معرفی و دانلود خلاصه کتاب الیور تویست

معرفی خلاصه کتاب الیور تویست

خلاصه کتاب الیور تویست، اثر جاودانه‌ی چارلز دیکنز، جایی در دل لندنِ غبارآلود، خسته و بارانیِ قرن نوزدهم چشم به جهان گشود و تصویری تأثیرگذار و جاودان از تقابل ابدی خیر و شر برایمان به نمایش گذاشت. این کتاب نسخه‌ی خلاصه‌شده‌ی داستان اصلی است؛ ماجرای کودک یتیمی که در نوانخانه‌ای سرگردان است و در جهانی از بی‌پناهی و درد و تاریکی رها شده. این اثر کلاسیک، برنده‌ی جایزه‌ی CityRead London در سال 2012 شده است.

درباره‌ی خلاصه کتاب الیور تویست

این خلاصه‌سازی از رمان الیور تویست (Oliver Twist) چارلز دیکنز (Charles Dickens) هم روایت را ساده کرده تا برای نوجوانان و علاقه‌مندان تازه‌وارد به دنیای ادبیات کلاسیک قابل‌درک باشد و هم با انتخاب‌های هوشمندانه در حفظ لحظات کلیدی داستان، روح اثر اصلی را زنده نگه داشته است. این رمان درعین‌حال که می‌تواند روایتگر رنج‌های تحمیل‌شده به یک کودک باشد، اثری است که نقدی عمیق بر بی‌عدالتی، فقر و ساختار ظالمانه‌ی جامعه‌ی ویکتوریایی وارد می‌کند.

ماجرا از دل یک نوانخانه‌ آغاز می‌شود، جایی که صدای تقاضای بیشتر برای غذا، بی‌شک درد طاقت‌فرسای گرسنگی است که به جان رسیده. الیور کودکی‌ست که به‌خاطر همین جسارت برای غذای بیشتر خواستن، تنبیه می‌شود و از همان‌جاست که او با دستان خالیِ کوچک و درک ناچیزش از جهان پیرامون، وارد چرخه‌ای از بی‌عدالتی‌ها، بهره‌کشی‌ها و سوءاستفاده‌ها می‌شود... اما ناگفته نماند دیکنز که استاد خلق تضادهای بشری است، کودک بخت‌برگشته را در این سیاهی مطلق رها نمی‌کند.

هر بار که الیور به لبه‌ی پرتگاه نزدیک می‌شود، چه وقتِ کار در زیرزمین تابوت‌سازی، چه زمانی که در چنگال خلاف‌کاران خیابانی گرفتار می‌شود، نوری از امید در داستان رخ می‌نماید. گویی حتی در تیره‌ و تارترین ابعاد داستان نیز صدایی هست که کودکِ گم‌شده‌ای چون الیور را به خانه می‌خواند.

در این نسخه‌ی کوتاه شده، اگرچه برخی پیچ‌وخم‌های داستانی حذف شده‌اند، اما روح مبارزه‌طلبی الیور نسبت به بی‌عدالتی و عطشِ انسانی‌اش برای پاکی و محبت، همچنان پابرجاست. روایت این داستان چنان صمیمی و بی‌واسطه است که انگار خودتان دست در دست الیور، از کوچه‌پس‌کوچه‌های مه‌آلود لندن گذر می‌کنید. الیور نماینده‌ی تمام کودکانی‌ست که در سخت‌ترین شرایط، هنوز رؤیای رهایی را در دل می‌پرورند.

اگر فکر می‌کنید آثار کلاسیک تنها برای کتاب‌دوستان حرفه‌ای است، نسخه‌ی خلاصه‌شده‌ی کتاب الیور تویست با قلمی ساده و روان که روح داستان را حفظ کرده، شما را به دنیای زنده و جذاب یکی از برجسته‌ترین آثار ادبی جهان دعوت می‌کند. این کتاب را با ترجمه‌ی سولماز قاسمی از انتشارات علمی و فرهنگی بخوانید.

در نکوداشت‌ کتاب الیور تویست

• قلم چارلز دیکنز چنان جذاب و گیراست که هر خواننده‌ای را بی‌درنگ مسحور کرده و به هر مسیری که اراده کند، همراه خود می‌برد. (ویلیام میکپیس تاکری)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب الیور تویست

رمان الیور تویست چارلز دیکنز، الهام‌بخش اقتباس‌های متعدد در ادبیات، سینما، تلویزیون و تئاتر بوده است. اولین اقتباس در سال 1909 و دومین اقتباس در سال 1912 با فیلمی صامت به کارگردانی توماس بنتلی انجام شد. در سال 1948، فیلمی به کارگردانی دیوید لین با بازی الک گینس و کی والش توجه منتقدین را جلب کرد و به یکی از پنج فیلم محبوب سال 1949 تبدیل شد.

در سال 2005، رومن پولانسکی اقتباس شاخصی از این رمان ساخت و فیلمنامه آن توسط رونالد هاروود نوشته شد. در سال 2021، فیلم (Twist) به‌عنوان یک اقتباس درام جنایی انگلیسی منتشر شد، اما بازخوردهای منفی دریافت کرد. انیمیشن موزیکال (Oliver & Company) نیز توسط دیزنی در سال 1989 اکران شد. اقتباس‌های دیگر نیز بی‌شمارند که اشاره به تک‌تکشان در این مطلب نمی‌گنجد.

خلاصه کتاب الیور تویست برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای رده‌ی سنی 12 سال به بالا مناسب است و اگرچه خلاصه‌شده، اما گنجینه‌ای از تجربه، احساس و صدای پرطنین حق‌طلبی است. مطالعه‌ی آن هم دعوتی است برای اندیشیدن به کودکانی که در روزگار سخت امروز هم مثل شخصیت الیور تویست، بی‌صدا فریاد می‌کشند. خواندن این نسخه می‌تواند مقدمه‌ای برای ورود به دنیای چارلز دیکنز باشد.

در بخشی از خلاصه کتاب الیور تویست می‌خوانیم

الیور از خانه‌ی آقای براون لو عازم کتاب‌فروشی شد. هنگامی که به نزدیکی کتاب‌فروشی رسید به‌اشتباه به کوچه‌ی دیگری پیچید. ناگهان زنی جوان با صدای بلند جیغ کشید: «آه، برادر عزیزم» و یک‌دفعه با دو دستش یقه‌ی الیور را گرفت.

الیور با تقلای زیاد فریاد زد: «نکن، رهایم کن! چرا من را گرفتی؟»

«خدا را شکر که بالاخره پیدایت کردم. آه الیور، تو پسر شیطانی هستی که این‌قدر نگرانم کردی. بیا به خانه برویم، عزیزم بیا!»

لیور تویست برگشت و دختر را دید و بعد با تعجب فریاد زد: «چی! نانسی!»

نانسی رو به مردمی که در آنجا جمع شده بودند فریاد زد: «می‌بینید مرا می‌شناسد! او را مجبور کنید به خانه بیاید، وگرنه قلب پدر و مادر عزیزم خواهد شکست».

در آن هنگام بیل سایکس پرید وسط جمعیت و فریاد زد: «الیور، خیلی زود پیش مادر بیچاره‌ات برو».

الیور به نفس‌نفس افتاده بود و درحالی‌که تقلا می‌کرد تا از دست آن‌ها فرار کند فریاد زد: «من با این‌ها رابطه‌ای ندارم. من اصلاً این‌ها را نمی‌شناسم. کمک کنید! کمک کنید!»

بیل سایکس اخمی کرد و گفت: «آه، بسیار خُب! من الان کمکت می‌کنم پسرک رذل، بیا جلو. این کتاب‌ها چیست؟ آن‌ها را دزدیدی، درست است؟ بده ببینم». سایکس کتاب‌ها را از الیور قاپید و محکم به سرش زد.

یکی از حاضران فریاد زد: «واقعاً به چنین چیزی احتیاج داشت. فقط از این راه می‌شود او را ادب کرد».

دو زن دیگر با فریاد گفتند: «این پسرک نیاز به تنبیه دارد».

بیل سایکس گفت: «الیور، عجله کن برویم» و به سگش گفت: «حواست به الیور باشد». در همان لحظه سگ سفید و وحشی بیل سایکس غرش تهدیدآمیزی به الیور کرد. الیور به‌خاطر ضعف بیماری اخیرش و وحشتش از سگ دیگر توان مقاومت نداشت. هیچ‌کس هم در خیابان به کمک او نیامد. بیل سایکس و نانسی او را در میان کوچه‌های باریک می‌کشیدند تا به خانه‌ی فاگین رسیدند.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: یتیم گرسنه
فصل دوم: پیش به‌سوی لندن
فصل سوم: ملاقات الیور با آقای براون لو
فصل چهارم: پسرک دزدیده شد
فصل پنجم: یک کار وحشتناک
فصل ششم: داستان سالیِ پیر
فصل هفتم: بهبود الیور
فصل هشتم: رز و هری
فصل نهم: حلقه‌ی طلای ساده
فصل دهم: نقشه‌ی فاگین
فصل یازدهم: سرنوشت غم‌انگیز نانسی
فصل دوازدهم: پایان قصه