معرفی و دانلود کتاب کمی ایمان داشته باش

عکس جلد کتاب کمی ایمان داشته باش
قیمت:
۳۶,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب کمی ایمان داشته باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب کمی ایمان داشته باش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب کمی ایمان داشته باش

کتاب کمی ایمان داشته باش، به ماجرای یک خاخام سالخورده می‌پردازد که از میچ آلبوم تقاضا می‌کند وظیفه‌ی سخنرانی مراسم خاکسپاری‌اش را بر عهده بگیرد.

میچ آلبوم که خودش را لایق و شایسته انجام درخواست خاخام نمی‌داند، سعی می‌کند در مورد زندگی او بیشتر تحقیق کرده و با او بیشتر آشنا شود. در همین حین آلبوم با یک کشیش که اهل دیترویت است ملاقات می‌کند. کشیش در کلیسایی که نزدیک به ویرانی است برای فقیران تبلیغِ دین انجام می‌دهد.

زمانی که میچ آلبوم دنیاهای گوناگون این دو را مشاهده می‌کند، متوجه می‌شود که آن‌ها چطور به شکلی مشابه، از ایمان کمک می‌گیرند تا برای ادامه‌ی حیات از آن استفاده کنند. خاخام پیر که در اطراف شهر زندگی می‌کند، ایمان خود را جهت رو به رو شدن با مرگ به کار گرفته و کشیش نیز که جوان‌تر و شهرنشین است، به ایمانش تکیه کرده تا به کمک آن بتواند خود و کلیسایش را از نابودی نجات دهد.

داستان کتاب کمی ایمان داشته باش (Have A Little Faith) روایت یک دوره‌ی هشت ساله است. این امر با همکاری دو مرد منحصر به فرد به نام‌های آلبرت لوئیس و هِنری کووینگتون میسر شد که سرگذشت خود را با جزئیاتی شگفت‌انگیز با میچ آلبوم (Mitch Albom) به اشتراک گذاشته‌اند.

همچنین نوشتن این داستان با همکاری خانواده‌ها، فرزندان و نوه‌هایشان امکان‌پذیر شده. تمامی برخوردها و گفتگوها واقعی هستند، اگرچه برای پیشبرد اهداف روایت، خط زمانی در چند مورد جا‌به‌جا شده است، به طوری که مثلاً یک اتفاق در اکتبر یک سال ممکن است در نوامبر بعدی ارائه شده باشد.

با این که این کتاب به موضوع ایمان اشاره دارد، اما نویسنده نمی‌تواند ادعا کند که روایتگر یک داستان مذهبی است. همچنین این اثر راهنمایی برای داشتن یک سری اعتقادات خاص نیست. این داستان، روایتگر امید و امیدواری است و پیروان تمامی ادیان می‌توانند چیزی مشترک در آن پیدا کنند.

نکوداشت‌های کتاب کمی ایمان داشته باش:

- همه باید این کتاب را بخوانند. (People)
- معادل غیر داستانی کتاب «کیمیاگر» اثر پائولو کوئیلو. (Sydney Morning Herald)
- داستانی خوش ساخت درباره‌ی یک سفر هشت ساله‌ی جالب توجه بین دو دنیا. (Hachette Books)

میچ آلبوم را بیشتر بشناسیم:

میچ آلبوم در سال 1958 میلادی در ایالات متحده آمریکا دیده به جهان گشود. بیشترین ژانر فعالیت‌های او ادبیات داستانی جوانان است. کتاب‌های او همواره در گروه پرفروش‌ترین‌ها قرار داشته و بیش از 35 میلون نسخه فروش داشته است.

فعالیت نویسندگی میچ آلبوم در سال 1995 و با دیدار موری شوارتز شروع شد. موری استاد سابق میچ آلبوم بود و این دیدارها منجر به خلق کتاب «سه شنبه‌ها با موری» شد. از میان دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «برای یک روز بیشتر»،، «زمان‌دار» و... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب کمی ایمان داشته باش می‌خوانیم:

همان‌طور که پدر مرا به داخل خانه‌ی کوچکش راهنمایی می‌کرد، موضوع سخنرانی بعد از مرگ، به نظرم خیلی جدی آمد. خیلی ناخوشایند بود، گویی پزشک و بیمار تازه با هم ملاقات کرده‌اند و حالا بیمار مجبور است که تمام لباس‌های خود را از تنش در بیاورد. شما هیچ‌گاه یک گفتگو را با این جمله شروع نمی‌کنید: «خب وقتی مُردین من درباره‌ی شما چی باید بگم؟»

بنابراین شروع به صحبت‌های مختصری درباره‌ی آب و هوا و محله‌ی قدیمی‌مان کردم. مثل یک گردشگر در تمام خانه قدم می‌زدیم. قفسه‌ها با کتاب و پرونده‌هایی پوشیده شده بود. میز کارش پر بود از نامه‌ها و یادداشت‌هایی که احتمالاً او مشغول پاسخ دادن یا ساماندهی یا همچین چیزی بود.

او گفت: «احساس می‌کنم که بخش بزرگی از زندگیم رو فراموش کردم. یه زندگی دیگه لازمه تا همه‌ی اون خاطرات رو بازیابی کنم.» سپس خندید و گفت: «هوشمندانه‌س. خیلی هوشمندانه‌س.» خنده‌ی پدر، احساس عجیبی را در من به وجود آورد، احساسی عجیب و غیرمحترمانه. او از نزدیک، همان مرد تیزهوش دوران نوجوانی‌ام به نظر نمی‌رسید، مردی که از صندلی من، بزرگ‌تر از هر چیز دیگری به چشم می‌آمد. اما اکنون، در این گوشه از زمین، او بسیار کوچک به نظر می‌رسید.

ضعیف‌تر از همیشه. او به سبب پیری، چند اینچ کوتاه‌تر شده بود. حالا گونه‌هایش آویزان شده بود و در حالی‌که لبخندش، همچنان سرشار از اطمینان بود و نگاهش مثل سابق، متفکرانه باریک می‌شد. اکنون مثل کسی که مواظب است تا زمین نخورد قدم برمی‌داشت. من بازو در بازوی او قدم برمی‌داشتم. می‌خواستم از او بپرسم: «چند وقته... » اما به جایش از او درباره‌ی آن پرونده‌ها سوال کردم. او گفت: «اون‌ها پر از داستان و ایده برای سخنرانی و موعظه هستن. من همیشه تکه‌هایی از روزنامه‌ها و مجله‌ها رو می‌بُرم و کنار هم قرار می‌دم.»

فهرست مطالب کتاب

یاداشت نویسنده
در آغاز...
بهار سال 1965...
مارس: سنت بزرگ فرار
دیدار با پدر
یک تاریخچه‌ی کوتاه
زندگی هِنری
پرونده‌ای درباره‌ی خدا
سال 1966
زندگی هِنری
آوریل: خانه‌ی صلح
سال 1967
زندگی هِنری
ایمان یکنواخت روزانه
زندگی هِنری
ماه می: تشریفات
پایان بهار
تابستان 1971
زندگی هِنری
چیزهایی که از دست می‌دهیم
خطبه‌ای از پدر در سال 1958
زندگی هِنری
ژوئن: جامعه
کمی تاریخچه‌ی بیشتر
زندگی هِنری
سال 1974
جولای: بزرگ‌ترین سوالی که از هر کس می‌توان پرسید
زندگی هِنری
ماه اوت: چرا جنگ؟
یک خطبه از پدر در سال 1975
زندگی هِنری
سپتامبر: خوشبختی
پایان تابستان
پائیز: کلیسا
یک خطبه از پدر 1981
سپتامبر: ثروتمند یعنی چه؟
کلیسا
اکتبر: پیر شدن
کلیسا
یک ازدواج خوب
زندگی هِنری
نوامبر: ایمان شما، ایمان من
چیزهایی که پیدا می‌کنیم
شُکرگزاری
پایان پائیز: «اتفاقی افتاده!»
خطبه‌ای از پدر
زمستان
تحول زمستانی
دسامبر: خیر و شر
زندگی کاس
ابراز تأسف
لحظه‌ی حقیقت
بهشت
کلیسا
یکی از موعظه‌های پدر در سال 2000
خداحافظ
سخنرانی مراسم خاکسپاری

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب کمی ایمان داشته باش
نویسنده
مترجممهدی احشمه
ناشر چاپینشر روزگار
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات196
زبانفارسی
شابک978-622-233-066-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب کمی ایمان داشته باش

پونه
۱۴۰۰/۱۰/۲۴
خب... می‌دونین که ایمان ربط پیدا می‌کنه به ادیان و... این کتاب هم در مورد
ادیان الهی‌ سخن میگه... از یهودیت، مسیحیت، هندو‌ها، کاتولیک، مسلمانان‌، مساجد،
کنیسه، کلیسا، کشیش، خاخام... اما تبلیغ یک دین رو نمی‌کنه، در واقع اصلا نمیگه بیاین
به دین یهود ایمان بیارین، بیاین مسیحی بشین یا بیاین بشین،
مسلمون بلکه به همدلی بین ادیان، اینکه تو اعتقاد خودت رو داری وطرف مقابلت هم اعتقاد خودش رو
داره، قراره به هم احترام بذاریم، محبت ومهربونی‌ بین ادم‌ها، همون‌ چیزی که می‌تونه یه
ادم رو به قدری شگفت‌زده کنه، با چشمان گشاد شده نگات کنه، پدر... عجب عنوان عجیبی
این ادم قلب مهربانی داشت.
در ابتدای داستان از یه چیز خوشم اومد، قرار بود یه شاگرد بره خونه استاد، و‌ اون رو با هیبتی... به قول خودش غیر‌محترمانه ببینه! با‌هم حرف بزنن، یکدیگه‌ رو بغل کنن، در حالی اون ادم تو بچگی از این استاد می‌ترسیده! برام شیرینی قابل توجهی داشت که وادارم کرد دنبالش کنم، هر‌چند اواسط کتاب وسوسه زیادی به کنار گذاشتمش در وجودم دیدم، اما اخراش... جایی که خیلی منتظر رسیدن بهش بودم، کنجکاو بودم... حسابی جذاب بود
تو هر شرایطی میشه به خدا اعتماد کرد، حتی اگه خیلی خیلی بد باشی، بازم خدا تو رو
می‌پذیره، یه ادمی که بعد‌ از بارها شکستن قولی که به خدا داده، بلاخره بهش عمل می‌کنه
و به خیلی دیگه از بنده‌های خدا... داستان غیر منتظره‌ای بود، زمانی که شروع به خواندن کردم هیچ فکر نمی‌کردم اینقدر ساده، لطیف، گیرا و... دوست‌داشتنی باشه!!
سهیل قهرمانی
۱۴۰۰/۱۱/۱۹
*نقدی بر کتاب ایمان داشته باش کمی*
میچ آلبوم را بیشتر با کتاب سه‌شنبه‌ها با موری می‌شناسند، کتابی که مدتی در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال قرار گرفت و نامش از مرزهای کشورش خارج شد.
در کتاب حاضر، همان‌طور که از نامش بر می‌آید، میچ آلبوم به موضوع اعتقاد پرداخته و را از
مسائلی مورد نقد قرار داده است، قبیل: خدا، گذشت، تردید نسبت به وجود خدا، و اهمیت داشتن ایمان در بحران‌های زندگی.
این کتاب، داستانی است درباره هدف زندگی، درباره از دست دادن ایمان و یافتن مجدد آن، درباره بارقه ایمان به خدا در وجود تمام انسان‌ها با هر نوع و نژادی.
این کتاب زیبا جزو لیست پر فروش‌های نیویورک تایمز قرار دارد.
داستان کتاب کمی ایمان داشته باش داستان با درخواستی عجیب و غیرمعمول آغاز می‌شود: خاخامی سالخورده اهل شهر محل تولد میچ آلبوم، از او می‌خواهد که وظیفه ارائه سخنرانی مراسم خاکسپاری‌اش را بر عهده بگیرد
sadaf khd
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
کتاب خوبی بود البته کتابی نیست که خیلی فکرتونو درگیر کنه...
اما خیلی ساده و با نثر روان درباره دین‌های مختلف و تعاملشون صحبت شده
داستان شیرینی داره حول محور یک کشیش یهودی و یک خلافکار که بعد‌ها کشیش مسیحی میشه میچرخه
درباره ایمان خیلی چیزها گفته میشه که جای تامل داره و خیلی قشنگه برای من بود و
اینطور که باعث شد یه نگاه دیگه به خودم ایمانم‌ بندازم بهم یه تلنگر زد که خدا رو تو زندگیم فراموش نکنم و اینکه واقعا ایمان داشتن‌ تو زندگی خیلی مهمه...
این مهم نیست که چه دینی داریم هممون با هم متحد هستیم و به خدا ایمان داریم و باید کنار همدیگه باشیم
خیلی زمان خوبی خوندم این کتاب رو چون اتفاقاتی افتاد تو زندگیم اخیرا که واقعا وجود خدا و کمکشو حس کردم و این کتاب هم بهم قوت قلب داد
خلاصه اگر دوست دارید شمارو یاد خدا و ایمانتون بندازه این کتاب رو بخونید
MoonRiver
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
رمان تاثیر برانگیزی بود اما جذابیت رمان‌های دیگر آقای آلبوم را نداشت (پیدا کردن چیکا و سه شنبه‌ها با موری و یک روز دیگر) به‌ هر حال به یک‌بار خواندن‌ش می‌ارزید. من کلا سبک نوشتن و شخصیت پردازی‌های میچ آلبوم رو دوست دارم. این‌که همه‌ی کتاب‌هاش موضوعات معنوی رو دنبال می‌کنه رو هم دوست دارم. واقعا میچ آلبوم برای من یه نویسنده‌ی متفاوت و فوق العاده است و این رو هم باید بگم که کتاب‌هاش خیلی انرژی مثبته‌. پیشنهاد می‌کنم اگر خیلی زیاد اهل خوندن کتاب‌های عاشقانه نیستین، حتما کتاب‌های میچ آلبوم رو بخونین.
"به من آموخته شد که در هر مکالمه سه طرف وجود دارد: شما، یک شخص دیگر و خداوند"
S R
۱۴۰۰/۹/۴
کتابیه که من رو به فکر فرو برد. درباره ایمانم و این که آیا واقعا تفاوتی هست بین ادیان. این که اعتقاد داشته باشیم فقط پیروان دین ما حق بهشت رفتن رو دارن و بقیه در گمراهین از کجا نشئت میگیره. این که یک پدر روحانی چقدر میتونه اثرگذار باشه در زندگی دیگران و افراد رو بهم نزدیک کنه اما من در اطرافم با و روحانی‌ای این خصوصیات نمیشناسم هیچ وقت هم سعی نکردم که بشناسم چون حس بی اعتمادی بهشون دارم، چی باعث شده که من و خیلی‌هایی که میشناسم باید این حس رو داشته باشیم.
ترجمه هم بسیار روان بود با تشکر از مترجم محترم و تشکر از کتابراه.
نسیم افتخار
۱۴۰۰/۱۲/۱۴
سلام به دوستان کتاب خونم
من قبلا کتاب سه شنبه‌ها با موری میچ آلبوم رو خوندم و می‌تونم بگم عااالی بود. این کتاب هم ازنظر محتوا دقیقا مثل اونه. یه جا میچ از پدر می‌پرسه: چرا خدا می‌خواد انسان‌ها بمیرن؟ پدر میگه: میچ این خواست خدا نیست، خواست خود انسانه. خدا اختیارهرچیزی روبه انسان داده، اونه که داره
مرگ رو برای خودش وهم نوعش انتخاب می‌کنه.
پیشنهاد می‌کنم حتما بخونیدمطمئنم به جواب سوال هاتون میرسین، شاید همه ش نباشه ولی خب یه جواب هم به وقتش می‌تونه کمک زیادی بکنه.
مرسی از کتابراه عزیز که این کتاب عالی رو دراختیارمون گذاشت🌺🌺
Zinat karimi
۱۴۰۱/۱/۱۸
کتاب خوبیه، نه فوق العاده، نویسنده نثرزیباو روونی داره که ادم روجذب میکنه امابه نظرم روی هم رفته بعضی قسمت هاش شعاریه. باتمرکزاحساسی روی قسمت‌های مثبت مذهب اونو خیلی خوب جلوه میده ولی خیلی به ابهام‌های منطقی توساختار مذاهب پاسخ قانع کننده نمیده. توصیفاتش هم درمورد مردان خداکه درقالب یه کشیش ویه توی خاخام کتاب هستن به نظرم بیشتریه تصویر رویا گونه ست تا واقع بینانه.
درکل کتاب عالیی بودسپاس ازکتابراه.
_Sh___ Reyhani
۱۴۰۲/۴/۲۸
به نظرم کتاب عالی بود
شاید اولش کسل کننده به نظر بیاد اما کتاب خوبی بود
اولش بایک دیدار شروع شد و یک درخواست, درخواستی که ۸ سال طول کشید و تو اون سال‌ها زندگی و مرگ غم و شادی شناخت خدا و نزدیکی همه‌ی دین‌ها به هم اینکه خدا همه‌ی آفریده هاش رو دوس داره و تو همه‌ی دین‌ها خدا مشترک وداستان زندگی افراد زیاد. و آخرش هم سخنرانی تو مراسم خاکسپاری
به نظرم جذاب بود
کتاب خوان
۱۳۹۹/۹/۱۹
بسیار از خوانش این کتاب لذت بردم، در فصل‌های آخر که وضعیت کلیسای دیتروت رو بعد از چاپ گزارش، بیان کرد، واقعا اشک در چشمانم جمع شد. و اینکه احساس کردم چقدر افکار نویسنده به خودم نزدیک بود؛ و اینکه دلهره‌اش از بودن در جوار مذهبیون، و دلایلش واقعا جای تامل داشت. جمله فوق العاده‌اش: انسان سعی میکند از خدا فرار کند...!
فربد هوشمند
۱۴۰۰/۱/۱۷
کتاب خیلی خوبی بود. متن روان، گیرا، زیبا و آموزنده. تشکر از مترجم کتاب بابت ترجمه خیلی خوب و دوستانه‌شان. چند جایی هم ایرادات خیلی جزئی در نوشتار اسامی داشت، مثل موردچی (مردخای)، شام حاوی سدر (شام سدر)، هانوکا (حنوکا)، آکیوا (عقیوا) و... که قابل چشم‌پوشی است. سپاس فراوان.
نگین
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
داستان بقدری زیبا توصیف شده که انگار دارید فیلم میبینید. کاملا میتونه آدمو ببره تو دل داستان. بسیار عالی.
چطور ازم میپرسی دوست دارم یانه؟ به همه رفتارهایی که باهات داشتم‌ی نگاه بنداز چه چیزی میتونی اسمشو بذاری بجز عشق. عشقی که در عمل نشون داده بشه ماندگارترین عشق هاست.
Mohammad Bagheri
۱۴۰۰/۱۰/۲۹
با وجود تفاوت فرهنگی و مذهبی راوی و شخصیت‌های داستان با خودمون، اما همونطوری که نویسنده کتاب در «یادداشت نویسنده» ابتدای کتاب گفته پیروان تمامی ادیان می‌توانند چیزی مشترک در آن پیدا کنند.
کتاب و رمان خوبی بود و نکته‌ای که جذابیتی اون رو اضافه می‌کرد واقعی بودن داستانش بود.
Fatemeh Naji
۱۴۰۱/۶/۲۷
با سلام و تشکر از کتابراه، نویسنده، مترجم و انتشارات این کتاب
کتاب بسیار روان و دلنشینی است. نکته اصلی این کتاب قضاوت نکردن در مورد سایر افراد است و بدانیم که هر فردی با هر خطایی که انجام داده، در هر سنی می‌تواند در مسیر درست و سالم قرار بگیرد.
رویا جهانشاهی
۱۴۰۱/۶/۱۱
کتاب متوسطی بود. از اول کتاب تشنه شنیدن مطالب آموزشی بودم اما مرتب حاشیه پردازی و‌ هجو بود. فصل‌های طولانی و کم بازده. بنظرم میشد مطلب رو بجای ۱۶ فصل، در ۲ فصل انتقال داد. با کمال احترام اصلا نپسندیدم و وقتم برای گوش دادن به این کتاب واقعا تلف شد.
عاطفه اصفهانی
۱۴۰۰/۱۰/۲۹
حال آدم و خوب میکنه و نشون میده که میشه با عشق و آگاهی ایمان به خدا رو وارد زندگی کرد و اونو با جبر و ترس نمیشه پذیرفت
و هر آدمی تو هر شرایطی میتونه ایمان داشته باشه و با اون ایمان آرامش بگیره
دوست نداشتم تموم بشه هم داستانی بود هم انگیزشی
مشاهده همه نظرات 82

راهنمای مطالعه کتاب کمی ایمان داشته باش

برای دریافت کتاب کمی ایمان داشته باش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.