معرفی و دانلود کتاب عمارت قناس

معرفی کتاب عمارت قناس

آگاتا کریستی در کتاب عمارت قناس که خودش آن را یکی از پیچیده‌ترین و بهترین رمان‌هایش می‌داند، داستان قتلِ پدربزرگِ خانواده‌ای متمول و سرشناس را روایت می‌کند. در این میان، سوفیا، نوه‌ی مقتول، معشوقش چارلز را وادار می‌کند تا از طریق پدرش که رئیس پلیس لندن است، قاتل را بیابد و به این ترتیب، از فاش شدنِ اسرار تاریکِ خانواده به دست پلیس جلوگیری کند.

درباره‌ی کتاب عمارت قناس

جسد یک تاجر ثروتمند یونانی در خانه‌اش در لندن پیدا می‌شود. حال تحقیق کارآگاهان برای یافتن قاتل آغاز می‌شود. وقوع یک قتل و تلاش برای پیدا کردن قاتل شاید بدیهی‌ترین هسته‌ی داستان‌های جنایی باشد، اما همین ایده‌ی خام وقتی به دست کسی مثل آگاتا کریستی (Agatha Christie) می‌افتد به شاهکاری ناب و خلاقانه بدل می‌شود.

کتاب عمارت قناس (Crooked House) که آگاتا کریستی آن را از بهترین کارهایش می‌داند، درباره‌ی خانواده‌ای به نام لئونیدیز است. این خانواده‌ی ثروتمند زیر سایه‌ی پدربزرگشان، اریستید لئونیدیز، در عمارتی زندگی می‌کنند و روزهای جنگ را از سر می‌گذرانند. همسر اول اریستید درگذشته و همسر دومش حدود پنجاه سال از او کوچک‌تر است. همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود تااینکه اریستید توسط داروی اسرین مسموم و کشته می‌شود. این اتفاق آرامشِ خانواده‌ی لئونیدیز را برهم می‌زند. پلیس اسکاتلندیارد مشغول تحقیق بر روی این پرونده می‌شود و رفت‌وآمد تمامی اعضای خانواده را به بیرون از خانه منع می‌کند.

در طرفِ دیگرِ داستانِ عمارت قناس، سوفیا، نوه‌ی اریستید و نامزدش چارلز هی‌وارد قرار دارند. آن‌ها دو سالِ قبل در گیرودارِ جنگ در مصر با یکدیگر آشنا می‌شوند. این دو در ملاقات‌های گاه و بیگاهی که با یکدیگر دارند، دل به هم می‌بازند، اما ازآنجاکه چارلز باید برای انجام مأموریتی به شرق برود، ازدواج زودهنگام آن‌ها میسر نیست؛ بنابراین تصمیم می‌گیرند تا دو سالِ دیگر که چارلز به انگلستان بازگردد، صبر کنند و آن‌وقت یکدیگر را ملاقات و باهم ازدواج کنند. حالا در روزی که چارلز بعد از دو سال به لندن بازمی‌گردد، خبر فوتِ پیرمردِ هشتادوپنج‌ساله را در روزنامه می‌خواند. چارلز و سوفیا در رستوران باهم ملاقات می‌کنند؛ اما فوت پدربزرگ جدی‌تر از آن است که ازدواج سوفیا و چارلز را تحت تأثیر قرار ندهد. حالا آن‌ها واردِ بازیِ یافتن قاتل می‌شوند.

از طرفی دیگر، پدر چارلز، معاون رئیس پلیس لندن است؛ پس چارلز نزد پدرش می‌رود تا به جزئیات بیشتری درمورد پرونده‌ی قتل دست پیدا کند. مضنونِ فعلی برندا، همسر دومِ اریستید، است. ده سال از ازدواج برندا با اریستید می‌گذرد و گمان‌هایی مبنی‌بر ارتباط او با معلم‌سرخانه‌ی نوه‌ها وجود دارد. هنوز شواهد کافی برای اتهام برندا وجود ندارد. اما قاتلْ خانگی است؛ چراکه کسی در خانه داروی اسرین را با انسولینِ درونِ شیشه جایگزین و کار پیرمرد را تمام کرده.

آگاتا کریستی با چنان جزئیاتی وقایع داستانِ عمارت قناس را شرح می‌دهد که مخاطب خودش را در دل داستان و در میانه‌ی حل پرونده‌ی قتل می‌بیند. این جزئیات به‌هیچ‌وجه کسالت‌آور نیستند و اطلاع‌رسانی قطره‌چکانی مخاطب را در هر لحظه نسبت به کشف حقیقت مشتاق‌تر می‌کند. تمام این ویژگی‌ها به اضافه‌ی زبان شیوا، شخصیت‌پردازی‌های قوی و تعلیق‌های جان‌دار، آگاتا کریستی را به استادِ ژانرهای جنایی تبدیل می‌کند.

کتاب عمارت قناس به کوشش نشر گویا و با ترجمه‌ی هانیه مهرمطلق به چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب عمارت قناس

• آگاتا کریستی ما را هرکجا بخواهد به دنبال خود می‌کشد و ما مشتاقانه قدم‌های او را دنبال می‌کنیم. (رجینالد هیل)
• نوشتن کتاب عمارت قناس یک لذت ناب بود و به همن دلیل، در ردیف بهترین کارهایم قرار می‌گیرد. (آگاتا کریستی)
• نهایت یک اثر ادبی. (Saturday Review of Literature)

اقتباس سینمایی از کتاب عمارت قناس

در سال 2017 فیلمی هم‌اسم با کتاب عمارت قناسِ آگاتا کریستی ساخته شده است. این تریلر معمایی را ژیل پاکت برنر (Gilles Paquet-Brenner) کارگردانی کرده و بازیگرانی نظیر مکس آیرونز (Max Irons)، ترنس استامپ (Terence Stamp)، گلن کلوز (Glenn Close) و استفانی مارتینی (Stefanie Martini) در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

کتاب عمارت قناس برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به دوست‌داران رمان‌های جنایی و معمایی، پرپیچ‌وخم‌ترین داستانِ آگاتا کریستی را نوید می‌دهد.

در بخشی از کتاب عمارت قناس می‌خوانیم

«چارلز، در نگاه اول به نظر میاد که خیلی مؤثر باشن. در این نامه‌ها اشاره‌های زیادی شده به اینکه وقتی شوهر بمیره این دوتا می‌تونن با هم زندگی کنن؛ مثل همین جمله‌ی «طولی نخواهد کشید». البته توجه داشته باش که وکیل مدافع سعی می‌کنه این‌طور جمله‌ها رو بپیچونه... یعنی می‌گه شوهرش خیلی سنش بالا بوده و توقع اونا از مردن اون خیلی منطقی بوده. هیچ اشاره‌ی روشنی به مسموم کردن نشده... چیزی در این رابطه به‌صورت مکتوب در دسترس نیست... ولی بخش‌هایی در نامه هست که ممکنه چنین معنایی رو برسونه. به قاضی‌ پرونده هم بستگی داره. اگه مثل همیشه قاضی کاربِری باشه که حسابی حالشون رو می‌گیره. او معتقده که در خصوص روابط نامشروع، عدالت حتماً باید اجرا بشه. فکر کنم ایگلز یا هامفری کر وکالت اونا رو به عهده بگیرن... هامفری تو این پرونده‌ها خِبره ا‌ست... ولی بیشتر دوست داره که موکلش سابقه‌ی حضور در جنگ یا چیزی مثل این داشته باشه تا بتونه یه کاری براش انجام بده. یک موکل با وجدان و مخالف جنگ باعث می‌شه این وکیل نتونه روند دفاع رو خوب پیش ببره. سؤالی که مطرحه اینه که آیا هیئت‌منصفه از این دو نفر خوششون میاد یا نه؟ هیچ‌وقت نمی‌شه فهمید هیئت‌منصفه چه نظری دارن. می‌دونی چارلز، این دو نفر زیاد آدم‌های ترحم برانگیزی نیستن. برندا یه زن خوش‌قیافه است که به خاطر پول و ثروت با یه مرد خیلی مسن ازدواج کرده و براون هم که ازلحاظ وجدانی با جنگ مخالفه و مشکل عصبی داره. از این قبیل جنایات قبلاً هم رخ داده... جنایت در این پرونده آن‌قدر مطابق الگوی شناخته شده و همیشگی پیش رفته که آدم واقعاً فکر می‌کنه که قتل کار این دو تا نبوده. هیئت‌منصفه ممکنه به این نتیجه برسه که لارنس این کار رو کرده و برندا چیزی از این موضوع نمی‌دونسته... یا برعکس، کار برندا بوده و لارنس خبر نداشته... یا ممکنه بگن هر دو با هم دست داشتن.»