معرفی و دانلود کتاب صوتی خدمتکار

معرفی کتاب صوتی خدمتکار

کتاب صوتی خدمتکار نوشته‌ی نیتا پروز، رمانی هیجان‌انگیز و غیرقابل‌ پیش‌بینی از زندگی دختری جوان و ساده به نام مولی است که به عنوان خدمتکار در هتل ریجنسی کار می‌کند. در این اثر که لقب پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز را از آن خود کرده، ماجرای قتلی مشکوک و گرفتار شدن این خدمتکار بی‌گناه در بند اتهامات پلیس را پی می‌گیریم.

درباره‌ی کتاب صوتی خدمتکار

داستان کتاب خدمتکار (The maid) نوشته‌ی نیتا پروز (Nita Prose)، حول محور دختری جوان به نام مولی می‌چرخد. مولی چندان شبیه بقیه نیست؛ او ضعف بزرگی در مهارت‌های اجتماعی دارد و به همین خاطر به سختی با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. مادربزرگ مولی که تنها عضو خانواده‌ی اوست، همیشه در درک منظور دیگران به نوه‌اش کمک می‌کند و با ساده کردن قوانین اجتماعی، چشم‌انداز قابل‌فهم‌تری از زندگی به او می‌دهد. مشکل اما از آنجایی شروع می‌شود که مادربزرگ از دنیا می‌رود و نوه‌ی بیست‌وپنج‌ساله‌اش را در این دنیا که برایش بسیار ناشناخته است تنها می‌گذارد. دیگر کسی نیست که مولی را در زندگی راهنمایی کند و علاوه بر آن، او باید برای خرج زندگی، تنها به کار کردن خودش متکی باشد. پس او تصمیم می‌گیرد تا به عنوان خدمتکار در هتل ریجنسی مشغول به کار شود. برای دختری که همیشه دنیا را از دریچه‌ی بایدها و نبایدهای مادربزرگش دیده، کار کردن به عنوان خدمتکار آسان و مناسب است. از طرفی یک خدمتکار همیشه نامرئی است؛ مردم یا به آن‌ها توجه نمی‌کنند و یا با نگاهی سرسری ازشان می‌گذرند، این خود به مولی کمک می‌کند تا از برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی که یکی از بزرگترین ضعف‌های اوست دور بماند.

همه‌چیز به نظر عالی و مناسب است، اما در یکی از روزها، زمانی که مولی با سبد صابون‌های مینیاتوری‌اش بین اتاق‌ها جابه‌جا می‌شود و تمیزکاری می‌کند، به صحنه‌ای وحشتناک برمی‌خورد. اتاق یکی از مهمان‌ها به نام آقای بلک که البته آواز‌ه‌ی خوبی هم میان مردم ندارد، در نوبت تمیزکاری است و مولی برای مرتب کردن اتاق به آنجا رفته، ولی خود آقای بلک با بدنی سرد و بی‌جان در اتاق به‌هم‌ریخته‌اش افتاده و کس دیگری نیز در صحنه‌ی قتل دیده نمی‌شود. قبل از اینکه مولی بتواند شرایط را درک کند، پای پلیس به ماجرا باز شده و حالا او متهم ردیف اول این پرونده‌ی قتل است. رفتارهای غیرعادی مولی برای پلیس بسیار شک‌برانگیز بوده و این موضوع که او حتی توانایی دفاع از خودش را ندارد، وضعیت را برایش بغرنج می‌کند. در میانه‌ی این بحران اما دوستی از راه می‌رسد که مولی پیش از این هرگز از وجودش مطلع نبوده و حالا این دوست، تنها امید او برای نجات یافتن از این مخمصه می‌شود. آیا مولی موفق می‌شود قبل از اینکه دیر شود سرنخ‌ها را پیدا کند و خود را از این مهلکه نجات دهد؟ برای فهمیدن پاسخ این سوال، شنیدن کتاب خدمتکار را از دست ندهید.

کتاب صوتی خدمتکار با تلاش بهاره رستمی به فارسی ترجمه شده. انتشارات جیحون و انتشارات ارس به‌ترتیب ناشران صوتی و متنی این کتاب هستند و شما آن را با صدای ناهید حجت‌پناه می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب خدمتکار

• کتاب برتر Kirkus Reviews
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز
• بهترین رمان سال به انتخاب The Washington Post
• یکی از ده کتاب برتر سال به انتخاب Reader’s Digest
• برترین کتاب معمایی سال 2022 به انتخاب مخاطبان سایت گودریدز
• اثر منتخب باشگاه کتاب صبح بخیر آمریکا (GOOD MORNING AMERICA BOOK CLUB PICK)
• از برترین کتاب‌های سال به انتخاب نشریات The Guardian, Glamour, PopSugar, She Reads

• نکوداشت‌های کتاب خدمتکار

• مخاطب، زاویه‌دید مولی را می‌فهمد و اشتیاق او برای پذیرفته شدن را درک می‌کند؛ روندی که به این رمان وزن عاطفی واقعی می‌بخشد... خواندنی و عجیب‌‌و‌غریب! (نیویورک تایمز)
• یک اثر معمایی جذاب برای خواندن در تعطیلات! (واشنگتن پست)
• غیرممکن است که شخصیت مولی را دوست نداشته باشید. (سارا پنر)
• خدمتکار، معمایی استادانه و زیبا است که قلب شما را به‌ شکلی که انتظارش را ندارید لمس می‌کند. مولی دوست‌داشتنی و فراموش‌نشدنی به ما می‌آموزد که افکار پیش‌فرض خود درباره‌ی یکدیگر را به چالش بکشیم. (اشلی آدرین)
• کاراکتری جذاب، باهوش و اصیل. واقعاً حس می‌کنم شخصیت‌پردازی پیچیده و استادانه‌ی این داستان را به‌ این زودی فراموش نمی‌کنم. (آندری بارتز)

اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب خدمتکار

فیلمی با اقتباس از داستان این کتاب، با نام «خدمتکار» و با بازی فلورانس پیو (Florence Pugh) در حال ساخت است.

کتاب صوتی خدمتکار برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های رازآلود، معمایی و روان‌شناختی علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی خدمتکار می‌شنویم

صدای قدم‌هایی را می‌شنیدم که از راهرو به سمت دفتر آقای اسنو نزدیک می‌شد. طبق دستور آقای اسنو در دفترش نشسته بودم. روی یکی از صندلی‌های چرم پشت‌بلند آلبالویی‌رنگ که جیرجیر می‌کرد. نمی‌دانم چقدر گذشته بود. به نظر می‌رسید که بیشتر از 120 دقیقه شده باشد، با اینکه تمام تلاشم را کرده بودم تا با افکار و بازیابی خاطرات، حواسم را پرت کنم، اما اعصابم بیشتر و بیشتر به هم می‌ریخت. آقای اسنو وارد شد.

- «مولی خیلی معطل شدی ممنون که منتظر موندی.»

بعد متوجه شدم که شخصی با لباسی آبی پررنگ پشت سرش ایستاده. شخص جلو آمد. یک افسر پلیس خانم بود. درشت‌اندام و باابهت بود و شانه‌های ورزشکاری پهنی داشت. چشمانش و طرز نگاهش را دوست نداشتم. من عادت دارم که مردم مرا نادیده بگیرند یا نگاهی سرسری به من بیندازند، اما این افسر با حالتی بسیار پریشان و نگران به من نگاه می‌کرد. کاملاً مطمئن بودم که داشت سرتاپایم را برانداز می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی