معرفی و دانلود کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان

معرفی کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان

در کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان نوشته‌ی اوئن کالفر، اپال کوبویی با نقشه‌ای پیچیده و شیطانی از فرصت استفاده می‌کند و از زندان می‌گریزد. او بلافاصله جادوی سیاهش را جاری می‌کند که باعث می‌شود نیروهای شرور آزاد شوند و آدم‌ها و اجنه را تسخیر کنند. آرتمیس و دوستانش فقط یک شب فرصت دارند تا جلوی گسترش اهریمن را بگیرند و نگذارند تمام دنیا نابود شود. این کتاب آخرین جلد از مجموعه‌ی آرتمیس فاول است.

درباره‌ی کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان

داستان این قسمت از جایی شروع می‌شود که آرتیمس به مطب دکتر آرگون رفته تا آخرین جلسه‌ی درمان عقده‌ی آتلانتیس را برگزار کند. در حین جلسه هالی به او و باتلر اطلاع می‌دهد که اتفاقی نابهنگام رخ داده و آن‌ها باید به دفتر فرماندهی ترابل کلپ بیایند. در جلسه‌ی فرماندهی می‌فهمند که اُپال کوبویی، دشمن باهوش و قسم‌خورده‌ی آن‌ها با نقشه‌ای پیچیده و ماهرانه می‌خواهد خودش را از زندان فراری دهد. اپال نسخه‌ی جوان‌تری از خودش را تولید کرده که از گذشته به زمان حال آمده. او قصد دارد با کشتن خود جوان‌ترش یک پارادوکس به وجود آورد؛ با این مرگ هر آنچه از پنج سال پیش تا کنون ابداع شده نیز از بین خواهد رفت. علیرغم تلاش‌های آرتمیس و فرماندهی، اپال جوان کشته می‌شود و انفجاری بزرگ رخ می‌دهد. به دنبال آن تمام سیستم‌های ارتباطی و ماهواره‌ای از کار می‌افتند و انسان‌های زیادی جانشان را از دست می‌دهند. در این هرج‌ومرج و آشفتگی، اپال از جادوی سیاهش استفاده کرده و دروازه‌های بِرسکر‌ها را باز می‌کند تا این موجودت اهریمنی که قرن‌ها در زنجیر بودند آزاد شوند. برسکر‌ها بلافاصله شروع به تسخیر آدم‌ها می‌کنند و دنیا را به مرز نابودی می‌کشانند. آرتیمس و تیمش باید به هر نحوی جلوی این پیشروی را بگیرند و جهان را نجات دهند...

داستان آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان (Artemis Fowl The Last Guardian) آخرین قسمت از مجموعه‌ی آرتمیس است. اوئن کالفر (Eoin Colfer) در کتاب حاضر این قهرمان و دوستانش را موقعیتی خطیر قرار می‌دهد و با اصلی‌ترین و باهوش‌ترین دشمن‌شان رودرو می‌کند. اپال بدترین و مخوف‌ترین حیله‌هایش را به کار می‌گیرد و قصد نابودی تمام دنیا را دارد. در پرده‌ی آخر این نمایش، آرتمیس باید از تمام نبوغ و توانش استفاده کند تا بتواند در زمانی کوتاه این دشمن را مهار کرده و مانع از اجرای نقشه‌هایش شود.

اوئن کافلر در رمان آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان مثل دیگر بخش‌های این مجموعه، از فانتزی به بهترین شکل بهره می‌برد و عناصر جادویی و افسانه‌های ایرلندی را با داستانی تخیلی و امروزی ترکیب می‌کند. نتیجه‌ی این کار چنان درخشان بوده که بسیاری این مجموعه را با هری پاتر مقایسه کرده‌اند و قلم کافلر را ستوده‌اند.

داستان آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان را شیدا رنجبر برای نشر افق ترجمه کرده است.

جوایز و افتخارات مجموعه کتاب آرتمیس فاول

• برنده‌ی جایزه‌ی دبلیو اچ اسمیت (W. H. Smith)؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب بریتانیا؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب کودک ماساچوست؛
• نامزد نهایی جایزه‌ی کتاب سال کودک Whitbread؛
• برنده‌ی جایزه‌ی روبان آبی بولتن؛
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب نوجوان گاردن استیت؛
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوان رود آیلند (2002)؛
• پرفروش‌ترین مجموعه‌ی نیویورک تایمز؛
• پرفروش‌ترین مجموعه‌ی یو اس ای تودی؛
• پرفروش‌ترین مجموعه‌ی پابلیشرز ویکلی.

نکوداشت‌های کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان

• مجموعه‌ای با روایت‌هایی پرتنش و سریع... و شوخی‌های شیطانی و خبیث. (The Irish Times)
• این مجموعه یکی از بهترین‌هاست و طرفداران جوانش را ناامید نخواهد کرد. (Irish Independent)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان

در سال 2020 بر اساس داستان‌های این مجموعه یک فیلم فانتزی به نمایش درآمد. کارگردان این فیلم کنت برانا بود و در آن بازیگران مطرحی همچون جودی دنچ و کالین فارل نقش‌های اصلی را بر عهده داشتند. فیلم قرار بود اکران شود ولی به خاطر پاندمی کرونا و قرنطینه، نمایش آن به‌صورت عمومی منتفی و به‌جای آن به‌صورت دیجیتالی از شبکه‌ی دیزنی پلاس عرضه شد .

کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان و نوجوانانی که به داستان‌های ماجراجویانه و فانتزی علاقه دارند، می‌توانند این مجموعه هیجان‌انگیز را مطالعه کنند.

در بخشی از کتاب آرتمیس فاول 8: آخرین نگهبان می‌خوانیم

آرتمیس، باتلر و هالی با آسانسور ویژه به فرودگاه شاتل مخصوص مرکز پلیس رفتند که به مجرای ماگمایی راه داشت، که از هسته‌ی زمین می‌آمد و با استفاده از انرژی گرمایشی آن بیشتر برق شهر را تأمین می‌کردند. آرتمیس با بقیه حرف نمی‌زد؛ فقط زیرلب با خودش غُرغُر می‌کرد و با مشت به بدنه‌ی فولادی آسانسور می‌زد. هالی خیالش راحت بود که این مشت‌ها هیچ حساب‌وکتابی ندارند، البته، مگر اینکه آن‌قدر حساب و کتاب‌شان پیچیده بود که سر درنمی‌آورد. این ‌بار اول نبود که روند افکار آرتمیس ورای فهم او بود. آسانسور با استانداردهای پلیس زیر زمین ساخته شده بود، برای همین باتلر آن‌قدر جا داشت که راست بایستد، گرچه هنوز وقتی آسانسور کوچک‌ترین تکانی می‌خورد فرق سرش به سقف می‌خورد. بالاخره آرتمیس حرف زد: «اگر بتونیم قبل از موعد مقرر به شاتل برسیم، این شانس‌رو داریم که به موقع با جریان ماگما بالا بریم.» آرتمیس از واژه‌ی موعد مقرر استفاده کرد، ولی همراهانش می‌دانستند منظورش همان قتل‌عام است. حالا دیگر هیچ‌کدام تردید نداشتند وقتی فرصت تعیین‌شده به انتها برسد پیپ، اُپال را می‌زند. آن‌وقت تازه عواقب این قتل‌عام پدیدار می‌شد، حالا هرچه که بود؛ و حالا شانس زنده‌ماندن‌شان به یک وسیله‌ی نقلیه‌ی تیتانیومی بستگی داشت که طوری ساخته شده تا غوطه‌ور شدن در یک مجرای ماگما را تحمل کند.

آسانسور با صدای فیسِ پیستون‌های بادی توقف کرد و درها باز شدند و اجازه‌ی ورود یک‌عالمه سروصداهای جورواجورِ یک بلبشو بازار تمام‌عیار را دادند. فرودگاه شاتل مملو از جن‌وپری‌های وحشت‌زده بود که با مشت و لگد می‌خواستند از پست‌های بازرسی رد بشوند و هیچ توجهی به تشریفات گذشتن از اشعه‌ی ایکس و بازرسی و میله‌های گردان و ورودی‌ها نمی‌کردند. اسپریت‌ها برخلاف قانون در فاصله‌ی کمی پرواز می‌کردند و بال‌های‌شان به پایه‌ی لامپ‌ها می‌خورد. مثل یک توپ چسبیده بودند به هم و هل می‌دادند و سعی می‌کردند از بین صفی که افسران ضدشورش پلیسِ زیر زمین برای کنترل جمعیت تشکیل داده بودند، بگذرند.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌گفتار
1. وضعیت بغرنج
2. کشتن گذشته/ آتلانتیس، زندان دیپز
3. آتش و گوگرد/ آتلانتیس، زندان دیپز
4. مهندس ازکوپی حرفش را می‌زند
5. ظهور شر/ ایرو، عمارت فاول
6. برخیزید، زیبایانم/ ایرلند، فرودگاه شاتل تارا
7. تُف‌مالی/ عمارت فاول، چند متر زیر زمین
8. گروه قروقاتی
9. بالا آوردن زهر تلخ
10. رقابت برادرها
11. مرگ به دست خرگوش/ زیر عمارت فاول، کمی سمت چپ
12. دارودسته‌ی مسخره/ شهر هون، موجودات زیر زمینی
13. بشکه‌ی چربی/ عمارت فاول
14. نُه چوب/ شهر هون، موجودات زیر زمینی
15. حمله‌ی جیرجیرکی/ عمارت فاول
16. تیر اخطار
17. آخرین پرنده/ مرکز پلیس، شهر هون، موجودات زیر زمینی
18. روح بازمانده/ عمارت فاول، نودوهشت دقیقه بعد
19. گل‌های رُز/ شش ماه بعد