معرفی و دانلود کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها

معرفی کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها

اثر تحسین‌شده‌ی دیگری از نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز، مارگرت پیترسن هدیکس! کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها ماجرای روزهایی را روایت می‌کند که لوک با یکی از اعضای خانواده‌ی گرانت، افرادی که هویت پسر مرده‌ی خود را به او بخشیدند، روبه‌رو می‌شود. او با این ملاقات مرگبارترین تهدید عمرش را تجربه کرده و بیش از پیش در معرض لو رفتن رازش قرار می‌گیرد. این اثر به

درباره‌ی کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها

چهار ماه از ورود لوک گارنر به مدرسه‌ی شبانه‌روزی هندریکس می‌گذرد. او که به خوبی چالش سازگار شدن با محیط جدید را پشت سر گذاشته، حالا زندگی آرامی را کنار دوستانش پشت سر می‌گذراند تا اینکه آقای مدیر خبر عجیبی را به او می‌دهد: اسمیتز گرانت، برادر کسی که لوک با هویت او زندگی می‌کند به زودی وارد مدرسه می‌شود. این خبر راوی کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها (Among the Barons) را مبهوت می‌کند. چه چیزی فرزند کوچک این خانواده‌ی اشرافی را به هندریکس کشانده؟ آیا او می‌تواند به اسمیتز اعتماد کند؟ ممکن است این پسر جاسوسی از طرف پلیس جمعیت باشد؟

هیچکس حتی آقای مدیر جواب سوالات را نمی‌داند و لوک چاره‌ای جز انتظار برای ورود اسمیتز ندارد. سرنوشت بار دیگر، آن هم زمانی که همه‌چیز در زندگی لوک عالی و بی‌نقص بود او را مقابل چالشی جدید قرار داده. اما پایان ماجرا چه خواهد بود؟ برای فهمیدن سرانجام کار راهی جز مطالعه‌ی کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها اثر مارگرت پیترسن هدیکس نداریم.

درباره‌ی مجموعه‌ی فرزندان تاریکی

زندگی‌تان چگونه خواهد بود اگر هیچکس از وجود شما خبر نداشته باشد و دائما مشغول پنهان شدن از دیگران باشید؟ مجموعه‌ی فرزندان تاریکی (Shadow Children) نوشته‌ی مارگرت پیترسن هدیکس درباره‌ی کودکانی است که به تحمل چنین سرنوشتی محکوم شده‌اند چون «غیرقانونی» هستند. قانون کشور به مردم اجازه‌ی داشتن تنها دو فرزند می‌دهد چون منابع غذایی به سختی کفاف زنده ماندن آن‌ها را می‌دهند. زندگی در این دنیا کاملا با دیگر داستان‌های علمی-تخیلی تفاوت دارد زیرا پلیس جمعیت به دقت تمام خانواده‌ها را کنترل می‌کند. چیزی که در این جهان امنیت افراد را به چالش می‌کشد نه رفتار یا عقایدی خاص،‌ بلکه صرف وجود داشتن آن‌هاست!

دولت حاکم مردم را از داشتن فرزندان متعدد منع کرده اما این دستور همیشه رعایت نمی‌شود. زوج‌های بسیاری فرزند سومی نیز دارند که مجبور به زندگی در خفاست. آن‌ها خودشان را از همسایگان پنهان می‌کنند، دوستی ندارند و به‌جز خانواده‌ای کوچکشان کسی آن‌ها را نمی‌بیند. از آنجایی که همه‌ی ساکنین این کشور مستلزم به معرفی قانون‌شکنان هستند، هیچ‌کس نمی‌تواند دیگری را در راز خطرناکش شریک کند تا اینکه لوک -فرزند سوم خانواده‌ی گارنر- پی می‌برد همسایه‌شان نیز فرزندی غیرقانونی دارد و این اتفاق، وقایعی هولناک را رقم می‌زند... .

در انتها باید گفت مجموعه‌ی فرزندان تاریکی از هفت جلد تشکیل شده که آخرین قسمت آن در سال 2006 منتشر شد. تاکنون (بهار 1402) چهار عنوان از این مجموعه توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده که مروا باقریان ترجمه‌ی آن‌ها را برعهده داشته است. اسامی کتاب‌های فرزندان تاریکی را می‌توانید در ادامه بخوانید:

• در دل سایه‌ها (Among the Hidden)
• در دل نفوذی‌ها (Among the Impostors)
• در دل فریب‌خوردگان (Among the Betrayed)
• در دل بارن‌ها (Among the Barrons)
• Among the Brave
• Among the Enemy
• Among the Free

نکوداشت‌های کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها

• طرفداران مجموعه‌ی فرزندان تاریکی ناامید نخواهند شد. (بوک‌لیست)
• غافلگیری‌های پیاپی شما را تا انتهای کتاب با خود همراه می‌کنند. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها مناسب چه کسانی است؟

مطالعه‌ی این رمان را به همه‌ی نوجوانانی که از خواندن داستان‌های هیجان‌انگیز و علمی-تخیلی لذت می‌برند توصیه می‌کنیم.

با مارگرت پیترسن هدیکس بیشتر آشنا شویم

مارگرت پیترسن هدیکس (Margaret Peterson Haddix) نویسنده‌ای با ملیت آمریکایی است که به‌واسطه‌ی تالیف کتاب‌های داستانی خود مورد تحسین‌ قرار گرفته است. او فارغ‌التحصیل از دانشگاه میامی ایالت اوهایوست و سابقه‌ی کار به‌عنوان خبرنگار و همچنین تدریس را در کارنامه‌ی فعالیت‌های خود دارد. مارگرت پیترسن هدیکس تاکنون هجده عنوان کتاب مستقل و همچنین هفت مجموعه را منتشر کرده که از میان آن‌ها دو مجموعه‌ی «فرزندان تاریکی» و «گمشدگان» به زبان فارسی ترجمه شده است.

برخی از جوایز و افتخارات کسب‌شده توسط او عبارتند از:

• Black-Eyed Susan Book Award در سال 1997 و 1998
• Lamplighter Award در سال 2004
• Nēnē Award در سال 2010
• Sequoyah Book Award در سال 1998
• Grand Canyon Reader Award در سال 1998
• Sasquatch Book Award در سال 2011
• حضور آثار متعدد در لیست مطالعه‌ی ایالت‌های لوئیزیانا، ماساچوست و پنسیلوانیا

در بخشی از کتاب فرزندان تاریکی 4: در دل بارن‌ها می‌خوانیم

این چیزی بود که لوک خیلی به آن می‌بالید. فکر او بود که از آقای هندریکس بخواهند زمانی را برای دویدن و بازی‌ اختصاص دهد. بیشتر دوستانش در مخفیگاه و فضاهای بسته بوده‌اند. از بدو تولد بهشان یاد داده بودند ساکت و بی‌حرکت بمانند، زمزمه کنند و فریاد نزنند، پاورچین‌پاورچین راه بروند و ندوند. جانشان به آن بسته بود. لوک نمی‌دانست چندتا از بچه‌های سایه به‌خاطر یک جیغ شاد بدموقع یا بدوبدو روی زمینی که جیرجیر می‌کرد، لو رفته بودند. دلش هم نمی‌خواست بداند. اما دوستانش خوب بلد بودند تکان نخورند و حرف نزنند، آن‌قدر که همان موقعش هم گاهی به نظر مخفی می‌آمدند.

لوک اوایل تابستان با آقای هندریکس بحث کرده بود که «اون‌ها فرصتی لازم دارن که بچگی کنن. به زمانی نیاز دارن که با نهایت سرعت بدون، که با تمام وجودشون جیغ بکشن، که...» لوک از تمام ‌کردن جمله‌اش باز مانده بود. خاطره‌های تمام بازی‌هایی که با برادرانش، برادران واقعی‌اش، کرده بود بر او چیره شده بود. فوتبال، بیسبال، کیکبال، استپ هوایی، وسطی، والیبال، قوطی‌بازی، گرگم به هوا...

آقای هندریکس گفته بود: «بسیار خب. مسئولیتش با خودت.»
در ابتدا این فکر بکر لوک به نظر شکست محض آمد. پسرهایی که تمام عمرشان بی‌حرکت نشسته بودند اصلاً نمی‌دانستند چطور بدوند. با دیدن توپی که به‌سمتشان قل می‌خورد خودشان را جمع‌و‌جور می‌کردند و از ترس توپ فوتبالی که در مسیرشان می‌غلتید پس می‌افتادند. اما لوک صبر به خرج داد، توپ‌ها را چنان آهسته می‌انداخت که به‌زحمت حرکت می‌کردند و هرکسی را که می‌توانست حتی کمی تندتر از معمول راه برود تشویق می‌کرد.