری، بهرام و گل اندام، حسین کرد شبستری نوشته شده که به ابعاد گوناگون آموزشی، تاریخی و روایی به قصه‌های ادبیات مکتب‌خانه‌ای می‌پردازد. داستان‌های عامیانه‌ی هر دوره و اقلیم، حاوی قسمت‌های باارزشی از فرهگ شفاهی مردمان آن زمان است. خواندن و یا شنیدن این داستان‌ها باعث می‌شود شما بیشتر با ویژگی‌های افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه تاریخی آشنا شوید.

ادبیات مکتب‌خانه‌ای در دوران حکومت صفوی به خاطر رواج قصه‌گویی و نقالی رونق چشم‌گیری داشت، زیرا در این دوره بود که صنعت کاغذسازی، کتاب‌نویسی و نسخه‌برداری گسترش یافت. هم‌چنین افزایش نسبی سواد خواندن و نوشتن، یکی دیگر از دلایل رواج یافتن داستان‌های عامیانه بود. روش قصه‌گویی هزار‌ و یک‌شب، عنصر تکرار‌ شونده‌ی بیشترِ این داستان‌هاست.

در قسمتی از کتاب صوتی سلیم جواهری می‌شنویم:

به جزیره‌ای رسیده دیدم که خانه‌ها از گل و چوب ساخته‌اند، پر از انار و سیب و انگور است. گفتم در این جزیره مبادا بلایی بر سرم بیاید از دور نگاه کردم شخصی به صفت خواجه‌سرایان با محاسن سفید به صورت آدمیان در زیر درختی نشسته ‌است. من شکر کردم که الحمدالله در میان آدمیان رسیدم و جانب او رفتم و سلام کردم. جواب را باز داد و گفت : ای جوان، از میوه خوردن سیر شدی؟ گفتم بلی. گفت : پاهای من درد می‌کند، پیرم به صحرا آمدم مرا دوش‌گیر و به خانه بر تا نان و گوشت به تو دهم و می‌دانم از بس که میوه خورده‌ای دلت ضعف دارد. من عمود را بر زمین گذاشتم و پشت به جانب او کردم آن بدبخت چون مرغ سبک‌روح بر پشت من سوار شد و پاهای چون دوالی بر پشت و کمر من پیچید و مرا راه انداخت. من هر چند حیله کردم که او را از پشت خود به زیر اندازم نتوانستم و هر‌گاه می‌خواستم بنشینم دوال را چنان فشار می‌داد که نزدیک بود کمرم بشکند و گوش مرا به دندان می‌جاوید. ناچار از ترس تن به قضا دادم به درون خانه رفتم غیر از میوه خشک چیز دیگر ندیدم.

فهرست مطالب کتاب صوتی