معرفی و دانلود کتاب گمشده در ناکجا

معرفی کتاب گمشده در ناکجا

کتاب گمشده در ناکجا روایت سامانتا ام. کلارک از روبه‌رو شدن با ناشناخته‌هاست؛ پسری نوجوان بعد از بیدار شدن از خواب متوجه می‌شود در ساحل یک جزیره بزرگ رها شده و هیچ خاطره‌ای ندارد. او نمی‌داند کیست، چه خانواده و دوستانی دارد و چرا به این مکان عجیب آمده اما صداهایی که منشأ آن‌ها مشخص نیست با پسر حرف می‌زنند و او را برای اتفاقات آینده آماده می‌کنند ...

درباره کتاب گمشده در ناکجا:

تصور کنید در یک جزیره بزرگ و سرسبز رها شده‌اید درحالی‌که حتی اسم خودتان را نمی‌دانید. هیچ شخص دیگری را نمی‌بینید، هیچ راهنمایی و نوشته‌ای به دستتان نمی‌رسد و محیط اطراف نیز هیچ سرنخی برای سوال‌هایتان ندارد. کتاب گمشده در ناکجا (The Boy, the Boat, and the Beast) سرگذشت پسری است که یک روز صبح خود را در این شرایط پیدا می‌کند. او می‌تواند به یک زندگی ساده با امکانات جزیره ادامه دهد یا برای یافتن راه خروج تلاش کند، اما صداهای عجیبی که صاحبانشان پنهان هستند خیلی زود به او می‌فهمانند این جزیره محل زندگی نیست. پسر باید هرچه زودتر توضیحی برای این وضعیت پیدا کند، کاری که به نظر یک ماموریت غیرممکن می‌آید...

این داستان معمایی هر لحظه شما را غافلگیر می‌کند و پیش‌بینی اتفاقات آینده اصلا کار راحتی نیست. سامانتا ام. کلارک ظرفیت خواننده را برای تحمل ابهام به چالش می‌کشد، موقعیتی که تمام افراد در زندگی با آن رو‌به‌رو می‌شوند و بیشتر آدم‌ها از تحمل آن ناتوانند. همراهی با کتاب گمشده در ناکجا به تخیل و البته صبر بالایی نیاز دارد چون مخاطب اطلاعاتی بیشتر از شخصیت اصلی داستان دریافت نمی‌کند. اما روایت نویسنده باعث می‌شود با پسر شخصیت اصلی همسفر شوید، حیرت، سرگشتگی و ترس او را احساس کنید و تا زمان پیدا شدن جواب سوالاتتان آرام نگیرید...

نکوداشت‌های کتاب گمشده در ناکجا:

- رمانی که نتیجه پایانی آن ارزش صبر و زمان شما را دارد. (Bookpage)
- داستانی تلخ که باعث می‌شود خواننده آشنایی بیشتری از روان خود پیدا کند. (School Library Journal)
- جزیره‌ای خالی از هر سکنه که نوجوانان را با مسائل سنگینی مثل مرگ آشنا می‌کند. اگر خواننده هم مانند پسر داستان شجاع باشد، از زمانی که در جزیره صرف می‌کند قدرت و بینشی عمیق درباره زندگی به دست می‌آورد. (Booklist)

کتاب گمشده در ناکجا مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این داستان به نوجوانانی که می‌خواهند درک عمیق‌تری از زندگی پیدا کنند توصیه می‌شود.

با سامانتا ام. کلارک بیشتر آشنا شویم:

سامانتا ام. کلارک (Samantha M. Clark) عاشق داستان‌هایی درباره مردم عادی در شرایط خارق‌العاده است و آثار خود را با این مضمون می‌نویسد. کتاب دیگر او پسر و هیولا نام دارد که منتقدان از آن به عنوان داستانی فراموش‌نشدنی درباره زندگی یاد می‌کنند.

در بخشی از کتاب گمشده در ناکجا می‌خوانیم:

پتو بزرگ نبود، اما اگر پسر خودش را جمع می‌کرد، زیر آن جا می‌شد. می‌توانست زرهش باشد، سپر محافظش.

وسطش را بلند کرد تا کناره‌هایش به پایین بیفتد. لبخند زد، ممکن بود چادری باشد، چادر بزرگِ سیرکِ کک‌ها، یا کلاه جادوگری مسخره؛ پسر آن را با پوزخندی دور سرش پیچید. یا حتی پرچمی باشد؛ پسر در هوا تکانش داد.

ریز‌ریز خندید: «این ساحل را به نام شاه پتو اعلام می‌کنم.»

یا ممکن بود...

صدای کشمکشی پسر را از جا پراند. باد در میان برگ‌ها پیچید و پسر پتو را روی زمین انداخت. آیا صدای جانور جنگل بود؟ آن گرگی که انگار در میان درختان زندگی می‌کرد؟ حس کرد بوی چیزی وحشتناک به مشامش می‌رسد. یا شاید هم آن پرندگان ترسناک بودند که می‌خواستند دوباره به او حمله کنند؟

تلوتلو خورد، پاهایش در هم رفتند و روی زمین افتاد. پاشنه‌ی پایش به سنگی گیر کرده بود که بخشی از آن در شن پنهان بود. دو خرچنگ که هیچ‌کدام بزرگ‌تر از کف دستش نبودند، داشتند از سنگ دور می‌شدند. آن‌قدر بی‌رنگ بودند که نمی‌شد آن‌ها را روی شن‌ها تشخیص داد. پسر فکر کرد حتماً نزدیک سنگ بودند و حالا هم داشتند از او فرار می‌کردند.

«نه، نرید.» برایشان دست تکان داد. «من ترسناک نیستم.» اما خرچنگ‌ها باعجله در سوراخی پنهان شدند. شاید با هم دوست بودند. دوستان خوب، دوستانی که به‌هم کمک می‌کردند، نه مثل او و قلدر.

یک دوست می‌توانست کمک‌حال پسر باشد.

فهرست مطالب کتاب

متولد
همراه
نجات
خانواده
نور
سفر
کوه
دیوار سبز
جانور
شب
توفان
بازگشت
آینه
ساحل سایه‌بان
فانوس‌ دریایی
پناهگاه
نقشه
یافته
برادر
قایق
گریز
گرگ بد گنده
غریبه‌ها
کشف راز
هیچ
خاطره
پدر
انتخاب
قلدر
هیولا
بپر
خانه
درباره‌ی نویسنده