معرفی و دانلود کتاب گرگ و میش

معرفی کتاب گرگ و میش

تکه استخوانی از جنازه‌ای مفلوک درست وسط یک نمایشگاه آثار هنری پیدا می‌شود و همین استخوان، حقیقت دفن‌شده‌ی شوم خود را افشا می‌کند. کتاب گرگ و میش اثر نویسنده‌ی پرآوازه پائولا هاوکینز، گذری‌ست به اعماق تاریک‌ترین درونیات انسانی، جایی که سایه‌ها از حقیقت پررنگ‌ترند و هر چهره نقابی از جنون بر صورت دارد.

درباره‌ی کتاب گرگ‌ و میش

گرگ و میش (The Blue Hour) اثر پائولا هاوکینز (Paula Hawkins) با یک کشف تکان‌دهنده آغاز می‌شود: استخوان انسانی، پنهان در دل یکی از آثار ونسا چپمن، هنرمند مرموز و افسانه‌ای و همین استخوان کوچک است که سکوت مرگ را می‌شکند و زنجیره‌ای از رازهای تاریک، خیانت‌های پنهان و پرسش‌های بی‌پایان را به حرکت درمی‌آورد. این استخوان متعلق به کیست؟ چه کسی آن‌جا رهایش کرده؟ چرا کسی حرفی درباره‌اش نمی‌زند؟ کشف حقیقت خواننده را مستقیم به قلب جزیره‌ی اریس می‌کشاند، جایی که باد از شکاف‌های خانه می‌وزد، خاک رس سرد استودیو زیر انگشتان حس می‌شود و دریای مواج، خاطرات و رازهای مدفون را دوباره به سطح می‌آورد.

در این میان، جیمز بکر، متولی یک بنیاد هنری که آثار ونسا را نگهداری می‌کند، برای روشن‌کردن حقیقت به جزیره پا می‌گذارد. اما حضور او بیش از آنکه پاسخ بیاورد، سؤال می‌آفریند؛ زیرا گریس، دوست و وارث ونسا، هیچ پاسخ روشنی برای این سؤال‌ها ندارد و خود کلید رازهای تاریک‌تری است که هنوز کسی جرئت بازگو کردنشان را ندارد.

جزیره‌ی اریس، جایی که ونسا آخرین سال‌های عمرش را در آن گذرانده، خود به شخصیتی در این داستان بدل می‌شود؛ جزیره‌ای که با جزر و مد پیوند خورده، نیمی از روز از جهان جدا و نیمی دیگر به آن متصل است و مکانی در مرز بودن و نبودن را شکل داده است، درست مثل باقی شخصیت‌های داستان که بین گناه و بی‌گناهی، عشق و نفرت و حقیقت و دروغ سرگردان‌اند.

گرگ و میش، اثری معمایی-جنایی و روان‌شناختی با سه روایت

رمان در سه صدای متفاوت روایت می‌شود: بکر، جست‌وجوگری که به دنبال کشف حقیقت است؛ گریس، زنی که در سکوت رازهای گذشته را پنهان کرده؛ و یادداشت‌های ونسا، که چون پژواکی از دل مرگ برمی‌خیزند و پرده از زندگی پرآشوب او برمی‌دارند.

رمان گرگ و میش بیش از آنکه یک معمای جنایی باشد، واکاوی عمیق روان آدمی است. این کتاب درباره‌ی سلطه‌ی رازهاست؛ درباره‌ی اینکه چگونه عشق می‌تواند به مالکیت بدل شود، چگونه دوستی می‌تواند به مرز جنون برسد و چگونه هنر می‌تواند هم پرده‌ای بر گناه باشد و هم شاهدی بر جنایت.

پائولا هاوکینز بار دیگر ثابت می‌کند استاد ژانر تریلر روان‌شناختی است. او شخصیت‌هایی می‌سازد که نه سیاه‌اند و نه سفید و مجموعه‌ای از زخم‌ها، وسواس‌ها و انتخاب‌های مبهم را با خود دارند. در این میان، جزیره‌ی اریس هم می‌تواند استعاره‌ای از ذهن انسان باشد؛ سرزمینی جداافتاده که تنها گاهی با دنیای بیرون ارتباط پیدا می‌کند و باقی‌مانده‌ی زمان را در اسارت امواج و تاریکی به سر می‌برد.

پائولا هاوکینز با کتاب گرگ و میش نشان می‌دهد که تریلر روان‌شناختی می‌تواند هم‌زمان مرموز، شاعرانه و بی‌رحم باشد. خواندن این کتاب تجربه‌ای است مثل ایستادن در گرگ‌ و میش؛ جایی که هیچ قطعیتی وجود ندارد و تنها چیزی که می‌ماند، احساسات به‌جامانده در رگ‌های خواننده است. این کتاب با ترجمه‌ی سامره عباسی از نشر مون به انتشار رسیده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب گرگ و میش

• پرفروش‌ترین کتاب ساندی‌تایمز
• کتاب منتخب از سوی مجله‌ی Good Housekeeping UK در سال 2025

نکوداشت‌های کتاب گرگ‌ و میش

• اثری با فضایی پرتنش و چندلایه که به انگیزه‌های هنری، وفاداری و خیانت، طبقه اجتماعی، پول و انتقام می‌پردازد... من عاشقش شدم. (شارلوت وود، نویسنده استرالیایی)
• داستان‌گویی خارق‌العاده همراه با شخصیت‌هایی پیچیده که ماهیت واقعی‌شان تا پایان شما را درگیر نگه می‌دارد. (Heat Magazine)
• یک تریلر معمایی با فضایی شیک و اتمسفریک و طرحی خلاقانه. من عاشق معماهای اتاق بسته‌ام و در این مورد، معمای جزیره‌ی بسته... و پائولا هاوکینز واقعاً یک اثر استثنایی ارائه داده. (لیز مور، نویسنده آمریکایی)
• داستان در جزیره‌ای دورافتاده اما زیبا در اسکاتلند اتفاق می‌افتد و حرف‌های زیادی درباره‌ی خلاقیت و روابط انسانی دارد. (Literary Review)
• من عاشق این تریلر با فضای دنیای هنر شدم که حال‌وهوای خانه‌های اشرافی مثل فیلم Saltburn را دارد... هاوکینز داستانی ماهرانه درباره‌ی طبقه و امتیاز اجتماعی می‌نویسد و تا پایان تنش را حفظ می‌کند. (The Daily Mail)

کتاب گرگ‌ومیش برای شما مناسب است اگر

• به تریلر روان‌شناختی علاقه دارید و مخاطب ژانر جنایی معمایی هستید.
• به فضاسازی‌های مرموز، هیجان‌انگیز و کشف حقیقت علاقه‌مندید.
• به دنبال داستانی با شخصیت‌های پیچیده و چندلایه هستید و موضوعاتی مثل وسواس، تنهایی، خیانت و حسادت برایتان جذاب است.

در بخشی از کتاب گرگ و میش می‌خوانیم

تماس که تمام شد، بکر به صفحۀ کامپیوترش خیره شد و منتظر ماند که گودوین ایمیل را برایش بفرستد. آن شکایت، البته اگر بتوان گفت شکایت، بی‌معنی است. شاید کسی دستشان انداخته. شاید هم کسی سهواً دچار اشتباه شده است.

بالاخره پیام در صندوق ورودی او ظاهر شد و بکر آن را باز کرد. پیام را دو بار ‌خواند و آدرس فرستنده را در گوگل جست‌وجو کرد (یکی از دانشگاه‌های معتبر بریتانیا، احتمال شوخی منتفی است.) و سپس روی آرت پرو، نرم‌افزار فهرست‌نویسی فربرن، کلیک کرد تا قطعۀ مد نظر را پیدا کند. پیدایش کرد. گسیختگی 2، حدود 2005، ساختۀ ونسا چپمن. خود بکر عکس‌های رنگی کاتالوگ را گرفته بود. سرامیک، چوب و استخوان، که با مفتولی در هوا معلق‌ است، هریک در محفظۀ شیشه‌ای که خود چپمن ساخته کنار هم معلق‌اند. سرامیک و استخوان که کاملاً شبیه هم بودند: دو شیء دوک‌مانند شکننده به ‌رنگ سفید خالص که شکستگی‌هایشان با لاک و طلا تعمیر شده بود.

اولین بار که آن مجسمه را دید فکر کرد حتماً اشتباهی ارسال شده است. مجسمه‌ساز؟ ونسا چپمن اصلاً مجسمه‌ساز نبود، او نقاش و سفالگر بود. اما مجسمۀ زیبایی بود، زیبا و عجیب، معمایی ظریف، پازلی کامل. بدون هیچ توضیحی، تنها شرح بسیار مختصری در دفترچه‌یادداشتی که چپمن در آن از مشکلات ساختن پوستۀ کار و قرار دادن مجسمه در محفظۀ شیشه‌ای گفته بود. آن‌موقع این اثر چپمن را گرفتار کرده بود و حالا او را. تمام کارهای تحقیق، فهرست‌نویسی، توصیف و نمایش و معرفی به جهان را او انجام داده بود. خلاصه اینکه بالاخره در خانۀ فربرن نمایش داده شد و از آن زمان تاکنون به گالری‌های برلین، پاریس و اخیراً لندن امانت داده شده و هزاران نفر و شاید ده‌ها هزار نفر آن را دیده‌اند!

استخوان انسان! مزخرف است. بکر صندلی را عقب داد، از جایش بلند شد و رو به پنجره چرخید.