معرفی و دانلود کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

معرفی کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

نیکولا یون در کتاب صوتی همه چیز، همه چیز داستان زندگی دختر نوجوانی را روایت می‌کند که بعد از 18 سال تصمیم می‌گیرد خطر مرگ را به جان بخرد و از پیله‌ی تنهایی‌اش بیرون برود. اما چرا او در تمام این مدت در یک حباب کوچک و استریلیزه محبوس بوده است؟ و چه اتفاقی قرار است این حباب را منفجر کند؟ این اثر پرفروش نیویورک تایمز تا کنون جوایز و افتخارات بسیار زیادی را از آن خود کرده است.

درباره‌ی کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

مدلین، شخصیت اصلی رمان همه چیز همه چیز (Everything, Everything) نوشته‌ی نیکولا یون (Nicola Yoon) نوجوان هجده‌ساله‌ای است که با بیماری عجیبی دست‌وپنجه نرم می‌کند. او نمی‌تواند با جهان اطرافش ارتباط فیزیکی برقرار کند و رابطه‌ی او با دنیای بیرون از خانه تقریباً قطع شده است. پائولین، مادر مدلین و کارلا، پرستار او، تنها کسانی هستند که اجازه‌ی رفت و آمد به این خانه را دارند. پائولین پزشک است و دخترش را در خانه بستری کرده. مدلین قادر به لمس چیزها نیست و حتی نور آفتاب هم می‌تواند بیماری و حساسیت او را تا سرحدّ مرگ تشدید کند. وسایلی که مدلین با آن‌ها سروکار دارد باید با آداب و مقررات سرسختانه‌ای ضدعفونی شوند.

نزدیک‌ترین موجودات به او در زندگی کتاب‌ها هستند. بله؛ کتاب‌ها برای او مانند موجودات زنده‌ای هستند که جای خالی دوستان و قوم و خویش او را پر کرده‌اند. درواقع دنیای مدلین را همین کتاب‌ها پر کرده‌اند. اما حضور ناگهانی یک همسایه‌ی جدید در زندگی مدلین، حباب انزوای او را در هم می‌شکند. حالا انبوهی از چالش‌های جدید و هیجان‌انگیز در مقابل او قرار دارد که تا به حال در زندگی‌اش آن‌ها را تجربه نکرده است. چالش‌هایی از جنس اولین عشق و نخستین بوسه. اما قدم گذاشتن به بیرون حباب می‌تواند برای او تبعات بسیار خطرناکی در پی داشته باشد. آیا مدلین تصمیم می‌گیرد با زندگی و سلامتی‌اش بر سر عشق قمار کند؟

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

در سال 2017 یک فیلم سینمایی بر اساس این کتاب و با همین نام به کارگردانی استلا مگی ساخته شده است.

افتخارات کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

• کتاب پرفروش یو اس‌ای تودی
• کتاب پرفروش ژورنال وال استریت
• پرفروش‌ترین کتاب ناشران هفتگی
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز 2015
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوانان شهر میلواکی
• نامزد جایزه‌ی خوانندگان Missouri Gateway
• نامزد بهترین داستان‌ نوجوان در سایت گودریدز
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب نوجوانان بوکی در سال 2017
• نامزد جایزه‌ی کتاب نوجوانان همیشه سبز Evergreen در سال 2018
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب خوانندگان جوان کارولینای جنوبی در سال 2018
• نامزد جایزه‌ی کتاب برگزیده‌ی خوانندگان جوان پنسیلوانیا در سال 2017

نکوداشت‌های کتاب صوتی همه چیز، همه چیز

• زیبا و شاعرانه. (نیویورک‌تایمز)
• همه‌چیز همه‌چیز... فوق‌العاده فوق‌العاده. (School Library Journal)
• یک عاشقانه‌ی ساده و روان که می‌توانید با آن درگیر شوید. (Publishers Weekly)
• رمانی لطیف که شما را با خود می‌برد و وجودتان را سرشار از بیم و امید می‌کند. (جنیفرنیون)
• داستانی دلگرم‌کننده که در امیدها و رویاها و خطرات ذاتی عشق به جست‌وجو می‌پردازد. (Kirkus Reviews)
• نمی‌توانستم زمین بگذارمش... اگر کتاب خطای ستارگان بخت ما، اگر بمانم، یا خوشی‌های پیش از مرگ را دوست دارید، این کتاب را از دست ندهید. (گاردین)
• «همه‌چیز، همه‌چیز» همه‌چیز دارد... عشق و قلب و هوش. تا مدت‌ها پس از خواندن کتاب، صدا و کتاب یون با من ماند. (دانیل پیج، نویسنده‌ی کتاب پرفروش)

کتاب همه چیز، همه چیز برای چه کسانی مناسب است؟

چه نوجوان هستید و چه بزرگسالی که به رمان‌های عاشقانه‌ی نوجوانان علاقه دارد، اگر می‌خواهید یک رمان تحسین‌شده‌ی شاهکار را بشنوید، کتاب صوتی همه‌چیز، همه‌چیز را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با نیکولا یون بیشتر آشنا شویم

شهرت نویسنده‌ی جامائیکایی - آمریکایی، نیکولا یون، بیش از هر چیز به‌خاطر نگارش داستان‌های عاشقانه برای مخاطبان جوان است. او، پس از تولد دخترش، به فکر نگارش کتابی درباره‌ی دختری افتاد که در بزرگ‌سالی نیز نیاز به مراقبت‌های ویژه دارد، درست همانند یک نوزاد. کتاب همه‌چیز، همه‌چیز ماحصل این اندیشه است. علاوه بر کتاب همه‌چیز، همه‌چیز، یون کتابی با عنوان خورشید هنوز یک ستاره است منتشر کرده که بر اساس آن کتاب نیز فیلمی ساخته شده. جدیدترین اثر یون با نام دستورالعمل‌هایی برای رقصیدن در سال 2021 منتشر شده است.

در بخشی از کتاب صوتی همه چیز، همه چیز می‌شنویم

صبح روز بعد با شنیدن صدای فریاد بیدار می‌شوم. در ابتدا فکر می‌کنم بار دیگر صدای خانواده‌ی اُولی است. اما صدا نزدیک‌تر از آن است. صدای مامان است. تا به حال نشنیده بودم صدای خود را بالا ببرد.

- چطور تونستی این کارو بکنی؟ چطور تونستی یه غریبه رو اینجا راه بدی؟

نمی‌توانم پاسخ کارلا را بشنوم. به‌آرامی در اتاق را باز کرده و روی نوک پنجه به سمت پاگرد می‌روم. کارلا پایین پله‌ها ایستاده است. مامان از همه نظر از کارلا کوچک‌تر است. ولی از آن جا که کارلا خود را در برابر او جمع کرده است، نمی‌توان متوجه این تفاوت شد. نمی‌توانم اجازه دهم کارلا به خاطر این کار سرزنش شود. به پایین پله‌ها می‌دوم. کارلا بازویم را می‌گیرد. صورتم را لمس می‌کند و با چشم‌های خود در تمام بدنم به دنبال نشانه‌ای از مشکل می‌گردد و می‌گوید: «چیزی شده؟ مدلین مریضه؟»

- رفت بیرون. به‌خاطر اون پسره. به‌خاطر تو.

سپس مامان رو به من می‌کند: «زندگی خودش رو به خطر می‌ندازه و چند هفته‌ست داره به من دروغ می‌گه.» دوباره رو به کارلا کرده و می‌گوید: «تو اخراجی!»

- نه! خواهش می‌کنم مامان! تقصیر اون نبود.

مامان با دست خود حرف مرا قطع کرده و می‌گوید: «منظورت اینه که فقط تقصیر اون نبود. تقصیر تو هم بود.» می‌گویم: «معذرت می‌خوام.» ولی تأثیری روی مامان ندارد.

فهرست مطالب کتاب صوتی