معرفی و دانلود کتاب کشتی ماه می
برای دانلود قانونی کتاب کشتی ماه می و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کشتی ماه می
چه کسی مقصر است؟ موجی که قایق تیو پاسکوالو را شکاند؟ تونا که بیش از حد به تونت توجه کرده است؟ پاسکوالو که برادر خود را در سن کم رها کرده و رفته؟ باید سرنوشت شوم را بر گردن چه کسی انداخت؟ کتاب کشتی ماه می نوشتهی ویسنته بلاسکو ایبانز ما را به دهکدهای فلاکتزده در گذشتهی اسپانیا میبرد تا با زندگی دو برادر به نامهای پاسکوالو و تونت آشنا شویم. تونت درکی از اخلاق و شرافت ندارد و پاسکوالو کاملاً متضاد اوست؛ این داستان نمایانگر کشمکشهای اخلاقی جاری میان این دو برادر است و ما را با چالش های فلسفی مثل «بهخاطر شرافت میتوان آدم کشت؟» مواجه میکند.
دربارهی کتاب کشتی ماه می
تیو پاسکوالو برگشته است؛ اما نه آنطور که تونا آرزو داشت. آب دریا تمام سطح قایق شکسته را گرفته و مشخص است که مدتی است از وقوع فاجعه گذشته است. جمجمهی پاسکوالو شکسته، صورتش کبود و آسیب دیده است. او در میان الوارهای قایقش فرو رفته. این قایق نه فقط تیو پاسکوالو، که رویاهای تونا را هم نابود کرده است.
او حالا باید زندگی خود را نجات دهد. دوستان و خویشاوندانش دیگر حاضر نیستند به او پولی قرض بدهند. باید کاری پیدا کند تا مخارج خود و دو فرزندش را تأمین کند. مهم نیست اهالی روستا او را چگونه قضاوت میکنند. تونا بر تصمیم خود استوار است؛ قایق شکسته باید به میخانه تبدیل شود؛ حتی اگر تمام روستا او را به چشم زنی آشوبگر و دردسرساز ببینند.
کتاب کشتی ماه می (The Mayflower) در آیندهای نه چندان دور به آب میافتد. این کشتی مرز میان شرافت، انسانیت، خیانت و ظلم را نمایان خواهد کرد. مسافران کشتی ماه می بهاندازهی مروت خود قدم برمیدارند و گروهی نیکنام و عدهای دیگر روسیاه خواهند شد. ویسنته بلاسکو ایبانز (Vicente Blasco Ibáñez) ما را به اسپانیا میبرد؛ اسپانیایی که حالا به صفحات تاریخ پیوسته و شباهتی به وضعیت امروزی این کشور ندارد. در این میان با خانوادهای آشنا میشویم که درآمدشان از ماهیگیری بهدست میآمد و با مرگ پدر خانواده، به فقر و معضلات گوناگون دچار شدهاند.
قهرمان داستان کشتی ماه می در فصلهای نخست کتاب، توناست؛ او مادری است که توانسته با راهاندازی میخانه، دو فرزند خود را با سختی و فداکاری به نان و نوایی برساند و آنها را از فقر مطلق نجات دهد؛ اما این دو فرزند همانند یکدیگر نیستند. فرزند ارشد خانواده، پاسکوالو، مسئولیتپذیر و فداکار است. او همچون پدر از برادر کوچکتر خود، تونت، مراقب میکند و از همان سیزده سالگی تصمیم میگیرد تا کمک خرج مادر باشد و شغل پدر را ادامه دهد.
پاسکوالو با کمک تیو بوراسکا که کاپیتانی زبده و کارکشته است، دل به دریا میزند و راه و رسم دریانوردی را میآموزد. او برخلاف برادر کوچکتر خود هیچکس را آزار نمیداد و حیثیت خانواده را به چوب حراج نمیگذارد. در همان زمان که تونت مشغول خوشگذرانی با دوستان نه چندان سر به راهش است و به یک مصرفگرای بیخاصیت تبدیل شده، پاسکوالو برای نخستین بار لباسهای قدیمی باقیماندهی پدر را از تن خود درمیآورد و برای خود یونیفرمی ملوانی میخرد. فرق این دو برادر بسیار شگرف و اندوهناک است.
ویسنته بلاسکو ایبانز زندگی تونت و پاسکوالت را برای ما شرح میدهد؛ برادر بزرگتر روزبهروز بیشتر از قبل در کار خود پیشرفت میکند، تا جایی که در کشتی او را «رئیس» صدا میزنند. تونا هم به یک معتاد الکلیِ بیمسئولیت تبدیل شده که از سر هوسبازی با «دولورس» ازدواج کرده، اما با زنی غریبه رابطه دارد و «پاسکوالت» نتیجهی ارتباط نامشروع اوست!
شاید تصور کنید داشتن برادری همچون تونت بدترین اتفاقی است که در زندگی پاسکوالو رخ داده، اما رمان کشتی ماه می وقایع دردناکتری را نیز برای او تدارک دیده. برادرش در دهکدهی کوچکشان چنان رسوایی و آبروریزی بهبار آورده که مردم دیگر نمیتوانند او را تحمل کنند و چارهای ندارد جز اینکه پا به فرار بگذارد. پاسکوالو باید او را از این مهلکه نجات دهد؛ اما نه او و پاسکوالو نمیدانند چه واقعهای در انتظار آنهاست. طوفانی سهمگین چشم بهراهشان است تا یکبار برای همیشه تکلیف این دو برادر را روشن کند و سرنوشت تونت را بهدست پاسکوالو بسپارد.
ویسنته بلاسکو ایبانز پایان تلخی را برای رمان کشتی ماه می رقم زده و ما را در اندوه و حسرت فرو میبرد. او فقط میخواست تا عدالت را اجرا کند و کار نیمهتمامی را که کائنات باید انجام میداد، خود به سرانجام رساند اما هیچچیز آنطور که باید پیش نرفت و تقدیر شومی برای کسانی که اگر زندگی جور دیگری پیش میرفت میتوانستند خوشبخت باشند، رقم خورد.
رمان تاریخی کشتی ماه می با ترجمهی ملیکا شاکری در انتشارات قصه باران بهچاپ رسیده است.
کتاب کشتی ماه می برای چه کسانی مناسب است؟
گاهیاوقات نباید گذشت داشت؛ بلکه باید همچون یک قاضی بیرحم بهقیمت انجام عملی ظاهراً غیرانسانی، آیندهی یک کودک را نجات داد و او را به خوشبختی رساند؛ کتاب کشتی ماه می دربارهی همین تصمیم است؛ انجام عملی خشونتآمیز اگر با هدفی درست انجام شود، شرافتمندانه است؟ قضاوت را بر عهدهی شما میگذاریم تا خود با خواندن داستان تاریخی کشتی ماه می به پاسخ آن دست یابید.
در بخشی از کتاب کشتی ماه می میخوانیم
روزها از پی هم میگذشتند و شما بدانید که خدا مراقب افراد شایسته است! بعد از گذشت مدتی، اوضاع مالی تونا بهخوبی پیش نمیرفت. آن زمان کشتیهای هالک قدیمی دیگری با تقلید از روی کافۀ تونا و تبدیل آنها به میخانههای دیگر رقیب او شده بودند. ماهیگیران حالا میتوانستند انتخاب کنند که کجا بروند. علاوه بر این، هالک او به اندازۀ یک بار زیبا نبود و هموطنان جوانتر آنقدر مشتاق نبودند که از او نوشیدنی بخرند، چرا که آنها چیزی بیشتر از نوشیدنی میخواستند. کافۀ او با عادتهای قدیمیاش اداره میشد. تونا مثل گذشته بهسمت آب میرفت و با ناراحتی به دو اجاق که حالا دیگر سرد بودند، حصارهای درهمشکسته و درحال سقوط و به آغل خوک که در آن یک گراز لاغر گهگاهی خرخر میکرد، نگاه میکرد؛ جایی که نیمدوجین از مرغها با گرسنگی به شنها نوک میزنند. با خودش فکر کرد چقدر زمان برای او در آن زندگیِ در تنهایی به انزوا کشیده شده بود که فقط زمانهایی که تونت به دردسر میافتاد یا زمانهایی که چشم تونا به عکسی از مارتینز یونیفرمپوش که در اتاق خانه بهعنوان یک حضور همیشگی و بسیار ظالمانه آویزان کرده بود میافتاد، کمی احساس زندگی میکرد. روزتا کوچولو؛ یادآوری اشتباه او جلوی چشمهایش بود، لطفی که در کافۀ کشتی توسط پلیس گشتزنی مؤدب باقی مانده بود و حالا بهسختی میتوانست به مادرش حتی شده یکلحظه آرامش بدهد. روزتا مثل یک گربۀ وحشی رامنشدنی بزرگ میشد. هر روز غروب تونا مجبور بود مثل یک شکارچی برود و او را در اطراف شکار کند تا بتواند او را در کشتی ببندد. روزتا از صبح تا شب هرگز دیده نمیشد، مگر اینکه گرسنه بود.
یک صلیب دیگر بکشید برای تونای بیچاره که از این درۀ غم و اشک هم بگذرد!
روزتا کمحرف و علاقهمند به کارهای خاص خودش بود؛ تمام طول روز روی شنهای خیس دراز میکشید، با صدفها بازی میکرد یا انبوهی از جلبکهای دریایی درست میکرد. ساعتها مینشست و با چشمهای آبیاش که انگار با هیپنوتیزم به جایی ثابت مانده، به فضا خیره میشد، درحالیکه نسیم دو بافتۀ زردش را میچرخاند، موهایش مثل مارهایی در اطراف سرش پیچوتاب میخورد و یا اگر روسری کهنۀ پژمردهای روی دو پای باریک و براقش میانداختند، باد آن را با خود میبرد. پوست سفیدش هیچ پوشش دیگری بهجز کت قهوهای کهنهای که در آفتاب تابستان روی اندامهایش میکشیدند تا نسوزد، نمیشناخت. گاهی ساعتها دمر روی شنها دراز میکشید، شنهایی که رد بدنش رویش میماند و صورتش را در موج نازکی از آبی که از موجها پرتاب میشد میگرفت.
فهرست مطالب کتاب
مقدمۀ مترجم
فصل اول: مهمانخانۀ بیوهزن
فصل دوم: خانوادۀ بیوه تونا
فصل سوم: شراکت خانوادگی
فصل چهارم: مریم و عیسی یکدیگر را ملاقات میکنند
فصل پنجم: دعوای دو زن!
فصل ششم: قاچاقچیان
فصل هفتم: نامگذاری کشتی
فصل هشتم: گل ماه میبالاخره به دریا میزند
فصل نهم: اثبات! شواهد! روزاریو!
فصل دهم: «و هنوز هم میگویند ماهی بالا میآید!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کشتی ماه می |
نویسنده | ویسنته بلاسکو ایبانز |
مترجم | ملیکا شاکری |
ناشر چاپی | انتشارات قصه باران |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 168 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7943-15-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک |