معرفی و دانلود کتاب گیرنده شناخته نشد
برای دانلود قانونی کتاب گیرنده شناخته نشد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گیرنده شناخته نشد
کتاب گیرنده شناخته نشد نوشتهی کاترین کرسمن تایلور شاهکاری کوتاه و تکاندهنده در ادبیات سیاسی است که با روایت نامهنگاری میان دو دوست، یکی یهودی در آمریکا و دیگری در آلمانِ در آستانه قدرتگیری نازیها، نشان میدهد چگونه ایدئولوژی و تعصب میتواند حتی عمیقترین دوستیها را نابود کند. این کتاب، داستانی است کوتاه اما ماندگار که تصویری خیرهکننده از قلب تاریک فاشیسم ارائه میدهد.
دربارهی کتاب گیرنده شناخته نشد
بزرگترین مضمونها گاهی در کوتاهترین کتابها مطرح شدهاند و این موضوع بهویژه در حوزهی ادبیات سیاسی خود را بیشتر نشان میدهد. احتمالاً وقتی صحبت از توصیف کمونیسم به میان میآید، کتاب مزرعه حیوانات، اثر جورج اورول به ذهن همه میرسد. همانطور که ماهیت خشن امپریالیسم بهخوبی در کتاب دل تاریکی جوزف کنراد بیان شده است. در میان این کتابها در حوزهی ادبیات سیاسی یک کتاب دیگر هم هست که توانسته تاثیرگذار باشد و به خوبی ماهیت فاشیسم و حزب نازی را نشان دهد و آن کتاب بیشک کتاب گیرنده شناخته نشد (Address Unknown) نوشتهی کاترین کرسمن تایلور (Kathrine Kressmann Taylor) است.
داستان گیرنده شناخته نشد، آنقدر کوتاه است که میتوانید در مسیر رفت و آمد آن را بخوانید. با این حال تعداد صفحات اندک این کتاب مانعی برای نویسنده نشده تا جوهرهی ایدئولوژی رژیم نازی را به خواننده نشان ندهد. این کتاب، داستان خیلی کوتاهی است که تمام آن از طریق نامهها روایت میشود، ولی با همین حجم کم، ضربه عاطفی و فکری عجیبی به خواننده میزند.
ماجرا از دو دوست آلمانی به نامهای مارتین و مکس شروع میشود. این دو در سانفرانسیسکو با هم یک گالری هنری دارند. مارتین همراه خانوادهاش به آلمان برمیگردد و از آن به بعد رابطهشان فقط از طریق نامه ادامه پیدا میکند. مکس یهودی است و مارتین در ابتدا دوست قدیمی و صمیمیاش را همانطور که بوده میبیند، ولی با بالا گرفتن قدرت هیتلر و فضای فاشیستی آلمان، کمکم طرز فکرش تغییر میکند.
مکاتبات آنها که تنها شانزده ماه بین سالهای 1932 تا 1934 طول میکشد، نهتنها بافت خاص دوران اولیه نازی را نشان میدهد، بلکه نکتهای فراتر و همیشگی را هم روشن میکند: اینکه هر سیاست هویتی دیر یا زود، و اغلب خیلی سریع، باعث شکاف و دوقطبی شدن میشود. در طول این نامهنگاری، کمکم میبینیم که چطور یک دوستی عمیق میتواند زیر فشار ایدئولوژی و نفرت سیاسی فرو بپاشد. مارتین آرامآرام جذب ایدئولوژی نازی میشود، حرفهای ضدیهودی میزند و حتی به شکلی مستقیم و غیرمستقیم در سرنوشت تلخ خواهر مکس نقش پیدا میکند.
مکس و مارتین روزی کنار «شومینه» مینشستند و دوستی را تجربه میکردند که در آن خودخواهیهای کوچک جایی نداشت و کتاب و گفتوگو معنای دیگری به زندگی میداد. اما حتی بهترین دوستان هم میتوانند از هم گسسته شوند. وقتی خطی میان دو نفر کشیده شود، باورکردنی است که آدمها چقدر زود از کسانی که «آنسوی خط» هستند، جدا میشوند. از این نظر، شاید بتوان کتاب گیرنده آدرس نامعلوم را یک هشدار دانست. اینکه ما هم مانند شخصیتهای داستان به خود میگوییم دوستی همیشگی است، که برخی پیوندها هرگز شکسته نمیشوند. اما این داستان کوتاه هشدار میدهد که ایدئولوژی، وقتی به تب و جنون بدل شود، قویتر از دوستی است.
کتاب گیرنده شناخته نشد نشان میدهد که سیاست و تعصب چگونه میتواند روابط انسانی را نابود کند و چطور کلمات – حتی در قالب چند خط نامه – میتوانند سرنوشت یک انسان را عوض کنند. این کتاب کوتاه حرفش جهانی و ماندگار شده است؛ وقتی ایدئولوژی به تعصب کور تبدیل شود، حتی نزدیکترین دوستیها هم در امان نیستند. کتاب گیرنده شناخته نشد را نشر قطره با ترجمهی شهلا حائری منتشر کرده است.
اقتباس سینمایی از کتاب گیرنده شناخته نشد
- در سال 1944 فیلمی به همین نام با کارگردانی ویلیام کامرون منزی ساخته شد که توانست در دو رشته نامزد اسکار شود.
جوایز و افتخارات کتاب گیرنده شناخته نشد
- کسب عنوان کتاب پرفروش بیالمللی
- منتخب بهعنوان شگفتی دنیای نشر در سال 1939
نکوداشتهای کتاب گیرنده شناخته نشد
- این کتاب را میتوان یک داستان مدرن عالی در محکومیت حزب نازی دانست.(The New York Times Book Review)
- روایتی که نسل من به خوبی آن را میشناسد و عمیقاً قدردان آن است. این کتاب برای ما در جنگ جهانی دوم همان جایگاهی را دارد که کلبه عمو تام برای جنگ داخلی آمریکا داشت. (کورت وانهگات، نویسنده)
- شگفتانگیز است که با وجود انبوه شهادتها و روایتهای دستاول از زندگی زیر سلطه نازیسم که از زمان نخستین انتشار این کتاب تا امروز دریافت کردهایم، این داستان قدیمی و دقیق هنوز هم میتواند خواننده را با روایت عالی خود به سفری در زمان و مکان ببرد. (Anne Karpf؛ گاردین)
- این داستان کوتاه، نه تنها به دلیل دستاورد هنری و اینکه در سال 1938 نوشته شد و توانست وحشتی را که هنوز نیامده بود پیشبینی کند، بلکه به این دلیل که دوراندیشیاش محدود به زمان خودش نبود و آینده ما را هم دیده بود اثرگذار است. (Jonathan Freedland گاردین، 23 اوت 2019)
- گیرا، زیبا و به شکلی غیرقابل تصور قدرتمند؛ کتابی که برای زمانه ما بهترین انتخاب است. (فیلیپ سندز، نویسنده)
کتاب گیرنده شناخته نشد برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای کوتاه اما تأثیرگذار علاقه دارید و به دنبال روایتی هستید که با کمترین حجم، بیشترین پیام را منتقل کند.
- به تاریخ معاصر، بهویژه دوران اوجگیری نازیسم و فضای سیاسی دهه 1930 علاقهمندید.
- با کتابهایی مانند مزرعه حیوانات ارتباط برقرار کردهاید و دوست دارید تأثیر ایدئولوژی و سیاست را بر روابط انسانی از نزدیک لمس کنید.
در بخشی از کتاب گیرنده شناخته نشد میخوانیم
این نامه را به دست «جیمى لدرر» مىسپارم که در مدت تعطیلاتش در اروپا، توقف کوتاهى هم در مونیخ خواهد داشت. پس از خواندن نامهات دیگر حال خودم را نمىفهمم. آنقدر این حرفها به تو نمىآید، که فکر کردم حتما از وحشت سانسور اینها را نوشتهاى. مردى که مثل برادر دوستش داشتهام و قلبش همواره مملو از محبت و دوستى بوده است، نمىتواند در مورد قتل عام مردم بیگناه، حتى اگر کارى از دستش ساخته نیست، اینگونه بىتفاوت بماند. من هنوز به تو اعتقاد دارم و دعا مىکنم که حق داشته باشم. کافى است که برایم نامهاى بفرستى و روى آن فقط یک کلمه بنویسى، فقط یک «بله»، بدون کوچکترین توضیحى که برایت خطر داشته باشد. اینطورى ملتفت مىشوم که دارى فقط اداى فرصتطلبها را در مىآورى و در عمق وجودت همان آدم همیشگى هستى. در این صورت مىفهمم که اشتباه نکردهام و تو همان مرد آزادىخواه و شریفى هستى که همواره فکر مىکردم.
حتى اگر کوچکترین خطرى نیز متوجه قوم من نبود، سانسور و آزار و اذیت آزادىخواهان، آتش زدن کتابخانهها، فساد دانشگاهى، به تنهایى مىبایست مخالفت و واکنش تند تو را برانگیزد. تو آزادىخواه هستى مارتین، به مسائل در طولانى مدت مىنگرى. مىدانم که نمىتوانى در این جنون به ظاهر مردمى شریک و همدست جریانى وحشیانه و غیرانسانى شوى، که جز کشتار مردم عاقبتى ندارد.
مىتوانم درک کنم که چرا آلمانىها هیتلر را مىخواهند، عکسالعملى است در برابر ظلمهایى که پس از پایان این جنگ فجیع کشیدهاند. ولى تو مارتین، دیگر در این مدت تقریبا آمریکایى شدهاى. من شکى ندارم که این نامهاى نیست که دوستم آن را نوشته باشد و تو این را ثابت خواهى کرد.
فقط یک کلمه مارتین، یک «آره»، که آرامش را به قلب من باز گرداند. هرچه زودتر برایم بنویس.
فهرست مطالب کتاب
گالرى شولتز، ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا؛ 12 نوامبر 1932
شولتز رنتزنبورگ، مونیخ. آلمان؛ دهم دسامبر 1932
گالرى شولتز ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 21 ژانویه 1933
شولتز رنتزنبورگ، مونیخ، آلمان؛ 25 مارس 1933
گالرى شولتز، ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 18 مه 1933
بانک DEUTSH VOELKISHE؛ UND HANDESGES ELLSCHAFT؛ نهم ژانویه 1933
سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ اول اوت 1933
بانک DEUTSCH VOLKISITE؛ UND HANDELGESELSC HAFT مونیخ، آلمان؛ 18 اوت 1933
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 5 سپتامبر 1933
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا؛ 5 نوامبر 1933
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 23 نوامبر 1933
بانک DEUTSCH VOELKISCHE UND؛ HANDELSGESELLSCHAFT VOLKISITE؛ مونیخ، آلمان؛ 8 دسامبر 1933
مونیخ؛ دوم ژانویه 1934
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو؛ کالیفرنیا، آمریکا؛ 3 ژانویه 1934
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ مونیخ، آلمان؛ 17 ژانویه 1934
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 29 ژانویه 1934
شولتز رنتزنبورگ، مونیخ، آلمان؛ 12 فوریه 1934
گالرى ایزنشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ 15 فوریه 1934
گالرى ایزینشتاین، سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، آمریکا؛ سوم مارس 1934
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گیرنده شناخته نشد |
نویسنده | کاترین کرسمن تایلور |
مترجم | شهلا حائری |
ناشر چاپی | نشر قطره |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 50 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-341-285-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی، کتابهای داستان و رمان سیاسی خارجی |